راز «کیهان»
اولین شماره روزنامه کیهان عصر روز ششم خرداد 1321 توزیع شد
محمدناصر احدی
اگر کسی بخواهد از وخامت اوضاع ایران در 3ماه اول1321 به طرفهالعینی اطلاع کسب کند کافی است بداند که رئیس مجلس شورای ملی در روز 10فروردین این سال، بهدلیل کمبود موادغذایی، دستور داد که در باغ بهارستان سیبزمینی و حبوبات بکارند. البته میتوان به مواردی مثل توزیع کوپنهای قندوشکر و ارزاق عمومی توسط 3هزار مأمور دولت، اعتصاب خطوط اتوبوسرانی و سواری تهران در اعتراض به ارزانی کرایهها، کیفیت بد نان تهران، جیرهبندی سراسری نان، شیوع تیفوس در تهران و هلاک روزانه چندصد نفر هم اشاره کرد، اما هیچکدام مثل کاشتن سیبزمینی و حبوبات در باغ مجلس کشور وافی به مقصود نیست. در این شرایط که نیروهای خارجی از در و دیوار پایتخت بالا میرفتند و هر آنچه از اطعمه و اشربه مییافتند میبلعیدند و سهم مردم بینوا فقط قحطی و گرسنگی بود، 2دوست که دل پری از این وضع و حال داشتند، تصمیم گرفتند با انتشار روزنامهای، به قدر خود، مددی به سروساماندادن به این اوضاع برسانند. با چنین انگیزهای بود که دکتر مصطفی مصباحزاده و استاد او در دارالفنون، یعنی عبدالرحمن فرامرزی، روزنامه کیهان را بنیان گذاشتند و از 6خرداد 1321 به انتشار آن همت گماشتند. اما کیهان بهسادگی به منظومه مطبوعات ایرانی پا نگذاشت. مصباحزاده ازجمله محصلانی بود که در زمان رضاشاه برای تدریس به فرانسه رفته و پس از بازگشت به ایران در حولوحوش سال 1315، در وزارت دادگستری بهعنوان دادیار و بازپرس دادسرای تهران مشغول بهکار شده بود. در زمان ورود متفقین به ایران، مصباحزاده استاد حقوق دانشگاه تهران بود. او که به گفته خودش به مخیلهاش هم خطور نمیکرد که کارش به دنیای روزنامهنگاری بیفتد، چطور شد که شد بنیانگذار روزنامه کیهان؟ قضیه از این قرار است که مصباحزاده جوان با علی قوام، پسر قوامالملک، مراوده داشته و یکبار که به دیدن او میرود، میبیند علی تو لب است. علت را که جویا میشود، میفهمد محمدرضاشاه جوان از انتقاد روزنامهها از پدرش دلخور است و مصباحزاده هم که به رضاشاه علاقه داشت، برای راهاندازی روزنامهای که جواب این انتقادها را بدهد اعلام آمادگی میکند. بعدا شاه 50هزار تومان برای راهاندازی روزنامه به او پول میدهد. مصباحزاده که از کار روزنامهنگاری سردرنمیآورد و حتی خط خوبی برای نوشتن نداشت، سراغ عبدالرحمن فرامرزی میرود که در روزنامهنگاری نه فقط تجربه بلکه ذوق داشت و راهورسم کار را میدانست. این دو برای اینکه در صف دریافت امتیاز نشریه -که پس از شهریور 1320 حسابی طویل شده بود- معطل نمانند، امتیاز روزنامه «آینده ایران» را از جمال عادلخلعتبری اجاره و با چندتن از استادان دانشگاه که اغلب همکاران مصباحزاده در دانشکده حقوق بودند کار را شروع کردند. اما آینده ایران عمری نکرد و تدین، وزیر فرهنگ، حکم به توقیف آن داد. فروغی که نخستوزیر بود، برای اینکه حرف وزیرش را زمین نزند، به فرامرزی توصیه کرد امتیاز روزنامه دیگری را درخواست کند. با اینکه همه امور مالی و اجرایی کیهان را مصباحزاده انجام میداد، اما چون زیر 30سال داشت، طبق قانون نمیتوانست صاحب امتیاز روزنامه باشد و در نتیجه امتیاز روزنامه کیهان، به نام فرامرزی و به مدیریت و سردبیری مصباحزاده صادر شد. سرمقالههای شورانگیز و کوبنده فرامرزی باعث شد که این روزنامه نوپا بهسرعت به رقیب روزنامه قدیمی «اطلاعات» بدل شود. کیهان در 17 آذر 1321، در جریان بلوای نان و توقیف عمومی جراید، توقیف شد و تا 20دی همان سال منتشر نشد. بعد از این توقیف، مشکل سن مصباحزاده حل شد و او بهعنوان صاحب امتیاز و فرامرزی بهعنوان مدیر و سردبیر، بازهم کیهان را منتشر کردند. در بهمن1321، کیهان دوباره توقیف شد که بهجای آن روزنامه «بهرام» به صاحب امتیازی فرامرزی از چاپخانه بیرون آمد. به این ترتیب باید گفت نخستین سال تولد کیهان سالی پر از حادثه برای این روزنامه قدیمی کشور بوده است.