انگلیس حق ملیشدن را بپذیرد
متن شرایط ایران برای مذاکره با انگلیسیها در اوج بحران
پس از قانون ملی شدن صنعت نفت، مسئله خلع ید انگلیسیها از اماکن نفتی ایران مورد توجه قرار گرفت. در این زمان رئیسجمهور آمریکا برای میانجیگری میان ایران و انگلستان نمایندهای به نام اورل هریمن را به تهران فرستاد. ماموریت اصلی هریمن در تهران، قانعکردن مصدق به مذاکره با انگلیسیها بود. هریمن در تیر ماه سال۱۳۳۰ وارد تهران شد. وی همراه با والتر لِوی، کارشناس نفتی، چندین نوبت به دیدار مصدق رفت. هریمن و لوی در این دیدارها سعی داشتند به مصدق بقبولانند که ایران از نظر داشتن تکنولوژی، تکنیسین و امکانات دیگر، توانی برای اداره مستقل پالایشگاه آبادان ندارد. لوی در یکی از این دیدارها خطاب به مصدق گفته بود: «تقریبا هیچ ایرانی آموزشدیدهای برای اشغال مناصب اداری و فنی پالایشگاه وجود ندارد. ایران همچنین برای انتقال نفت به بازارهای جهانی، نفتکش در اختیار ندارد». پس از برگزاری چندین جلسه، مذاکرات لوی و هریمن با مصدق به بنبست کشید. سندی که میخوانید به امضای تمام اعضای کابینه دکتر مصدق و اعضای کمیسیون نفت و هیأت خلع ید انگلیسیها رسیده است و از نظر تاریخی از این جهت مهم است که در واقع شروط ایران برای مذاکره با انگلیسیها به میانجیگری آمریکا گفته شده است. متن کامل این سند را بخوانید: «روز دوشنبه 31 تیر ماه 1330 جلسه مشترک هیأت وزیران و هیأت مختلط در منزل جناب آقای دکترمحمد مصدق نخستوزیر انعقاد یافت و بعد از مذاکرات مفصل تصمیمات ذیل اتخاذ گردید که در مذاکرات امروز عصر با آقای هریمن نماینده مخصوص حضرت رئیسجمهوری آمریکا طبق آن عمل شود.
1) فرمولی که باید آقای هریمن تسلیم شود از قرار ذیل خواهد بود:
درصورتی که دولت انگلیس به وکالت از طرف شرکت سابق نفت انگلیس و ایران اصل ملی شدن صنعت نفت در ایران را به رسمیت بشناسد دولت ایران حاضر است با نمایندگان دولت انگلیس به وکالت از طرف شرکت سابق وارد مذاکره شود.
2) دولت انگلستان قبل از اعزام نمایندگان به تهران موافقت خود را به وکالت از طرف شرکت سابق با اصل ملی شدن صنعت نفت رسماً اعلام نماید.
3) مقصود از اصل ملی شدن صنعت نفت پیشنهادی است که در کمیسیون مخصوص نفت مجلس شورای ملی تصویب شده و در مورخ 29 اسفند ماه 1329 تأیید گردیده است و متن آن ذیلاً درج میشود:
بنا به سعادت ملت ایران و به منظور کمک به تأمین صلح جهان امضاکنندگان ذیل پیشنهاد مینماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی اعلام شود. یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهرهبرداری در دست دولت قرار گیرد.
4) در موقع مذاکره با آقای هریمن عین تعریف اصل ملی شدن مندرج در ماده فوق به اطلاع ایشان برسد تا بعد سوء تفاهم در مذاکرات حاصل نشود و نیز پاداشی را که نمایندگان شرکت ملی نفت راجع به طرز قبول اصل ملی شدن صنعت نفت به دولت ایران دادهاند و مورد قبول واقع نشده به اطلاع ایشان برسانند».
این مذاکرات البته به جایی نرسید و انگلیسیها چند ماه بعد از ایران به شورای امنیت شکایت بردند.