• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
دو شنبه 7 مهر 1399
کد مطلب : 111487
+
-

ابرچالش تهران

ابرچالش تهران


امیرحسین پورجوهری ـ استاد دانشگاه



   چالش‌های تهران؛ عبارتی که بی‌دقتی در کاربرد و برداشت نادرست از آن موجب شده تا پرداخت به معضلات این کلانشهر از اساس سمت و سوی متفاوتی پیدا کند. همه باید بدانیم که مسائلی مانند مهاجرت بی‌رویه، ازدحام جمعیت، حمل‌ونقل عمومی ناکافی و فرسوده، بحران‌های اجتماعی، وجود مدارس فرسوده، بافت فرسوده و افزایش کودکان‌کار و کارتن‌خوابی تبدیل به تعریف ذاتی شهر تهران شده است. ما گرفتار آلودگی هوا، آب و ترافیک هستیم. گرفتار تراکم‌های جمعیتی غیرقابل‌قبول در برخی مناطق و ازدحام هستیم. این مسائل طی این سال‌ها به صفت ذاتی شهر تهران تبدیل شده‌اند که البته بخشی از این صفات در نظام شهری کشورهای در حال توسعه جهان هم از گذشته وجود داشته و هم‌اکنون نیز وجود دارد. تنها تفاوت این است که در این شهرها برای برخی از این صفات ذاتی توانسته‌اند راه‌حل پیدا کنند و برای برخی از آنها نتوانسته‌اند. بخشی از این مسائل هم ریشه در توسعه‌یافتگی شتابناکی دارد که این جوامع با آن مواجه و درگیر آن هستند. اما از دید من اصلی‌ترین چالشی که تهران با آن مواجه است این مشکلات و مسائل نیست.
ابرچالشی که تهران و به طریقه اولی نظام شهری ایران با آن درگیر است چالش مدیریتی است. شهر یک موجود کاملا متناسب است و نباید ناهنجار رشد کند. نظام مدیریت شهری مادر کل کشور تقیدی به برنامه ندارد؛ یعنی ممکن است برنامه‌ای تهیه هم شود ولی تعهد، الزام و پایبندی به آن برنامه وجود ندارد. در نتیجه مشاهده می‌کنیم بسیاری از طرح‌ها و برنامه‌های اجرایی به‌صورت آنی، لحظه‌ای، دوره‌ای و فصلی و بدون پشتوانه انجام شده است. در واقع راه‌حل‌ها براساس شرایط روز و به‌صورت سلیقه‌ای انتخاب می‌شوند. در نتیجه ما هیچ زمانی در مدیریت شهری خودمان یک برنامه مدون که بتواند مسیر حرکتمان را مشخص کند، نداشته‌ایم. برنامه‌های بخشی و موردی داشته‌ایم که مدیریت حاکم بر کار برنامه‌ها را به‌صورت موردی و برمبنای سلیقه خود انتخاب و اجرا کرده است. خروجی هم این است که می‌بینیم؛ در ادوار مختلف ما برای حل مسائل شهر تهران مانند آلودگی هوا، ترافیک، تراکم، جمعیت و... برنامه‌های متضاد و متناوب و مختلفی داشتیم که در هر دوره‌ای هم که شاهد تغییر مدیریت بودیم، آن برنامه هم به کنار گذاشته شده و سیستم مدیریتی جدیدی که بر سر کار آمده، از نو برنامه و طرح جدیدی پایه‌ریزی کرده و بسیاری طرح‌های قبل، نیمه‌کاره و بدون نتیجه رها شده است.
 این نوع برنامه‌ریزی که اکنون در حال اجراست، با توسعه پایدار شهری همخوانی ندارد و در آن آینده‌نگری برای این کلانشهر دیده نمی‌شود که این خلأ‌های قانونی غیرقابل‌قبول است. شیوه‌های کنونی توسعه شهری در کشور ما منطبق بر اهداف توسعه پایدار نیست. شهر پایدار به فضایی اطلاق می‌شود که همه مردم آن شهر در کنار هم قرار می‌گیرند تا خواسته‌های اجتماعی، اقتصادی و منافع مشترک خود را تامین کنند، اما این تامین خواسته‌ها آسیبی به فضا و محیط طبیعی وارد نمی‌کند و باعث نابودی آن نمی‌شود. اما ضعف در نظام مدیریت شهری و رفتار غلط در زندگی شهرنشینی ما را به این سمت برده که فراموش کرده‌ایم این شهرها که ما اکنون در آنها زندگی می‌کنیم صرفا متعلق به ما نیستند، بلکه فضاهایی هستند که از نیاکان ما به ارث رسیده است و در دست ما قرار گرفته‌اند و ما مسئولیم این میراث را به‌گونه‌ای قابل استفاده به آیندگانمان بسپاریم که به این موضوع توسعه بین‌نسلی نیز گفته می‌شود.
مدیریت شهری در حوزه منابع انسانی نیز شدیدا فردگراست و تورم خیلی زیادی دارد ما به تعداد آدم‌هایی که درگیر مدیریت شهری هستند برنامه‌ها، سلایق، راهکارها و سازوکارهای مختلف داریم.
مدیریت شهری در طول سال‌ها خیلی متکی به دانش، تجربیات جهانی و حتی تجربیات داخلی نبوده است. در نتیجه همواره به‌دنبال این هستیم که راه‌حل‌ها را خودمان ایجاد کنیم و آفرینش داشته باشیم و عمدتا با سعی و خطا مسائل‌مان را پیش می‌بریم.
اینگونه است که با هزاران مسئله‌ای که شهر تهران دارد که درست هم است و جزو ذات تعریف تهران شده به‌شیوه‌ای برخورد می‌کنیم که گویی مسئله غیرقابل حلی است و گرفتاری زائدالوصفی است که ما را به بن بست رسانده.
یک ویژگی خاص شهر تهران این است که هزینه‌های بسیار زیادی از مدیریت کشور را متحمل می‌شود. درنتیجه مسائل شهر تهران از یک سمت متاثر از مدیریت کلان کشور است و از طرف دیگر هزینه‌های زائدالوصفی هم پرداخت می‌کند، بدون اینکه منافع ناشی از زائدالوصف‌بودنش را بتواند جذب کند. وقتی شما با مدیریتی مواجه هستید که هزینه و خروجی‌اش به‌خاطر اینکه رُلی در مقیاس ملی‌بودن را ایفا می‌کند، زیاد است ولی ابزارهای کوچکی برای انجام کار در اختیار دارد، عملا دست و پای شما را در حل چالش‌ها می‌بندد و ممکن است توان متناسب برای رفع آنها را 
نداشته باشید. 

این خبر را به اشتراک بگذارید