پاسداشت زبان
معین، طلیعه نسل دوم پژوهشگران مدرن زبان فارسی بود
علیاکبر شیروانی
سال1319 محمدمعین «حافظ شیرین سخن» را منتشر کرد که نوید پژوهشگری کوشا در زبان فارسی میداد. حافظ شیرین سخن از تعلّق شخصی معین نشأت میگرفت و نسبت به دیگر کارهایش جایگاه سترگی نداشت، اما کارنامه او در پاسبانی و پاسداشت زبان فارسی قابل مناقشه نیست. معین، طلیعه نسل دوم پژوهشگران مدرن زبان فارسی بود؛ بعد از نسل اول که عمدتاً تحصیلکردههای دانشگاههای اروپایی بودند. معین گام نویی در ارائه سبک در نثر برنداشت اما با پافشاریاش هم نوشتار پالوده شد و هم در انتخاب موضوع تألیفی، تأثیر بسزایی بر همنسلان و نسلهای بعد گذاشت؛ حتی غیرمستقیم. نقش برجسته او که از معاشرت با علیاکبر دهخدا و تألیف لغتنامهاش میآمد، بازیابی واژهها بود؛ واژههایی که قدمت داشت اما بهدست فراموشی سپرده شده بود و فراوانی و استمرار معین در استفاده از این واژهها در نوشتههایش، آنها را سکه رایج بازار زبان کرد. به راستی که معین، معین زبان بود.
«بر گوشه بساط، کتابی با جلد مزین قرار داشت و هر دم چون ستارهای زیبا به من چشمک میزد. کودک بودم و هنوز خواندن نیاموخته، میل داشتم آن را بردارم و تماشا کنم ولی جرأت این کار نیافتم. نیای پیرم کتاب را برداشت، یکایک حاضران نیت میکردند و او دیدگان خویش را بسته، زیر لب چیزی میگفت. آنگاه کتاب را میگشود، غزلی میخواند و تعبیر میکرد. هنوز قیافه آن پیر روشن ضمیر از لوح خاطرم محو نشده که چون با بیتی موافق مرام و معرف وصفالحال تصادف میکرد حظی میبرد، سر را به راست و چپ به آهنگی متوافق حرکت میداد و آواز خویش را نیز هماهنگ میساخت، صاحبدلان آن حلقه صفا بهبه و احسنت میگفتند. نوبت به من رسید، گفتند تو هم نیتی کن تا ببینیم مقصودت برآورده میشود یا نه؟ مدتی دراز رنجور بودم، جز بهبودی چیزی نمیخواستم، همان را درنظر گرفتم، کتاب بگشود».