حریت علمی و عملی آیتالله صانعی
آیتالله حسین موسوی تبریزی- دبیرمجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم
هر چه از جهات مختلف زندگی مرحوم آیتالله یوسف صانعی رضوانالله تعالی علیه گفته شود، کم است. دراین مختصر به چند نکته از زندگی پربرکت این عالم بزرگوار که روحشان انشاءالله قرین رحمت الهی قرار گیرد، میپردازیم:
1-مبارزات سیاسی: ایشان قبل از آنکه از نظر علمی و مبارزات جایگاه بالایی داشته باشند، یک شخصیت خودساخته بودند که در فکر و اندیشه فارغ از خودخواهیها، خودنماییها و مقامپرستی بودند. هرچه جستوجو شود، این خصوصیات منفی در ایشان پیدا نمیشود. ایشان قبل از انقلاب برای پیروزی انقلاب کار میکرد، نه برای آنکه بگویند فلانی هم انقلابی است. هر گاه به ایشان اعلام میکردیم اعلامیهای را امضا کنند، امضا میکردند. اگر برای مبارزات درخواست میشد درس را تعطیل کنند، تعطیل میکردند و برای طرفداری از حضرت امام(ره) با تمام وجود مایه میگذاشتند. ایشان مرید حضرت امام (ره) از نظر پارسایی، تقوا و عظمت علمی بود.
2-خدمت به انقلاب: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی آیتالله صانعی در خدمت انقلاب بودند. بدون هیچ توقعی اگر هر کاری پیش میآمد که به نفع انقلاب بود، ایشان بیچشمداشت انجام میداد؛ چه اگر عنوانی داشت و عنواندار بود، چه یک مسئول گمنام و لذا از اول پیروزی انقلاب در شورای نگهبان، در قوه قضاییه بهعنوان دادستان کل کشور و انقلاب خدمت میکرد و آنچه بهنظر درست میآمد انجام میداد.
3-عالم عادل: ایشان یک شخصیت حری بود که هیچ صاحب سرمایهای نتوانست بر او نفوذ و فکرش را عوض کند. وقتی مسئله حق و عدالت پیش میآمد هرگز از آنها کوتاه نمیآمد. ایشان در زندگی عملی دارای چنین خصایصی بود. هیچکس نتوانست ایشان را از عدالتمحوری منحرف کند، ولو اینکه کارش را تعطیل کند، استعفا دهد و از کارش بیرون بیاید.
4-حریت علمی: این مرجع تقلید در تلاش علمی خودشان نیز برجسته بودند. یک خصوصیت برجسته داشتند که در کمتر کسی در حوزهها پیدا میشود و آن هم حریت ایشان در فهم مسائل شرعی و بیان آن بود. خیلیها بهعنوان مشهور و اجماع فقها میترسند نظریه دهند و اجتهاد آزاد کنند، اما این ملاحظه در ایشان اثری نداشت. وقتی که اجتهاد آزادش به جایی میرسید و تلاش و نظریاتش با برداشتهایی از قرآن و روایات به نقطهای میرسید که مخالف عنوان مشهور بود ابایی نداشت که حرفش را بزند؛ ملاحظه نداشت که «این حرف من را در گذشته خیلیها نزدهاند یا الان نگفتهاند»؛ ایشان ابایی نداشت که برخیها بگویند آیتالله صانعی دارد از فقه مشهور منحرف میشود و این خیلی به حال آیتالله چه قبل از پیروزی انقلاب و چه بعد از آن مفید بود.
5-طلبه خالص: ایشان بهخصوص بعد از پیروزی انقلاب، نظریات حضرت امام را تئوریزه میکرد و برایش استدلال میآورد. آیتالله صانعی با آن علاقه خاصی که به امام خمینی(ره) داشت، برای طلبهها براساس دلیل عقلی و نقلی از روایات و آیات استفاده و مسائل را برای ایشان واضح و روشن میکرد. نکته بارز دیگر در رفتار، اخلاق و کردار ایشان این بود که کمتر کسی مانند ایشان پیدا میشد که با طلبهها، خاکی و بیریا زندگی کند. اگر طلبهها حرف و سؤال یا حتی نیازی داشتند، بدون لکنت زبان خدمت ایشان میرفتند. ایشان هم از هیچکس واهمه نداشت تا حرف حق را بزند و واقعیتها را بگوید. ایشان در دفاع از مظلوم کوتاه نمیآمد. آیتالله صانعی یک مجتهد عامل به اسلام و با تقوا و پاکیزه بود. روحانیت کشور شخصیت ذیقیمتی را از دست داد. خداوند ایشان را رحمت کند، درجاتش را عالی و در بهشت با ائمه اطهار همنشین کند.