
هیچچیز جای کتاب را نخواهد گرفت!

محمود برآبادی ـ نویسنده کتابهای کودکان
نمیتوان این واقعیت را نادیده انگاشت که در روزگار ما کتاب با حریفان قدری روبهروست. اینترنت، فضای مجازی، بازیهای رایانهای و شبکههای گوناگون تلویزیونی، انیمیشنها و فیلمهای سینمایی، همه و همه در پرکردن اوقات فراغت کودکان و نوجوانان از کتاب پیشی گرفتهاند.
از سوی دیگر نظام آموزشی ما، کودکان و نوجوانان را برای ورود به دانشگاه تربیت میکند و جایی برای خواندن کتابهای غیردرسی باقی نمیگذارد. تنگناهای اقتصادی نیز باعث شده که کالاهای فرهنگی و ازجمله کتاب از سبد خانوار حذف شود و جایش را به خریدن کتابهای درسی و کمک درسی و لوازم التحریر بدهد. رشد تعداد ناشران آموزشی و مقایسه آن با ناشران عمومی گواه این مدعاست. اگرچه جایگاه کتاب در کالاهای فرهنگی کاهش یافته، اما کتاب هرگز از زندگی ما محو نخواهد شد. چرا که کتاب به نیازی پاسخ میدهد که دیگر مدیاها پاسخ نمیدهند. تنها در خواندن کتاب است که انسان میتواند از لذت مطالعه بهرهمند شود. البته منظور از کتاب، کتاب خوب است و گرنه همچنان که فیلم خوب و بد داریم، موسیقی و نقاشی خوب یا بد داریم،کتاب هم خوب و بد دارد و یکی از دغدغههای والدین، انتخاب کتاب مناسب برای فرزندانشان است. هزاران عنوان کتاب تالیفی و ترجمه در بازار وجود دارد و اگر والدین خود کتابخوان نباشند و با ادبیات کودک آشنایی نداشته باشند، انتخاب کتاب مناسب برایشان دشوار میشود.
از سوی دیگر اگر بهدلیل وضعیت دشوار اقتصادی و گران شدن قیمت کتاب، خانوادهها آن معدود کتابی را که میتوانند برای فرزندانشان بخرند، ترجیح میدهند کتابهای خوبی بوده باشد. نمیتوان انتظار داشت که خانواده با توجه به مشکلاتی که دارد وقت زیادی را صرف انتخاب کتاب مناسب کند. پس چاره چیست؟ چاره کار مراجعه به نهادهایی است که فهرست کتابهای مناسب را معرفی میکنند؛ در ایران هماکنون چند نهاد این کار را انجام میدهند. آنها کتابها را در طول سال میخوانند، موضوع بندی و گروه سنیشان را تعیین و حتی کاربرد آنها را نیز مشخص کرده و از طریق سایت هایشان، کتابهای مناسب را معرفی میکنند. نکتهای که نباید از نظر دور داشت، دادن حق انتخاب به کودک است. نباید کودک احساس کند که پدر ، مادر یا معلم و مربی، خواندن کتابی را به او تحمیل میکند. در این صورت واکنشاش منفی خواهد بود. دخالت بزرگترها در انتخاب کتاب برای کودک، باید در حد معرفی باشد و کودک باید احساس کند که به انتخاب خودش سراغ کتابی رفته است. این حساسیت حتی در مورد نوجوانها بیشتر از کودکان است. نوجوان به هیچ عنوان دوست ندارد بزرگترها برایش تصمیم بگیرند. او در این سن بیشتر تحتتأثیر گروه همسالان و گروههای مرجع است. وقتی میبیند چند نفر از دوستانش درباره فیلم یا کتابی حرف میزنند، دلش میخواهد آن فیلم را ببیند یا آن کتاب را بخرد.