
قشر زرنگ جامعه

فرورتیش رضوانیه_روزنامهنگار
وقتی هواپیما روی باند فرود میآید، صدای مهماندار را میشنوید که میگوید: «از شما خواهشمندم تا پیش از توقف کامل و بازشدن درهای هواپیما، همواره کمربند ایمنی را بسته نگه دارید و صندلی خود را ترک نکنید.» اما بلافاصله بیشتر مسافرهایی که صندلیشان کنار راهروست، کمربندشان را باز میکنند و میایستند و سراغ محفظه بالای سرشان میروند. از خودتان میپرسید: «این همه عجله برای چیست؟» چند دقیقه بعد میبینید همان مسافرهایی که چند ثانیه قبل با عجله در حال برداشتن ساک و چمدانشان بودند، حالا در راهروهای هر دو طرف هواپیما صف طولانی تشکیل دادهاند و از ایستادن کلافه و خسته شدهاند. همه میدانند که درهای هواپیما بلافاصله بعد از فرود باز نمیشود و ممکن است مدتی معطلی داشته باشد، اما پس علت تشکیل زودهنگام صف چیست؟ چرا بعضی مسافرها از دستور تأکیدی خدمه پرواز سرپیچی میکنند و از جایشان بلند میشوند؟ اگر واقعا این همه عجله داریم و ثانیهها برایمان مهم است، پس چرا ژاپن دوم نیستیم؟
این رفتار را باید در تمایل قشر لجباز جامعه با قوانین و مقررات ریشهیابی کرد؛ کسانی که هرچه میشنوند، میگویند: «برو بابا!» و برخلاف آن عمل میکنند. میدانند باید ماسک بزنند و فاصله فیزیکی را رعایت کنند، اما اهمیتی نمیدهند. میدانند آن خیابان ورود ممنوع است، اما باز داخلش میپیچند چون میدانند مسیرشان کوتاهتر میشود. روی میز غرفه نمایشگاهی اشانتیون چیده شده تا هر بازدیدکننده فقط یکی بردارد، اما چند مشت برمیدارند و جیب یا کیفشان را پر میکنند. چراغ تقاطع زرد است اما از آن عبور میکنند تا از بقیه جلوتر باشند. بنزین قرار است از فردا کمی گران شود، ساعتها در صف میایستند تا نصف باکشان را پر کنند. تا دو روز تعطیلی به هم میچسبد، چه کرونا باشد یا نباشد، باید به مسافرت بروند. میدانند فردی مشکلات روحی و اخلاقی دارد، اما باز هم در اینستاگرام او را دنبال میکنند.
این قشر خودشان را زرنگ میدانند، اما در حقیقت افرادی ناتوان هستند که لجبازی میکنند؛ مانند کودکی که وقتی اجازه ندارد برای بازی داخل کوچه برود، اسباببازیهایش را وسط سالن پذیرایی پرتاب میکند و حرفهای زشت میزند. این قشر هنوز بزرگ نشدهاند.