زخم 25ساله
محسن پاکآیین- سفیر اسبق ایران در جمهوری آذربایجان
قرهباغ از سال1921 طبق مقررات شوروی سابق جزئی از آذربایجان بود، اما در زمان فروپاشی شوروی، با حمایت ارمنستان اعلام استقلال کرد درحالیکه ظرفیت جمعیتی و سرزمینی را نداشت. در آن زمان یکی از استدلالها این بود الان که فروپاشی انجام شده توافق1921 معتبر نیست؛ درحالیکه این نگاه معقول نیست، چون اگر این روند پذیرفته شود بقیه کشورها هم میتوانند ادعای ارضی داشته باشند.
از سوی دیگر قرهباغیها حق تعیین سرنوشت ارامنه را بهعنوان استدلال برای استقلال مطرح میکنند؛ درحالیکه این حق صرفا در چارچوب حاکمیت ملی نه بهعنوان تجزیه و جداییطلبی میتواند مطالبه شود. بنابراین به لحاظ حقوقی قرهباغ جزو آذربایجان است و حتی ارمنستان نیز استقلال این منطقه را به رسمیت نشناخته است.
همانقدر که مناقشه قرهباغ قدمت دارد، به همان میزان یعنی قریب 25سال میانجیگری برای حل این مناقشه مسبوق به سابقه است. در این زمینه کشورها و نهادهای مختلف تلاشهای زیادی داشتهاند که مهمترین آن فعالیت گروه مینسک است که بهطور رسمی از طرف هر دو کشور بهعنوان میانجی پذیرفته شده است. روسای گروه مینسک 3عضو دائم شورای امنیت شامل آمریکا، روسیه و فرانسه هستند. علاوه بر این سازمان ملل و شورای امنیت که 4قطعنامه در این رابطه صادر کرده، به همراه روسیه و ایران دیگر طرفهایی بودهاند که در مقاطع مختلف میانجیگری کردهاند اما هیچکدام از این تلاشها به نتیجه نرسیده است.
مهمترین دلیل به نتیجه نرسیدن مذاکرات و میانجیگریها را میتوان عدموجود اراده قوی در 2کشور آذربایجان و ارمنستان برای حل مناقشه دانست. بهعبارت دیگر بهنظر میرسد 2کشور ارمنستان و آذربایجان حالت نه جنگ نه صلح را بیشتر میپذیرند و در عین حال بهدنبال یک جنگ طولانی و فراگیر هم نیستند.
در این رابطه میتوان تأکید کرد که ارمنستان بهدلیل اینکه قرهباغ ادعای استقلال کرده از منابع و امکانات قرهباغ استفاده میکند و از این گذشته موفق شده ارامنه ارمنستان و قرهباغ را متحد و لابی جهانی ارامنه را جذب کند؛ لذا ارمنستان ارادهای برای این ندارد که راهحلهایی که از طرف میانجیگرها ارائه میشود بپذیرد.
در طرف مقابل، آذربایجان نیز از سال2007 در مسیر توسعه اقتصادی از طریق درآمدهای نفت و گاز قرار گرفته؛ بنابراین انگیزه قوی برای جنگ طولانی با ارمنستان را ندارد، به همین دلیل در طول سالیان مناقشه معمولا درگیریها به شیوه پراکنده بوده که به مدت چندماه ادامه یافته و گاهی تلفات و ویرانیهایی هم داشته اما با میانجیگری اطرافیان ازجمله ایران، روسیه و سازمان ملل یا گروه مینسک این درگیریها موقتا با آتشبس، خاتمه یافته و این مناقشه تا امروز بهصورت لاینحل باقی بماند.
نکته دیگر این است که رژیم صهیونیستی بهعنوان طرفی که با هردوی کشورها روابط نزدیک نظامی و اطلاعاتی دارد، علاقهمند نیست این درگیریها خاتمه یابد. این نگاه به دلایل اقتصادی مورد حمایت آمریکا نیز هست، چون این دوکشور بهدلیل قرارداشتن در وضعیت تهدید، خریدهای تسلیحاتی زیادی از آمریکا و اسرائیل دارند.
ایران بهدلیل هممرز بودن با این 2کشور و بهدلیل اینکه تنش بین آنها تهدیدی برای مناطق مرزیاش بهشمار میرود، همواره با حساسیت مناقشه را پیگیری کرده و در سطوح مختلف ازجمله روسای جمهور، وزرای خارجه و وزیران دفاع ایران برای حل و فصل بحران، رایزنی صورت گرفته است. تلاش ایران همواره بر این بوده که طرفین درگیر، خویشتنداری کنند اما با توجه به اینکه ارمنستان و آذربایجان انگیزه پذیرش میانجیگری ندارند، کشورهای دیگر ازجمله ایران بیش از این قادر به ابتکار عمل نیستند.
به لحاظ حقوقی برای پایان بحران قرهباغ نمیتوان راهی جز بازگشت این منطقه به آذربایجان متصور بود چون همچنان که بیان شد استقلال قرهباغ مورد پذیرش ارمنستان هم نیست، بنابراین نمیتواند برای دوره طولانی ادامه یابد. این مناقشه باعث جلوگیری از توسعه اقتصادی ارمنستان و آذربایجان نیز شده است. اما مهمترین مانع در مسیر پایان این بحران موضوع رفع اشغال از 7روستایی است که توسط ارمنستان تصرف شده تا سدی در برابر حمله آذربایجان باشد. فراموش نکنیم در زمان جنگ تحمیلی نیز ما اصرار داشتیم تا زمانی که خاک ایران در تصرف عراق باشد مذاکرهای با طرف اشغالگر نخواهیم داشت. در شرایط فعلی هم دولت آذربایجان بر همین مسئله یعنی رفع اشغال از این مناطق بهعنوان پیششرط مذاکره
تأکید دارد.