• سه شنبه 4 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 14 شوال 1445
  • 2024 Apr 23
پنج شنبه 10 مهر 1399
کد مطلب : 111848
+
-

گفت‌وگو با سمیه یزدانی، نخستین بانوی ایرانی که در مسابقات آسیایی دوچرخه‌سواری مدال گرفت و لژیونر شد

روزی 200کیلومتر رکاب می‌زنم

روزی 200کیلومتر رکاب می‌زنم

مهرداد رسولی


ایستادن دختر ایرانی روی سکوی سومی مسابقات آسیایی دوچرخه‌سواری یک خبر معمولی نبود. شاید اگر دقایق پایانی مسابقه آرام‌تر می‌گذشت و ثانیه‌ها کمی با او مدارا می‌کردند حالا همه از نخستین دختر دوچرخه‌سوار ایرانی که به المپیک راه پیدا کرده، می‌گفتند. سمیه یزدانی 12ثانیه و به اندازه چند دم و بازدم تا المپیک توکیو فاصله داشت، اما عقربه‌ها یاری نکردند. او از کاروان المپیک جا ماند، اما چه‌کسی است که نداند خط پایان مسابقات آسیایی برایش به یک شروع تازه بدل شده. سمیه یزدانی حالا عنوان نخستین بانوی ایرانی را دارد که در مسابقات آسیایی دوچرخه‌سواری مدال گرفته و نخستین دختر ایرانی است که شانس رکاب زدن در یک لیگ اروپایی را پیدا کرده است. قهرمان تازه‌نفس ورزش ایران، برای بسیاری از دختران این سرزمین که رؤیاهای‌شان را در دوردست‌ها جست‌وجو می‌کنند الهام‌بخش است و برای فرنگی‌ها یک ورزشکار با اراده و قابل احترام. او بیش از آنکه سودای چنگ‌زدن به مدال‌های رنگارنگ را داشته باشد، ورزش را وسیله‌ای برای رسیدن به کمال می‌داند. سمیه یزدانی، خودش را ورزشکار کمالگرایی می‌داند که برای جاودانگی تلاش می‌کند.


  زندگی شما به شکل عجیبی با دوچرخه عجین شده و تقریبا تصویری از شما وجود ندارد که کنار دوچرخه یا مشغول رکاب زدن نباشید. این علاقه از چه زمانی شکل گرفت؟
از کودکی علاقه زیادی به دوچرخه‌سواری داشتم. دلیلش را نمی‌دانم اما چنان عاشق دوچرخه بودم که به قول مادرم وقتی برایم دوچرخه خریدند، شب‌ها رکابش را با دست می‌گرفتم و می‌خوابیدم. هیچ‌جایی بهتر از حیاط خانه برای دوچرخه‌سواری و رکاب‌زدن پیدا نمی‌کردم و می‌توانم بگویم دوچرخه‌سواری را از کودکی و در حیاط خانه‌مان شروع کردم.
  از چه زمانی دوچرخه‌سواری را جدی‌تر گرفتید و قرار شد صرفا برای تفریح رکاب نزنید؟
من در شهرکرد به دنیا آمده‌ام و کودکی و نوجوانی‌ام در این شهر گذشت. وقتی 20سالم بود همراه پسرخاله‌ام و تعدادی از دوستانم تصمیم گرفتیم دوچرخه‌سواری را به‌طور جدی دنبال کنیم. ما چندسال رکاب می‌زدیم، اما مسابقه‌ای در کار نبود تا اینکه از سال1390 به‌طور حرفه‌ای تمرین کردیم.
  جز دوچرخه‌سواری به ورزش دیگری علاقه داشتید؟
قبل از اینکه دوچرخه‌سواری را به‌طور حرفه‌ای دنبال کنم به کوهنوردی علاقه زیادی داشتم و چند قله ایران، ازجمله سهند، سبلان و زردکوه را فتح کردم، اما علاقه اصلی‌ام دوچرخه‌سواری بود. به همین دلیل در سال1393 یک دوچرخه کورسی به  قیمت4میلیون و 500هزار تومان خریدم و به قصد تبدیل‌شدن به یک دوچرخه‌سوار حرفه‌ای تمرین کردم و رکاب زدم.کمتر از یک سال بعد به اردوی تیم ملی دوچرخه‌سواری ایران دعوت شدم و در مسابقات درون اردویی نفر دوم بودم. از همان موقع متوجه شدم که در دوچرخه‌سواری استعداد زیادی دارم و اگر بیشتر تمرین کنم زودتر از بقیه پیشرفت خواهم کرد.
  چرا این‌قدر دیر برای بدل شدن به یک ورزشکار حرفه‌ای دست‌به‌کار شدید؟
فکر می‌کنم علاقه بیش از حد به تحصیل باعث شد دیر‌تر به این سمت و سو بروم. من در مدرسه نمونه دولتی درس می‌خواندم و سختگیری‌ها خیلی زیاد بود. دانش‌آموز ممتازی هم بودم و رتبه 734کنکور سراسری علوم تجربی را کسب کردم. می‌خواستم در رشته داروسازی ادامه تحصیل بدهم، اما فقط آنهایی که رتبه دورقمی داشتند می‌توانستند داروسازی بخوانند. بنابراین 2بار دیگر کنکور دادم و هر 2بار رتبه‌ام پایین‌تر از بار اول شد. در همین گیرودار دوچرخه‌سواری را به‌طور حرفه‌ای ادامه می‌دادم تا اینکه بالاخره تصمیم گرفتم قید داروسازی را بزنم و در رشته ریاضی کنکور بدهم.
  ادامه تحصیل در رشته ریاضی و ادامه تمرین دوچرخه‌سواری یک ترکیب ترسناک است، چون خیلی‌ها دوچرخه‌سواری را یکی از سخت‌ترین رشته‌های ورزشی می‌دانند و تحصیل در رشته ریاضی هم سختی‌های خاص خودش را دارد. ورزش را فدای ادامه تحصیل کردید یا برعکس؟
ورود به دانشگاه یک نقطه عطف در زندگی ورزشی‌ام بود، چون در محیط دانشگاه یاد گرفتم که هدفم را جدی‌تر بگیرم و به همین دلیل سخت‌تر از قبل تمرین کردم. در دوره دانشجویی مدام درگیر تمرین و مسابقه شدم و به همین دلیل هنوز فرصت پاس‌کردن درس‌های ترم آخر را پیدا نکرده‌ام. می‌توانم بگویم تحصیل و دانشگاه را فدای ورزش کرده‌ام.
  شما مهندسی صنایع پلیمر خوانده‌اید که اصلا ربطی به ورزش و دوچرخه‌سواری ندارد. اگر زمان به عقب برگردد چه رشته‌ای را انتخاب می‌کنید؟
من آدم کمالگرایی هستم، به همین دلیل دوست داشتم یک دوچرخه‌سوار حرفه‌ای باشم و از طرف دیگر یک رشته سخت دانشگاهی را دنبال کنم، اما این دو مقوله با هم جور در نمی‌آمد. یک ترم دیگر مانده تا در مقطع کارشناسی ارشد صنایع پلیمر فارغ‌التحصیل شوم، اما پشیمانم که چرا رشته تربیت بدنی را انتخاب نکردم.
  البته در سی‌سالگی فرصت تحصیل در رشته تربیت‌بدنی را هم دارید.
بله، به‌واسطه مدال برنزی که در مسابقات آسیایی کسب کردم به‌راحتی می‌توانم در رشته تربیت بدنی ادامه تحصیل بدهم و در آینده نزدیک این کار را انجام خواهم داد.
  ماده جاده که یکی از سخت‌ترین ماده‌های رشته دوچرخه‌سواری است را به‌دلیل کمالگرا بودن انتخاب کرده‌اید؟ از این انتخاب پشیمان نیستید؟
اوایل در ماده کراس کانتری رکاب می‌زدم. در کراس کانتری شما مدام باید در جاده‌های خاکی رکاب بزنید و تکنیک خیلی بالایی داشته باشید، اما به گمانم در این ماده استعداد نداشتم و دوچرخه‌سواری جاده را انتخاب کردم. در دوچرخه‌سواری جاده، دائما باید در مسیر جاده‌ها رکاب بزنید و روزی 3 تا 4ساعت در طبیعت باشید. همین باعث می‌شود به دوچرخه‌سواری اعتیاد پیدا کنید. دوچرخه‌سواری در جاده لذت زندگی را برایم دوچندان کرده و تحمل سختی‌های رشته دوچرخه‌سواری برایم قابل تحمل شده است. دوچرخه‌سواری در جاده شباهت عجیبی به زندگی روزمره‌مان دارد. من دوست دارم دوچرخه‌سواری باشم که از مسیر لذت می‌برد، نه اینکه صرفا به فکر رکاب زدن باشم و بخواهم زودتر از خط پایان عبور کنم. این بهترین چیزی است که در دوچرخه‌سواری یاد گرفته‌ام و برای همین به دوچرخه‌سواری در جاده عشق می‌ورزم.
  دوچرخه‌سواری در جاده خطرات خودش را هم دارد. تا به حال حین دوچرخه‌سواری دچار حادثه شده‌اید؟
آسیب‌دیدگی شدید و طولانی، زیاد داشته‌ام. 2بار دچار شکستگی ترقوه شدم و یک‌بار هم لگنم شکست. علاقه‌ام به دوچرخه‌سواری در حدی است که با لگن شکسته به اردوی آماده‌سازی‌ تیم ملی رفتم و در مسابقات انتخابی هم شرکت کردم. یک‌ماه بعد وقتی از شدت درد به پزشک مراجعه کردم معلوم شد که دچار شکستگی از ناحیه لگن شده‌ام، اما در حال جوش خوردن است. اگر زودتر متوجه شکستگی می‌شدم قطعا نمی‌توانستم به اردوی تیم ملی بروم و در مسابقات انتخابی شرکت نمی‌کردم. پس همه‌‌چیز به ذهن ما بستگی دارد.
  داشتن امکانات در دوچرخه‌سواری یک موضوع مهم است؛ یعنی هرچه دوچرخه بهتری داشته باشید احتمال موفقیت‌تان در مسابقات بین‌المللی بیشتر می‌شود. الان با چه دوچرخه‌ای تمرین می‌کنید؟
امکانات ما به هیچ عنوان با دیگر کشورهای آسیایی که در دوچرخه‌سواری حرفی برای گفتن دارند قابل مقایسه نیست. قیمت دوچرخه‌های حرفه‌ای بین 50 تا 100میلیون تومان است و خیلی از استعدادهای دوچرخه‌سواری به‌دلیل گرانی سرسام‌آور دوچرخه و تجهیزات دوچرخه‌سواری، قید این رشته ورزشی را می‌زنند. یک دوچرخه‌سوار حرفه‌ای و ملی‌پوش برای تهیه دوچرخه‌ای که بتواند در مسابقات بین‌المللی با آن مسابقه بدهد باید حدود 200میلیون تومان هزینه کند.
  وضع رقبای آسیایی چگونه است؟ مثلا دوچرخه‌سوارهای چین، ژاپن و مالزی که در آسیا حرف اول را می‌زنند با چه دوچرخه‌هایی تمرین می‌کنند و مسابقه می‌دهند؟
آنها با پیشرفته‌ترین دوچرخه‌های جهان تمرین می‌کنند و مسابقه می‌دهند و هر سال دوچرخه‌هایشان را به‌روز می‌کنند، درحالی‌که دوچرخه‌سواران ایرانی چندین سال متوالی با یک دوچرخه رکاب می‌زنند. اگر در مسابقات قهرمانی آسیا که سال قبل در ازبکستان برگزار شد و انتخابی المپیک هم بود، دوچرخه و تجهیزات بهتری داشتم مدال بهتری می‌گرفتم و به المپیک توکیو راه پیدا می‌کردم.
  فاصله شما با نفر قهرمان مسابقات چقدر بود؟ 
با نفر اول 59ثانیه و با نفر دوم 12ثانیه فاصله داشتم و مدال برنز مسابقات را گرفتم. اگر مدال نقره می‌گرفتم به المپیک راه پیدا می‌کردم و 12ثانیه تا المپیک فاصله داشتم. این ثانیه‌ها، تفاوت دوچرخه‌های مدرن با دوچرخه‌های قدیمی است. البته همه تیم‌ها به‌طور کامل و با 6دوچرخه‌سوار در مسابقات حضور داشتند و به‌هم کمک می‌کردند تا روی سکو بروند، ولی ما با 2دوچرخه‌سوار اعزام شدیم و به‌تنهایی مسابقه می‌دادیم. همین تفاوت‌ها رتبه ورزشکار در مسابقات مهم بین‌المللی را تعیین می‌کند.
  معمولا روزی چند ساعت تمرین می‌کنید؟
به‌طور میانگین هر روز بین 3 تا 6ساعت رکاب می‌زنم.
  روزی چند کیلومتر می‌شود؟
به‌طور متوسط بین 100 تا 200کیلومتر. بعضی روزها در مسیر رفت و برگشت تهران تا تونل کندوان رکاب می‌زنم که حدود 200کیلومتر می‌شود.
  در دوچرخه‌سواری می‌خواهید به کجا برسید؟ 
خیلی‌ها می‌گفتند مدالی که یک دوچرخه‌سوار ایرانی در مسابقات انتخابی المپیک آسیا بگیرد ارزش مدال جهانی را دارد، چون امکانات ما از دیگر کشورهای آسیایی کمتر است. با این حال من به کسب مدال راضی نبودم و خیلی برای گرفتن سهمیه المپیک تلاش کردم، اما نشد و 12ثانیه کم آوردم. از حالا برای حضور در المپیک بعدی تمرین می‌کنم. خوشبختانه دوچرخه‌سواری محدودیت سنی ندارد و خیلی از قهرمانان این رشته تا سی‌وپنج‌سالگی افتخارات زیادی کسب کردند. خاصیت ماده جاده هم به‌گونه‌ای است که درصد موفقیت دوچرخه‌سوار با تجربه‌تر بیشتر است.
  فکر می‌کنید تا چندسالگی می‌توانید رکاب بزنید و مدال بگیرید؟
من خیلی به این قضیه فکر کرده‌ام که در چندسالگی با دوچرخه‌سواری خداحافظی کنم. یکی از الگوهای من در دوچرخه‌سواری خانم کریستین آرمسترانگ است که در چهل‌وسه‌سالگی برای سومین بار قهرمان المپیک شد. در همین مسابقات انتخابی المپیک درآسیا، حریف ازبکستانی که 8سال از من بزرگ‌تر بود قهرمان شد. وقتی با چنین قهرمانانی مواجه می‌شوم در خودم می‌بینم که تا 35 یا 36سالگی رکاب بزنم و مدال بگیرم.
  در دوچرخه‌سواری چه آرزویی دارید؟
تنها آرزویم این است که مدال طلای مسابقات جهانی را بگیرم.
  دوچرخه‌سواری ایران چنین ظرفیت و امکاناتی را دارد؟
خوشبختانه جزو ورزشکارانی هستم که حامی مالی دارم و به همین دلیل امکانات نسبتا خوبی برایم مهیا می‌شود. تجهیزاتی که دارم تقریبا به‌روز است و از این لحاظ تفاوت چندانی با رقبای خارجی ندارم. نتیجه نهایی به تلاش و پشتکار خودم بستگی دارد.



برای پیشرفت به لیگ اسپانیا رفتم
نام سمیه یزدانی به‌عنوان نخستین بانوی دوچرخه‌سوار ایرانی که در مسابقات آسیایی مدال گرفته برای بسیاری از دختران ایرانی الهام‌بخش است. شهرت بانوی ملی‌پوش دوچرخه‌سواری به‌واسطه مدال برنزی که در شرایط سخت و با امکانات محدود به گردن آویخت از مرزها فراتر رفته و موقعیت رکاب‌زدن در کشورهای معتبر جهان برایش فراهم شده است. او 2‌ماه در لیگ دوچرخه‌سواری اسپانیا رکاب زده و تجربه‌اندوزی کرده است.
  اصلا چطور شد که به لیگ دوچرخه‌سواری اسپانیا راه پیدا کردید؟
سالی که مدال برنز آسیا را گرفتم از یک تیم بحرینی پیشنهاد دریافت کردم و برای سال 2020 با آنها قرارداد بستم. با تیم بحرینی در تور چین رکاب زدم و همانجا بود که مورد توجه تیم«کنتیننتال تیکا» اسپانیا قرار گرفتم. مربیان این تیم به من گفتند اگر در لیگ بهتری رکاب می‌زدم در مسابقات آسیایی به‌جای برنز، مدال طلا می‌گرفتم و مرا برای پیوستن به لیگ اسپانیا ترغیب کردند. متأسفانه بعد از 2ماه و به‌دلیل شیوع کرونا مجبور شدم به ایران برگردم، اما حضور کوتاه‌مدت در لیگ معتبر اسپانیا برایم تجربه خوبی بود. وقتی در اسپانیا رکاب می‌زدم در مسابقه‌ای که با حضور 166دوچرخه‌سوار و همه بزرگان دوچرخه‌سواری جهان، ازجمله قهرمان المپیک ریو برگزار شد رتبه پنجاه‌ویکم را کسب کردم. حضور در مسابقاتی از این دست، ورزشکار حرفه‌ای را به آمادگی مطلوب می‌رساند.
  در لیگ اسپانیا پول بهتری هم می‌دهند؟
در لیگ دوچرخه‌سواری بانوان اصلا چیزی به نام قرارداد نداریم. دوچرخه‌سوارها بدون دریافت مبلغی وارد مسابقات می‌شوند و هیچ پاداشی هم دریافت نمی‌کنند که بخواهیم آن را با مبلغ قرارداد باشگاه‌های خارجی مقایسه کنیم. ارزش قرارداد من با تیم اسپانیایی ماهی 500دلار بود.
  اگر مبلغ را به ریال تبدیل کنیم می‌شود ماهی 13میلیون تومان. این مبلغ برای یک ورزشکار حرفه‌ای کافی است؟
طبق قرارداد، همه هزینه‌ها شامل تغذیه، اقامت، حضور در مسابقات و خرید تجهیزات برعهده باشگاه است. اگر قرار باشد این مبلغ را دریافت کنید و فقط رکاب بزنید و دغدغه دیگری نداشته باشید کافی است. اگر پیشنهاد تمدید قرارداد را بدهند یا از تیم خارجی دیگری پیشنهاد داشته باشم جواب مثبت می‌دهم، چون تمرین در باشگاه‌های اروپایی برای دوچرخه‌سوار حرفه‌ای، فرصت است.


دوچرخه‌سواری از ایران تا ترکیه 
پای صحبت‌های دوچرخه‌سواران جاده و کوهستان که بنشینید حتما از جذابیت‌های رکاب زدن در مسیر جاده‌ها و دوچرخه‌سواری در طبیعت برایتان می‌گویند. سمیه یزدانی رکاب زدن از تهران تا آنتالیا را یکی از خاطرات خوش زندگی ورزشی‌اش می‌داند و در عین حال معتقد است خلأ قانونی و عدم‌رعایت فاصله با دوچرخه‌سواران جاده، امنیت آنها را تهدید می‌کند.

  انتخاب محل تمرین برای دوچرخه‌سوار ماده جاده برای خودش مسئله است. معمولا در کدام مسیرها تمرین می‌کنید؟
حدود 10سال است که از شهرکرد به تهران آمده‌ایم و الان در اتوبان‌های تهران تمرین می‌کنم. معمولا در بزرگراه‌های همت و حکیم و جاده دیزین و شمشک، جاده امامزاده داوود و جاده چالوس رکاب می‌زنم و بخشی از تمرین را هم دور ورزشگاه آزادی انجام می‌دهم.
  خیلی از مردم نمی‌دانند که در جاده‌ها و بزرگراه‌ها باید فاصله 1.5متری با دوچرخه‌سوار را رعایت کنند. این موضوع برای شما که مدام در جاده‌ها و بزرگراه‌ها رکاب می‌زنید و تمرین می‌کنید دردسرساز نشده؟
من 2ماه در لیگ دوچرخه‌سواری اسپانیا رکاب زدم. در همه جاده‌های اسپانیا تابلوی رعایت فاصله 1.5متری با دوچرخه‌سوار نصب شده و شهروندان به این قانون احترام می‌گذاشتند. وقتی در جاده‌های اسپانیا مشغول رکاب‌زدن بودم همه ماشین‌ها از فاصله 1.5متری و بدون بوق زدن عبور می‌کردند. گاهی‌اوقات با دوچرخه کنار جاده‌های خلوت توقف می‌کردم تا ماشین عبور کند، اما راننده تا مهیا نشدن شرایط برای رعایت فاصله 5/1 متری، پشت سر من حرکت می‌کرد، چون رعایت این فاصله در اسپانیا و بیشتر کشورهای دنیا قانون است و کسی که از قانون تخطی کند جریمه می‌شود. جالب است که صحبت‌کردن با موبایل حین دوچرخه‌سواری هم جریمه دارد، اما متأسفانه قوانینی از این دست که به سلامت دوچرخه‌سوار کمک می‌کند در کشور ما اجرا نمی‌شود. اگر در همه جاده‌های کشور تابلوی رعایت فاصله استاندارد با دوچرخه‌سوار نصب کنند و به‌صورت یک قانون اجرا شود، امنیت دوچرخه‌سوارهایی مثل من تا حدود زیادی تضمین می‌شود و دیگر با استرس در جاده‌ها رکاب نمی‌زنیم. خیلی‌ها نمی‌دانند عدم‌رعایت فاصله 1.5متری باعث می‌شود باد سرعت ماشین، دوچرخه‌سوار را بگیرد و به حاشیه جاده پرتاب کند.
  سفر با دوچرخه برای دوچرخه‌سوار ماده جاده، یک تیرو دو نشان است. تا به حال با دوچرخه به مسافرت هم رفته‌اید؟
یک بار به اتفاق دوستان با دوچرخه به ترکیه و شهر آنتالیا رفتیم، اما از آن به بعد موقعیت دیگری پیش نیامده که با دوچرخه به مسافرت بروم. مسافرت با دوچرخه معمولا کار مورد علاقه توریست‌هاست. ورزشکار حرفه‌ای برای اینکه در مسیر بین‌شهری رکاب بزند باید اسکورت داشته باشد؛ یعنی خودوری حامل تجهیرات، پشت سرش حرکت کند تا به مقصد برسد.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید