پیشنهادهای ویژه هفته

تنها راز بزرگ
قانون ده برابر

گرنت کاردون، یکی از نویسندگان و متفکران درست و حسابی حوزه اصول موفقیت است. گرنت کاردون یکی ازآن آدم‌هایی است که می‌تواند نگاهی جدی و عملیاتی را در حوزه توسعه فردی تقدیم شما کند. او در این کتاب، از یک رویکرد و استراتژی مهم صحبت می‌کند؛ استراتژی ده‌برابر. اما این یعنی چه؟ او ابتدا اشاره می‌کند که دنیای ما به‌شدت تبدیل به دنیایی رقابتی شده است. در چنین دنیایی، تنها کمی بهتربودن از دیگران، باعث نمی‌شود تا توجه‌ها را به ‌خودتان جلب کنید، بلکه این بهتربودن، باید ده‌برابر دیگران باشد. در این صورت است که شما و محصول‌تان و خدماتی که دارید به‌راحتی توسط دیگران کشف و انتخاب خواهد شد. این رویکرد، در حوزه اهداف و عملکردها خود را نشان می‌دهد. در ابتدا باید هدف‌هایی به‌شدت بالاتر را انتخاب کنید، سپس عملکرد شما هم بالاتر باشد. نکته بعدی هم اینکه این ده‌برابربودن، در همه جنبه‌های رقابت شما نیست، بلکه یا در قیمت است، یا در کمیت، یا در کیفیت، یا در کانال‌های ارائه و... . پس زیاد نباید از این قانون بترسید. تنها در یک جنبه این قانون را داشته باشید، می‌توانید دست برتر را داشته باشید.

مامبای سیاه 
ذهنیت مامبا: من چگونه بازی می‌کنم

بازخوانی زندگی‌نوشت‌های افراد مهم و اثرگذار، علاوه بر اینکه می‌تواند برای مخاطبان سرگرم‌کننده باشد، می‌تواند آنها را با ریزه‌کاری‌های انجام کارها به سبک این بزرگان هم آشنا کند. یکی از این اشخاص در دنیای معاصر ما، کوبی برایانت، فوق‌ ستاره بسکتبال آمریکاست که چند‌ماه پیش در اثر سانحه سقوط هلی‌کوپتر درگذشت. همین اتفاق باعث شد تا کتاب‌های مرتبط با این چهره بیش از پیش در معرض توجه و فروش قرار گیرد. یکی از این کتاب‌ها «ذهنیت مامبا: من چگونه بازی می‌کنم» است. این کتاب که درباره تمرین‌ها و ذهنیت‌ها و ریزه‌کاری‌های زندگی فوق‌ستاره سابق لس‌آنجلس لیکرز است، می‌تواند برای هر کسی راهگشا باشد. برایانت فردی به‌شدت سختکوش بود و اساسا اشاره می‌کرد که دستور زبان آدم‌های تنبل را نمی‌فهمد و نمی‌داند که چه می‌گویند. یکی از هم‌تیمی‌هایش تعریف می‌کند که ساعت 8صبح، وقتی که اعضای تیم برای صرف صبحانه به باشگاه رسیده بودند، ناگهان کوبی با یخ روی زانوهایش و درحالی‌که خیس عرق شده بود، پا به سالن صبحانه گذاشت. او 3ساعت و به‌طور سنگین تمرین کرده بود، درحالی‌که دیگران خواب‌آلوده تازه به باشگاه رسیده بودند. بعد این هم‌باشگاهی می‌پرسد که او از کدام سیاره آمده!؟

امیدهای به باد رفته
 خوشه‌های خشم

یکی از کتاب‌های کلاسیک ادبیات و رمان جهان را بدون شک باید «خوشه‌های خشم» بدانیم؛ کتابی که توسط نویسنده معروف، جان اشتاین بک نگاشته شده. این کتاب درباره خانواده‌ای تنگدست در آمریکاست که برای تغییر وضعیت زندگی‌شان، از اوکلاهاما به کالیفرنیا می‌روند. وقایع این رمان در دهه30 میلادی اتفاق می‌افتد؛ در زمانه‌ای که بحران اقتصادی بزرگی آمریکا را درنوردیده بود. کتاب به‌واقع توصیفی است دقیق از بی‌عدالتی‌ها؛ توصیفی که به‌واسطه دقت در انتخاب آنها، عملا همان خشم از بی‌عدالتی را به مخاطب نیز منتقل می‌کند. کتاب درباره رؤیاهاست؛ رؤیاهای کشاورزانی که دل به حاصلخیزی کالیفرنیا بسته‌اند. اما متأسفانه رؤیاهایی که راه به جایی نمی‌برند و درنهایت تبدیل به خشمی فروخورده می‌شوند. رمان به قدری اثرگذار بود که توانست جایزه پولیتزر را ببرد و همچنین برنده جایزه نوبل شود. جالب اینکه حتی تایم هم آن را جزو 100رمان برتر ادبیات انگلیسی 100سال اخیر دانسته است. جان فورد نیز فیلمی معروف با اقتباس از همین کتاب ساخت. نویسنده، این کتاب را طی5‌ماه نوشت و هنگام نوشتن آن نیز وضعیت خوبی نداشت، طوری که می‌ترسید به‌واسطه حمله‌های عصبی، کارش نیمه‌تمام بماند. امیدی هم به موفقیت کتاب نداشت. اما همیشه چیزی که انتظارش را نداری اتفاق می‌افتد.

نوجوانان شهید
  لاله‌های نوجوان

یکی از مجموعه کتاب‌هایی که برای آشنایی قشر نوجوان با شهدای نوجوان شکل گرفته را باید مجموعه «لاله‌های نوجوان» دانست. این کتاب‌ها از سوی انتشارات به‌نشر منتشر شده و در اختیار مخاطبان قرار گرفته است. جالب اینکه بیشتر این شهدا برای مردم چندان آشنا نیستند و غریبه مانده‌اند. شاید شما ندانید که ما شهدای نوجوان دختر هم داشته‌ایم که در ایام دفاع‌مقدس جان خود را تقدیم سربلندی کشورمان کرده‌اند. در نگارش این کتاب‌ها از سبکی کمتر بیان‌شده استفاده شده است؛ این اشیا و حالات هستند که صحبت می‌کنند؛ مثلا کوله‌پشتی، قمقمه، پلاک و... . از زبان این اشیای همراه با شهدا، درواقع سبک زندگی آنها روایت می‌شود. لاله‌های نوجوان را محمدحسین صلواتیان، مدیرمسئول نشریه کیهان بچه‌ها، نگارش کرده و حتی برخی از این کتاب‌ها تقدیر نیز شده‌اند. از این مجموعه، «من فانسقه محمدحسین هستم» به زندگی شهید حسین فهمیده پرداخته است. «من شگرد بهنام هستم»، «من سوت خمپاره‌ای امیرعباس هستم»، «من پیشانی بلند محمودرضا هستم»، «من اوکازای محمد هستم» و... از دیگر عناوین کتاب‌های چاپ شده است که می‌تواند برای نوجوانان، هم سرگرم‌کننده و هم آموزنده باشد. این کتاب‌ها قیمت مناسبی هم دارند و می‌توانند برای فرهنگسازی نوجوانان گزینه مناسبی باشند.

فرار به سوی شادی
  مهمان مامان

سنکا، سیاستمدار و فیلسوف رومی، زمانی می‌گفت که انسان‌ها در تخیل بیشتر از واقعیت رنج می‌برند و منظورش این بود که در واقعیت، رنج‌های آدمی آن‌قدر او را اذیت نمی‌کند که در تخیل اذیتش می‌کند، وگرنه با حداقل‌ها هم شاید بشود ساخت و تاب آورد تا اتفاقی بیفتد. به همین منظور است که گاهی باید بتوانیم تخیل و ذهن‌مان را کنترل کنیم. وقتی که فیلم «مهمان مامان» داریوش مهرجویی را می‌بینید، شاید چنین اتفاقی برای شما بیفتد. جماعتی را می‌بینید که دارند به‌صورت دورهمی در یک خانه قدیمی زندگی می‌کنند و البته هرکدام نیز خانواده‌ای مستقل هستند. فقر و سطح پایین زندگی، مشخصه مشترک همه آنهاست. با تماشای این فیلم، می‌بینید که گاهی در دل مشکلات و نداشتن‌ها هم می‌شود شادی‌های کوچک و روزمره‌ای داشت. در این فیلم ماندگار از مهرجویی، بازیگرانی چون گلاب آدینه، پارسا پیروزفر، امین حیایی، حسن پورشیرازی، نسرین مقانلو و... بازی کرده‌اند. فیلم در سال1382 ساخته شده و اقتباسی است از کتابی به همین نام اثر هوشنگ مرادی‌کرمانی. این فیلم سیمرغ بلورین بهترین فیلم را هم در زمان خودش دریافت کرد. خلاصه اینکه برای این روزهای پر از خبرهای بد، گاهی اگر خواستید نفسی تازه کنید، شاید تماشای این فیلم پیشنهاد بدی نباشد.

نوستالژی و نمادپردازی
  مادر

حالا که مهمان مامان را معرفی کرده‌ایم، بد نیست سری به یک فیلم خوب دیگر که می‌تواند در این وضعیت حسابی حال ما را خوب کند، بزنیم؛ فیلم «مادر» از علی حاتمی. فیلم البته رویکردی طنز ندارد، اما سرشار از نوستالژی و نمادپردازی است. بازیگرانی چون رقیه چهره‌آزاد، محمدعلی کشاورز، فریماه فرجامی، امین تارخ، حمید جبلی، اکبر عبدی، جمشید هاشم‌پور و... در آن ایفای نقش کرده‌اند. فیلم در سال1368 ساخته شده و همان فضای همیشگی کارهای حاتمی را می‌شود در آن مشاهده کرد؛ همان نمادها و نشانه‌های آشنای فرهنگی سنتی و اصیل ایرانی. معروف‌ترین دیالوگ آن هم که همان دیالوگ «مادر مرد از بس که جان ندارد» است که اکبر عبدی می‌گفت. فیلم موفق شد در زمان خودش جایزه‌های خوبی از جشنواره فجر دریافت کند. داستان، داستان مادری است که در سرای سالمندان زندگی می‌کند. او که دارد روزهای آخر زندگی‌اش را می‌گذراند، به خانه بازمی‌گردد تا در کنار فرزندان و داخل خانه خودش، برای همیشه آرام بگیرد. فرزندان که هرکدام در گوشه‌ای از دنیا و شهر سرگرم زندگی‌شان هستند، کم‌کم با هم کنار می‌آیند و خانواده‌ای بزرگ شکل می‌گیرد. فیلم، پیام‌های مهم زیادی برای امروز ما دارد.

روزهای تلخ سربرنیتسا
  کجا می‌روی آیدا؟

آنچه در بوسنی‌وهرزگوین گذشت، هنوز به خوبی درک نشده است. اگر به خوبی درک شود که در این منطقه، بر مسلمانان چه گذشت و در قلب اروپای سبز، در میان تبانی روس‌ها و اروپایی‌ها و مجامع حقوق بشری، چه نسل‌کشی‌هایی که اتفاق افتاد، به نکته‌های خاص‌تری از زندگی سیاسی، اجتماعی ۴-۳ دهه اخیر اروپا پی خواهیم برد. اما هر از چندی، آثاری نیز در این زمینه خلق می‌شود. یکی از جدیدترین آثاری هم که خلق شده و از طرف بوسنی راهی اسکار فیلم‌های غیرانگلیسی‌زبان خواهد شد، «کجا می‌روی آیدا» است. این فیلم را یاسمیلا ژبانیچ ساخته و قرار است که در اسکار 2021شرکت کند. جالب اینکه این فیلم در جشنواره‌های ونیز و تورنتو و جشنواره پرتقال طلایی آنتالیا و... هم به نمایش درآمده است. این فیلم، با همکاری بوسنی‌وهرزگوین، ترکیه، اتریش، رومانی، هلند، آلمان، لهستان، فرانسه و نروژ ساخته شده است و به نسل‌کشی مسلمانان این کشور در سال 1995توسط صرب‌های مورد حمایت روس‌ها می‌پردازد. این کشتار که به کشتار سربرنیتسا معروف است، در جایی اتفاق افتاد که زیرنظر سازمان ملل بود و جزو فجایع تکان‌دهنده جنگی تاریخ معاصر است. این کشتار را بعد از جنگ جهانی دوم، بزرگ‌ترین نسل‌کشی اروپا می‌دانند.

کجایی اکبرآقا؟
  تهران 1500

بهرام عظیمی در انیمیشن ایرانی، اسمی آشناست. دیگر کسی نیست که انیمه‌های تلویزیونی او و مخصوصاً سیاساکتی را نشناسد. اما عظیمی فیلم‌هایی هم در این حوزه کارگردانی کرده است. یکی از این فیلم‌ها هم که «تهران 1500» است. این فیلم را نخستین فیلم سینمایی انیمیشن ایرانی در ژانر کمدی می‌دانند. فیلم در سال 1392ساخته شد. زمان فیلم در سال 1500شمسی می‌گذرد. در این دوره، روبات‌ها هم در کنار مردم حضور داشته و زندگی مدرن و تکنولوژیکی را تقدیم آنها می‌کنند. شخصیت اصلی فیلم هم که پیرمردی 160ساله به اسم اکبرآقا است که صداپیشگی‌اش را مهران مدیری عهده‌دار بوده. بهرام رادان، هدیه تهرانی، محمدرضا شریفی‌نیا، گوهر خیراندیش، حبیب رضایی، مهتاب نصیرپور و حسام نواب صفوی بازیگران دیگری هستند که در این اثر ایفای نقش داشته و حضور یافته‌اند. جالب اینکه این فیلم به اسم «تهران 2121» هم شناخته شده و به زبان‌های انگلیسی و فرانسه و عربی هم زیرنویس شده است. بهرام عظیمی را باید آغاز انیمه‌هایی از این دست هم بدانیم که کم‌کم تعدادشان زیادشده است. به‌نظر می‌رسد که بازبینی این انیمه‌ها می‌تواند برای روزهای خانه ماندن شما، حسابی کارساز باشد؛ هم شما را سرگرم کند و هم بچه‌ها را.

تقدیر روشنه
  ماه خجالتی

نماهنگی با عنوان «‌ماه خجالتی» این روزها در دسترس مخاطبان موسیقی قرار دارد. البته این آهنگ پیش از این و توسط سینا سرلک خوانندگی شده است؛ خواننده سنتی‌خوانی که البته به‌واسطه همراهی با پاپ‌خوان‌ها و توجه به خوانندگی ترکیبی، کمی از هویت سنتی خودش دور شده است؛ خواننده‌ای که روزگاری صدای او را یکی از 2صدای میراث‌دار اساتید بزرگ موسیقی سنتی ایران می‌دانستند، اما حالا سعی می‌کند هر از چندی سری هم به نیازهای امروز مخاطبان جوان خودش بزند. شاید بشود گفت که ‌ماه خجالتی در همین فضا شکل گرفته است. این قطعه را حمیدرضا صمدی ترانه‌سرایی و سعید رضایی آهنگسازی کرده است. ترانه با اینکه با مفهوم غریب «زیبای لعنتی»، البته در اتمسفر خوانندگی فردی مثل سینا سرلک شروع می‌شود، اما خوب می‌تواند خودش را جمع کرده و پایان بپذیرد. 

خیام و شجریان
  آلبوم رباعیات خیام

تازگی‌ها هشتادمین سالروز تولد مرد بزرگ آواز ایران، محمدرضا شجریان را پشت‌سر گذاشتیم. خیلی‌ها هم متن نوشتند و برنامه اجرا کردند و... . حالا که چندان از این مناسبت نگذشته است، بد نیست آلبومی از استاد را هم معرفی کنیم. البته این آلبوم شاید جزو آلبوم‌های معروف او نباشد اما قطعاً جزو خاص‌ترین آنهاست. این آلبوم، مجموعه‌ای است که در آن، رباعیات خیام، محور اجراست. سه بزرگ در این آلبوم دور هم جمع آمده‌اند تا اثری ماندگار را تقدیم موسیقی ایران در دهه۵۰ شمسی کنند. احمد شاملو در این مجموعه، بازخوانی این رباعیات را برعهده دارد و 30رباعی را دکلمه می‌کند. استاد شجریان هم5 رباعی را به آواز می‌خواند. موسیقی اثر هم که ساخته فریدون شهبازیان است. 

در این هوای لعنتی
  شهرزاد

این هفته هم دوباره می‌خواهیم قطعه‌ای جدید از حجت اشرف‌زاده معرفی کنیم؛ خواننده خوش‌صدایی که او را غالبا با قطعه فوق‌العاده «‌ماه و ماهی» می‌شناسیم. او صدایی دوست‌داشتنی دارد و معمولا سعی می‌کند به سمت و سوی آهنگ‌های خوبی هم برود. به‌تازگی قطعه‌ای از او در سایت‌های موسیقی منتشر شده است با نام «شهرزاد»؛ قطعه‌ای که محمد محتشمی آهنگسازی کرده و امید صباغ‌نو هم شعرش را گفته است. قطعه، ریتمیک درآمده و در عین حال، صدای سنتی و تحریردار خواننده، به‌خوبی با تنظیم امروزی آهنگ جور شده است. به‌واقع می‌توانیم بگوییم یک موسیقی ترکیبی با میل به موسیقی سنتی شکل گرفته است. به‌نظر می‌رسد که این قطعه، از قطعات دیگر این خواننده شبیه‌تر به اوج کارهای او، یعنی‌ماه و ماهی درآمده باشد. باید منتظر نشست و دید که واکنش مخاطبان چگونه است. در شعر این قطعه می‌خوانیم: «بگو چگونه بگذرم از آن نگاه مشرقی/ نیامدی بگو چرا رسیده وقت عاشقی/ بیا بیا که بعد تو نفس نمی‌کشم هنوز/ به قلب خسته‌ام نگو به پای عشق من بسوز/تو شهرزاد قصه هزار و یک شب منی/ تمام دلخوشی من برای زنده بودنی/ در این هوای لعنتی کنار من قدم بزن/ سکوت عصر جمعه را به خاطرم به‌هم بزن...».

صدای غمگین پاپ
  قطعه‌های سریال دل

لابد شما هم می‌دانید که تازگی‌ها سریالی در شبکه نمایش خانگی پخش شده به نام «دل»، که سروصدای زیادی هم به‌پا کرده. البته بخشی از منتقدان، این سریال پرچهره را صرفا یک فیلمفارسی سریالی امروزی می‌دانند. اما به هر حال، یکی از اتفاقات مثبت این سریال خوانندگی علی لهراسبی برای آن بوده است. لهراسبی از آن صداهای خاص و غمگین موسیقی پاپ ایرانی است. حتی زمانی به او لقب سلطان غم‌ها را داده بودند. بخشی از قطعه‌های او نیز جزو پرشنونده‌ترین قطعات موسیقی یا «هیت»ها قرار دارند، ضمن اینکه تیتراژخوانی‌های تلویزیونی او باعث شده تا بیش از پیش نزد مردم و مخاطب عام شناخته شود. او برای سریال دل، 3قطعه «دل»، «وابستگی» و «چه شبایی» را خوانده است. حالا این قطعه‌ها در سایت‌ها و کانال‌های موسیقی هم در دسترس مخاطبان هستند. آهنگساز هر سه کار، محمد لطفی است. ترانه وابستگی را روزبه بمانی سروده و ترانه‌های 2قطعه دیگر را میلاد فلاح. در ترانه روزبه بمانی برای وابستگی می‌خوانیم: «کی مث من می‌سوزه و چشم و چراغ خونته/ هم‌قد من که هیچی، کی نصف من دیوونته/ ببخش اگه نبودم و نفس کشیدم تو هوات/ جایی ندیدم تورو که یه شهر می‌مردن برات...»

حمله به واژه‌ها
  بازی صددرصد

یکی از بهترین بازی‌هایی که می‌تواند برای شما جنبه آموزنده هم داشته باشد، همین بازی اندرویدی صددرصد است. این بازی، به‌نوعی از ایده نقشه ذهنی وام گرفته شده است. به این‌ترتیب که شما، باید 8-7 لغت مربوط به کلمه‌ای که برای شما مشخص می‌شود را بیان کنید. اما این لغت‌ها، به نسبت آشنا و غیرآشنا بودنشان، امتیازهای متنوعی هم دارند؛ یعنی اگر کلمات رایج و مرتبط را بگویید، امتیازهای کمتری می‌گیرید، اما اگر کلمات گمنام‌تری را انتخاب کنید، امتیازهای بیشتری به شما تعلق خواهد گرفت. آیا این پایان بازی است؟ ابداً. شما اگر بتوانید همه کلمات مرتبط با واژه‌های مطرح‌شده را پیدا و بیان کنید، در این صورت صددرصد امتیاز را می‌گیرید و به مرحله بعدی می‌روید. روی هم رفته در این بازی 80مرحله طراحی شده است. هرکدام از مراحل هم 3 مرحله جزئی دارد که روی هم رفته مجموعه مراحل بازی را به 240مرحله می‌رساند. درنهایت اینکه این بازی،یک آزمون بسیار مهم و جدی برای دانش لغوی شماست و اینکه بتوانید بین لغت‌های موجود، ارتباطات لازم را ایجاد کنید.

عوض کن؛ ‌عوض شو
  دکوراسیون

شما در حالت عادی بیشتر وقت خودتان را در خانه می‌گذرانید؛ البته منظور بیشتر وقت غیرکاری شماست. نکته مهم‌تر اینکه با وجود این، ماه‌ها و سال‌ها برای خیلی از خانواده‌ها می‌گذرد و فکری برای نوسازی یا تغییر دکوراسیون خانه‌شان انجام نمی‌دهند. با توجه به این روزهایی که ویروس کرونا باعث شده تا چندان نتوانیم در بیرون از خانه تردد کنیم، در این صورت توجه به دکوراسیون و تغییر و نوسازی آن می‌تواند فرصت مغتنمی برای نوسازی روانی ما هم باشد. گاهی وقت‌ها عدم‌تغییر دکوراسیون شما می‌تواند ناشی از عدم‌تغییر روحی و روانی شما باشد و چه بسا یک تغییر کوچک، کمی حال شما را عوض و شما را وادار به تحرک بیشتر کند. به همین دلیل است که باید به دکوراسیون منزل‌تان توجه بیشتری داشته باشید. البته با توجه به مشکلات اقتصادی رایجی که وجود دارد، بهتر است که روی دکوراسیون‌های ساده تمرکز کنید و حتی از خلاقیت‌های خودتان در این زمینه سود ببرید. فرآیند تغییر دکوراسیون و بعد از آن زندگی‌کردن در یک فضای جدید، می‌تواند تا چند هفته حسابی روحیه شما را سرحال آورد. در اینترنت و شبکه‌های مجازی، انواع دکوراسیون‌ وجود دارند که می‌توانید متناسب با فضای خانه و وسایلی که دارید، یکی را انتخاب کنید.

جهان علیه ایران
  شیردل

با یک بازی اندرویدی نقش‌آفرینی چطورید؟ پس این شما و این هم بازی شیردل. یک بازی تولید شده با توان جوانان برنامه‌نویس و بازی‌‌ساز ایرانی. این بازی در حوزه بازی‌های اکشن- نقش‌آفرینی محسوب می‌شود. بازی، گرافیک خوبی داشته و گیم‌پلی جذاب آن نیز باعث می‌شود تا حس کنید با یک بازی سطح بالا طرفید. این بازی در سال 1420شمسی اتفاق می‌افتد. نیروهای اهریمنی و دشمن تصمیم گرفته‌اند که جهان را به تسخیر خودشان در بیاورند. در نتیجه به نقاط مختلف حمله کرده و سعی می‌کنند که با وحشت‌آفرینی و کشتارهای فراوان، به این هدف‌شان برسند. تنها نقطه‌ای که تسلیم این خواسته شوم اهریمنی نشده است، ایران محسوب می‌شود. پس با ایرانیان تسلیم‌ناپذیر چه باید کرد؟ نیروهای اهریمنی به این منظور همه سیاستمداران و دانشمندان خود را جمع می‌کنند تا بتوانند بر ایران غلبه کنند. البته از دل این جلسات و نشست‌ها چیزی بیرون نمی‌آید و در نتیجه جادوگر اعظم به میانه می‌آید تا چاره‌ای بیندیشد. تنها راهی که جادوگر اعظم پیشنهاد می‌کند، این است که دروازه‌های زمان گشوده شده و نیروهای اهریمنی از دل تاریخ به زمان 1420و نیز خدشه‌دارکردن اتحاد ایرانیان می‌داند. بازی، داستان و گرافیک و اجرای خوبی دارد.

تصویر کشیدن زمان
  عکاسی ترتیبی و هدفمند

عکاسی که مشخص است؛ نیازی به توضیح هم ندارد. یک گوشی هوشمند با دوربین قابل‌قبول از نظر کیفیت، می‌تواند هر کسی را تبدیل به یک عکاس کند. اما نکته‌ای که وجود دارد این است که غالباً عکس‌ها همینطوری گرفته می‌شوند و هیچ منطق خاصی ندارند. یعنی چه؟ یعنی شما از یک خانواده، هزاران عکس دارید ولی بدون هیچ هدف و نظم خاصی. پیشنهاد این هفته ما این است که برای عکاسی‌های خودتان هدفی انتخاب کنید. یکی از این هدف‌ها که برخی از کاربران در پیش می‌گیرند این است که عکس‌های خانواده در ماه‌ها و هفته‌های مختلف را پشت‌سر هم جمع می‌آورند. بدین‌ترتیب شما یک تایم‌لاین تصویری از یک خانواده می‌توانید داشته باشید. حتی می‌توانید قدم را جلوتر گذاشته و مثلاً در فیگورهای خاصی، این عکس‌ها گرفته شود. بعضی‌ها، مثلاً عکس‌های فرزند خودشان در حالت خنده یا گریه را، به فواصل هفتگی یا ماهانه پشت سر هم جمع می‌آورند. شما می‌توانید حتی اقدام به ایجاد یک آلبوم تصویری تاریخی از زندگی خانوادگی‌تان کنید؛ از ابتدا تا به امروز. مدام عکس‌ها را هم طبق زمانبندی اضافه کنید؛ طوری که با یک‌بار ورق‌زدن، بتوانید بازخوانی ترتیبی تصویری خوبی داشته باشید.

میکل‌آنژ خودت باش
  مجسمه‌سازی

مجسمه‌گری، به شکل‌دادن اشیاء به هر اندازه یا در هر مصالحی گفته می‌شود. مجسمه‌ها معمولاً شکل یک انسان یا شیء یا حیوان را دارند و آفریده‌هایی سه‌بعدی محسوب می‌شوند. نکته اینجاست که شما هم می‌توانید درصورت علاقه‌مند‌بودن، این هنر را به‌صورت آماتور شروع کرده و داخل خانه یا هر فضای دیگری در محل زندگی‌تان، انجامش بدهید. مجسمه‌ها را می‌توانید در مدل‌های تندیس فلزی و تندیس‌های چوبی و سنگی ایجاد کنید. در مدل فلزی، شما ابتدا ایده و طرح مجسمه مورد نظرتان را طراحی و با گچ یا خمیر، ماکت طرح را ایجاد می‌کنید. سپس فلزات، طبق نقشه و طرح، برش داده شده و به هم وصل می‌شوند تا در کلیت خودشان، مجسمه‌ها را شکل دهند. در مدل سنگی و چوبی هم باید همین طرح زده شود و طبق آن سنگ‌ها و چوب‌ها انتخاب شوند. در این مدل وقتی که می‌خواهید طرح‌ها را به سنگ یا چوب منتقل کنید از ماژیک استفاده می‌کنید تا هماهنگی و اندازه‌گیری نهایی استخراج شود. در مجسمه‌سازی، شما نیاز به کنده‌کاری داشته و باید ابزارهایش را داشته باشید. همچنین نیاز به سوهان و سنباده‌زنی برای شکل نهایی مجسمه هم خواهید داشت. دوره‌های مجسمه‌سازی زیادی در مراکز هنری و فرهنگی برگزار می‌شوند.