گفتوگو با پیمان حسینی، بهترین دروازهبان تاریخ فوتبال ساحلی که بهزودی استاد دانشگاه میشود
دروازهبان نباید ترسو باشد
مهرداد رسولی
فوتبالیستهای بسیاری قید ماجراجویی روی چمن را زدهاند و سمت فوتبال ساحلی رفتهاند اما بدون تردید هیچ کدام از آنها مثل پیمان حسینی به فوقستاره بدل نشدهاند؛ دروازهبان محبوب و پرافتخاری که سالهاست دلیل خوشحالیمان در مسابقات فوتبال ساحلی است و در این یک دهه اخیر محصولی جز موفقیت درو نکرده است. پیمان حسینی تا اواخر دهه 70در لیگ برتر فوتبال بازی میکرد و شاید اگر همان مسیر را ادامه میداد رنگ پیراهن تیم ملی را هم نمیدید اما به فوتبال ساحلی آمد و یکباره طالعش برگشت. او در تیم شموشک نوشهر یک دروازهبان جوان و معمولی بود و در فوتبال ساحلی به یک فوقستاره بدل شد. دروازهبان شماره یک تیم ملی بارها بهعنوان بهترین بازیکن آسیا انتخاب شده و افتخاراتی مثل قهرمانی آسیا و قهرمانی مسابقات بین قارهای را در کارنامه دارد و در سال2017 عنوان بهترین دروازهبان تاریخ فوتبال ساحلی را تصاحب کرد؛ افتخاری که احتمالا تا چند دهه بعد نصیب هیچ بازیکنی از ایران نخواهد شد و او با کسب این عنوان شمایل یک ورزشکار اسطورهای را پیدا کرد. پیمان حسینی، بازیکن تیم آلانیا اسپور ترکیه است اما بعد از شیوع کرونا به ایران برگشته و میگوید این پایان رؤیاهایش در فوتبال ساحلی نیست. ستاره نوشهری تیم ملی فوتبال ساحلی در 37سالگی میگوید هنوز هم برای تکرار افتخارات گذشتهاش عطش دارد و برای خوشحالی مردم هر کاری در چارچوب دروازه خواهد کرد.
نوشهر فوتبالیستهای بسیاری به فوتبال ایران معرفی کرده و از قدیم جایی برای کشف استعدادهای فوتبالی بوده است. شما هم ورزش را با فوتبال روی چمن شروع کردید. اصلا چطور شد که به سمت فوتبال ساحلی آمدید؟
من از 7سالگی تا الان که 37ساله شدهام، 3دهه متفاوت را در زندگی ورزشیام پشت سرگذاشتهام. یک دهه کاراته کار کردم و در آستانه دعوت به تیم ملی بودم، دهه دوم به مدرسه فوتبال شموشک رفتم و در سال1384 بهعنوان دروازهبان این تیم در لیگ برتر فوتبال بازی کردم اما آن پیشرفتی که از خودم انتظار داشتم حاصل نشد. خب، بیشتر مربیها دروازهبانی میخواستند که قدش بالای 90/1باشد و من این ویژگی را نداشتم. با این حال عملکرد خوبی داشتم و یکی از بازیکنان شاخص شموشک بودم. در آن سالها خورخه کامپوس با همان قامت کوتاه و لباسهای رنگارنگی که میپوشید دروازهبان تیم ملی مکزیک بود و برای خیلی از دروازهبانهایی با استایل من به یک الگو بدل شد. از طرفی در همان سالها خیلیها به عشق احمدرضا عابدزاده دروازهبان میشدند و او الگوی تمامعیار داخلی بود. میخواستم مثل آنها بالاترین کیفیت ممکن را بروز بدهم و اصلا ایدهام در ورزش همین بود اما این شرایط در فوتبال برایم مهیا نشد. به همین سادگی مسیر زندگی ورزشیام تغییر کرد و سومین دهه زندگیام در فوتبال ساحلی گذشت.
شما سمت فوتبال ساحلی رفتید یا مربیها انتخابتان کردند؟
این هم ماجرای مفصلی دارد. وقتی فوتبال ساحلی هنوز راه نیفتاده بود، من و چند نفر از بازیکنان شموشک برای بالا بردن آمادگی جسمانی در ساحل و روی ماسه تمرین میکردیم. تمرین روی ماسه قدرت پرش دروازهبان را دوچندان میکند و به همین دلیل مدام در ساحل تمرین میکردم. یک مربی خصوصی بهنام حمید بلوکی هم داشتم که 7سال با من کار کرد و بخش زیادی از موفقیتم در فوتبال را مدیون او هستم. اگر اشتباه نکنم در سال1388 بود که تیم ملی فوتبال ساحلی برای نخستین بار و جهت حضور در جامجهانی تشکیل شد و اردوی آمادهسازی آن تیم را در نوشهر برپا کردند. من و بازیکنان شموشک و چند نفر از بچههایی که در ساحل فوتبال بازی میکردند تیم تشکیل دادیم و در یک بازی دوستانه 7بر 4تیم ملی را در نوشهر بردیم. در آن بازی خیلی توپ گرفتم و درخشش خوبی داشتم و فرشاد فلاحتزاده، سرمربی وقت تیم ملی فوتبال ساحلی خیلی از من تمجید کرد. اسم من در گوشه ذهن سرمربی تیم ملی ماند و چندبار به اردوی تیم ملی دعوت شدم اما در نهایت خط خوردم تا اینکه آقای فلاحتزاده، سرمربی تیم فوتبال ساحلی سایپا شد و از من خواست به فوتبال ساحلی بیایم و برای این تیم بازی کنم. آن موقع بنا به دلایلی با تیم شموشک به مشکل خورده بودم و یک سال تیم نداشتم اما برای حفظ آمادگی جسمانی تمریناتم را ادامه میدادم. نتیجه تستهای پزشکی و آمادگی جسمانی تیم فوتبال ساحلی سایپا نشان داد در آمادگی کامل بهسر میبرم و در نهایت قرارداد را امضا کردم.
مبلغ نخستین قرارداد شما در فوتبال ساحلی چقدر بود؟
ارزش قراردادم با سایپا 8میلیون تومان بود. نخستین قراردادم در فوتبال روی چمن را هم در سال1378 و با شموشک نوشهر امضا کرد و طبق قرارداد ماهی 8هزار تومان حقوق میگرفتم.
انتخاب سرمربی برزیلی برای تیم ملی فوتبال ساحلی برای شما یک شانس بزرگ بود. کار کردن با اوکتاویو چقدر در تبدیل شدنت به ستاره فوتبال ساحلی تأثیر داشت؟
بعد از سایپا به تیم شهرداری تبریز رفتم و در این تیم آنقدر خوب بازی کردم که در سال2011 به تیم ملی دعوت شدم. همان موقع باز هم از تیمهای لیگ یک فوتبال پیشنهادهایی داشتم اما تصمیم گرفتم در فوتبال ساحلی بمانم تا به جایگاهی که میخواهم برسم. وقتی اوکتاویو، سرمربی تیم ملی شد، آقای هاشمپور که در سایپا مربیام بود بهعنوان دستیارش کار میکرد و با توجه به شناختی که از من داشت، نظر اوکتاویو را جلب کرد تا به تیم ملی دعوت شوم. آن موقع هنوز در نوشهر زندگی میکردم و برای حضور در اردوی تیم ملی مدام در مسیر تهران- نوشهر و بالعکس بودم. همان سال برای نخستین بار بهعنوان یکی از دو دروازهبان تیم ملی فوتبال ساحلی نظر اکتاویو را جلب کردم و برای نخستین بار رسما پیراهن تیم ملی را پوشیدم. بعد هم به المپیک ورزشهای ساحلی رفتیم و برای نخستین بار قهرمان آسیا شدیم. من از اواسط آن بازیها بهعنوان دروازهبان اصلی برای تیم ملی بازی کردم و در نیمهنهایی یک گل زیبا به فلسطین زدم.
از همان موقع بود که مردم با چهره و استایل یک دروازهبان متفاوت آشنا شدند. رسیدن به این نقطه همان هدفی بود که باعث شد قید فوتبال روی چمن را بزنید و در فوتبال ساحلی بمانید؟
بهطور دقیق بعد از مسابقات بین قارهای سال2013 بود که فوتبال ساحلی هویت پیدا کرد. آن مسابقات بهطور زنده از تلویزیون پخش میشد و تلویزیون مردم را با فوتبال ساحلی آشنا کرد. بعد از آن بازیها مردم در کوچه و خیابان ابراز لطف میکردند و احساسم این بود که به سرعت بین مردم محبوب شدهام.
شاید بهخاطر مدل مو یا رنگ پیراهن و بهطور کلی تیپ و استایلی که برای وارد شدن به زمین انتخاب میکردید مورد توجه قرار میگرفتید.
احتمالا همینطور است. به هر حال ما بهعنوان بازیکن ملی، نماینده کشورمان در فوتبال ساحلی هستیم و باید کلاس بازیکن ایرانی را به دنیا نشان بدهیم. برای همین همیشه دوست دارم با لباس خوشرنگ و ظاهر آراسته در چارچوب دروازه تیم ملی بایستم. ما از نظر فنی هم برای تیم ملی کم نگذاشتیم و افتخارات و عناوین زیادی کسب کردیم که همهاش به مردم تعلق دارد. در فوتبال ساحلی از قراردادهای آنچنانی خبری نیست و 3سال است که پاداشهای عقب افتاده را دریافت نکردهایم. شادی دل مردم در این وضعیت سخت اقتصادی تنها دلخوشی بازیکنان تیم ملی فوتبال ساحلی است.
فکر نمیکنید اگر فوتبال روی چمن را ادامه میدادید از قراردادهای میلیاردی بینصیب نمیماندید؟
بله اما همانطور که گفتم ایدهام این بود که در بالاترین سطح بازی کنم و این امکان در فوتبال چمنی برایم مهیا نبود. همه افتخاراتی که در فوتبال روی چمن برایم آرزو بود را در فوتبال ساحلی لمس کردم. افتخار میکنم که 10سال بهعنوان دروازهبان شماره یک برای تیم ملی بازی کردهام. 4 سال است که بهعنوان سفیر فوتبال ساحلی انتخاب شدهام. از طرف مجله معتبر فرانس فوتبال که هر سال مرد سال فوتبال جهان را انتخاب میکند بهعنوان یکی از 10اسطوره فوتبال ساحلی انتخاب شدم. بهترین دروازهبان تاریخ فوتبال ساحلی شدم و در 5 باشگاه بزرگ دنیا بازی کردم. مسلما در فوتبال روی چمن پول بیشتری میگرفتم اما حسی که الان دارم با پول قابل قیاس نیست. فکر میکنم محبوبیتی که بین مردم دارم میلیاردها تومان ارزش دارد. در فوتبال روی چمن میتوانستم یک بازیکن متوسط با درآمد بیشتر باشم اما در فوتبال ساحلی به همه افتخارات ممکن رسیدم و مردم هم در کوچه و خیابان با عشق با من برخورد میکنند.
البته حس فوتبال بازی کردن روی چمن با بازی در ساحل و روی ماسه هم متفاوت است. حتی تماشای فوتبال ساحلی برای مخاطب تلویزیونی جذابیتهای زیادی دارد. بهعنوان بازیکن این تفاوتها را احساس کردهاید؟
من فوتبال روی چمن، فوتبال ساحلی و فوتسال را تجربه کردهام اما به جرأت میگویم فوتبال ساحلی برای من بهعنوان یک دروازهبان چیز دیگری است. در فوتبال روی چمن شما در اکثر دقایق یک بازی معمولی را مشاهده میکنید اما حرکات آکروباتیک و به ثمر رسیدن گلهای تماشایی ماهیت فوتبال ساحلی است. بهخاطر کوچک بودن ابعاد زمین و بزرگ بودن دروازهها، گلهای زیادی رد و بدل میشود و در اکثر دقایق بازی، توپ روی دروازههاست. احساس میکنم بهعنوان دروازهبان در فوتبال ساحلی بیشتر در شرایط سخت قرار میگیرم و بهمراتب بیشتر دیده میشوم. این یک فرصت است تا خودم را بیشتر نشان بدهم. وقتی فوتبال روی چمن بازی میکردم و دروازهبان شموشک بودم در لیگ برتر با برق شیراز بازی کردیم و دو بار توپ گرفتم و از طرف روزنامهها بهعنوان بهترین دروازهبان هفته انتخاب شدم اما در فوتبال ساحلی باید در هر بازی بین 15تا 20واکنش عالی نشان بدهم تا مورد توجه قرار بگیرم. این یک فرصت است.
البته به واسطه حرکات عجیب و چرخشهای ناگهانی که هنگام ضربه زدن به توپ انجام میدهید هم مورد توجه قرارمیگیرید. مثل گلی که در جامجهانی2017 به مکزیک زدید و بهعنوان برترین گل سال هم انتخاب شد. این حرکات تمرین شده است؟
داستان حرکاتی که به زعم خیلیها عجیب بهنظر میرسد با سابقهای که در کاراته دارم بیتأثیر نیست. در کاراته یاد گرفتهام که چگونه در فرصتهای مناسب از پا استفاده کنم.
پس چرا از ابتدا در پست مهاجم بازی نکردید؟
چون وقتی پدرم با اصرار من برای ادامه فوتبال مواجه شد موافقت کرد به شرطی که در پست دروازهبانی بازی کنم. مسلما ثبت رکورد 24گل زده در 110بازی ملی اتفاقی نیست. دروازهبان آخرین نقطه اتکای یک تیم است. کسی دروازهبان ترسو را دوست ندارد. صورت من 38بار بخیه خورده و 8سال است که آرنجم رباط ندارد و از مصدومیت کتف هم رنج میبرم اما مردمی که پای تلویزیون نشستهاند کاری به این مسائل ندارند و نمیخواهند گل بخورم.
از بین دروازهبانهای شاخص دنیا کسی این تعداد گل ملی دارد؟
بعید میدانم که از بین دروازهبانهای ملی کسی 24گل در مسابقات بینالمللی زده باشد. البته گل زدن دروازهبان در فوتبال ساحلی اتفاق عجیبی نیست اما این عادت از فوتبال روی چمن برایم به یادگار مانده که در مواقع ضروری به تیم کمک کنم.
الگوی شما در پست دروازهبانی کدام بازیکن بود؟
به ناصر حجازی ارادت خاصی داشتم اما به نسل قبل از من تعلق داشت. از بین دروازهبانهای معاصر احمدرضا عابدزاده را بهخاطر سبک دروازهبانی و استایل منحصربهفردش دوست داشتم و برایم الگو بود. بهنظرم هنوز دروازهبان روی دست عابدزاده نیامده است.
شما از معدود لژیونرهای فوتبال ساحلی هستید و در تیمهای بزرگ دنیا بازی کردهاید. در دوره شیوع کرونا که امکان رفتوآمد به کشورهای خارجی میسر نیست برای کدام تیم بازی میکنید؟
سال2014 که با بشیکتاش ترکیه قرارداد امضا کردم برای نخستین بار لژیونر شدم. در سالهای بعد در یکی از تیمهای بلاروس و لوکوموتیو مسکو بازی کردم و از سال قبل به تیم آلانیااسپور ترکیه که مالک ایرانی دارد، پیوستم. بسیاری از بازیکنان سرشناس و باتجربه تیم ملی در تورنمنتهای مختلف برای تیمهای خارجی بازی میکنند اما فقط من و محمد احمدزاده بهطور ثابت در خارج از کشور بازی میکنیم. این روزها که کرونا شیوع پیدا کرده و مرزها بسته شده برای تیم موجسواران نوشهر بازی میکنم؛ چون بازیکن فوتبال ساحلی میتواند در یک سال برای چند تیم مختلف بازی کند. بلافاصله پس از باز شدن مرزها به ترکیه برمیگردم تا برای آلانیااسپور بازی کنم.
آلانیااسپور بین تیمهای باشگاهی دنیا چه جایگاهی دارد؟
آلانیا جزو هشت تیم برتر دنیاست و فرزین دانشپور، مالک ایرانی این باشگاه از معدود ایرانیانی است که در این سطح باشگاهداری میکند. آلانیا اسپور، قهرمان لیگ ترکیه است و در جام باشگاههای جهان پنجم شده و بازیکنان بزرگی دارد.
با این تیم میتوانید قهرمان جهان شوید؟
قهرمان جام باشگاههای جهان شدن با تیم آلانیااسپور کمی مشکل است؛ چون کیفیت بازیکنان ترکیهای ما نسبت به بازیکنان روسی، برزیلی، پرتغالی و ایتالیایی پایینتر است. ما در جام باشگاههای جهان با تیم فلامینگو که 12بازیکن درجه یک برزیلی دارد بازی میکنیم. تیم براگای پرتغال هم که قهرمان جهان است 8بازیکن پرتغالی و 4بازیکن برزیلی دارد. بنابراین ما در یک نبرد نابرابر به میدان میرویم و این کارمان را سخت میکند. البته امسال این شانس را داریم که جزو چهار تیم برتر دنیا باشیم.
شما جزو پرافتخارترین بازیکنان فوتبال ساحلی دنیا هستید و افتخاری نیست که کسب نکرده باشید. در 37سالگی چه آرزویی دارید؟
تکرار همه افتخاراتی که تا امروز کسب کردهام برایم لذتبخش است. دوست دارم باز هم بهعنوان بهترین دروازهبان دنیا انتخاب شوم. دوست دارم برترین گل سال را به ثمر برسانم و هدفم این است که با تیم ملی، قهرمان جامجهانی و جام بینقارهای شوم.
فوتبال ساحلی را تا کی ادامه میدهید؟
تا وقتی برای تیم ملی مفید باشم ادامه میدهم. مسلما جوانترها در سالهای آینده از راه میرسند اما از کنار نام بازیکنان باتجربه تیم ملی مثل حسن عبداللهی، احمد مسیگر و محمد احمدزاده و... نمیتوان عبور کرد. امیدوارم تجربه من هم به درد تیم ملی بخورد و به وقتش خداحافظی باشکوهی با تیم ملی داشته باشم.
بهخودروهای کلاسیک علاقه دارم
دروازهبان ملیپوش فوتبال ساحلی یکی از طرفداران پروپاقرص خودروهای کلاسیک است و خاطرات دور دور کردن با شورولت ایمپالای کرم رنگ در خیابانهای نوشهر را از ذهنش پاک نکرده است.
از کی بهخودروهای کلاسیک علاقهمند شدید؟
از بچگی بهخودروهای کلاسیک بهخصوص خودروهای آمریکایی علاقه داشتم؛ چون همیشه دنبال کشف تفاوتها بودم. خودروهای کلاسیک با خودروهای امروزی به لحاظ فنی و ظاهری تفاوتهای اساسی دارند. این علاقه با من بود تا اینکه یک شورولت ایمپالای مدل 1974خریدم. رانندگی با این ماشین خیلی برایم لذتبخش بود و موتورش مثل ساعت کار میکرد اما وقتی از نوشهر به تهران آمدم آن را به یکی از دوستانم فروختم.
به جز ایمپالا، طرفدار کدام خودروی کلاسیک دیگرهستید؟
شورولت کامارا و پونتیاک را خیلی میپسندم. البته خودروهای آفرود را هم دوست دارم و احتمالا در آینده یک خودروی آفرود میخرم. خودروهای کلاسیک بهخاطر قدرت موتور و ابعاد نامتعارف و خوشرنگ بودنشان طرفداران زیادی دارند.
تا به حال در مسابقات رالی هم شرکت کردهاید؟
رانندگیام خیلی خوب است اما تاکنون فرصت حضور در مسابقات رالی پیدا نکردهام. بیشتر به جنبه تفریحی ماجرا فکر میکنم و ماشینسواری برایم نوعی تفریح است. مردم نوشهر مرا با همان شورولت ایمپالا میشناسند. اگر بتوانم صاحبش را راضی کنم دوباره آن را میخرم چون خیلی با آن ماشین خاطره دارم.
بهزودی استاد دانشگاه میشوم
پیمان حسینی در کنار ورزش از تحصیل غافل نبوده و بهرغم حضور مداوم در میدان ورزش، جزو دانشجویان ممتاز است. او جزو معدود فوتبالیستهای تحصیلکردهای است که در دو رشته منابع طبیعی و تکنولوژی جنگل تحصیلکرده و میگوید در آیندهای نزدیک تدریس در دانشگاه را شروع خواهد کرد.
تحصیلات شما در چه زمینهای است؟
وقتی در نوشهر زندگی میکردم دانشجوی رشته منابع طبیعی و تکنولوژی جنگل دانشگاه آزاد چالوس بودم و در مقطع فوقلیسانس فارغالتحصیل شدم. بعد تصمیم گرفتم در رشته تربیت بدنی با گرایش مدیریت اماکن ورزشی ادامه تحصیل بدهم و تا مقطع فوقلیسانس هم ادامه دادم. تحصیل در رشته منابع طبیعی و تکنولوژی جنگل جزو علایقام نبود و صرفا بهخاطر اینکه کمی دیرتر دوره مقدس سربازی را سپری کنم و فرصت حضور در تیم ملی را داشته باشم به دانشگاه میرفتم. البته بعدها طرح سرباز قهرمان شامل حال من شد و بهعنوان سرباز قهرمان برای تیم ملی بازی کردم.
پس تحصیل همیشه یکی از دغدغههای شما در کنار ورزش بوده است؟
بله، هنوز هم دوست دارم با تحصیل و دانشگاه در ارتباط باشم. طبق صحبتهایی که انجام شده قرار است از امسال بهعنوان استاد دانشگاه با یکی از دانشگاههای چالوس همکاری کنم.
حضور در تیم ملی و درگیری با مسابقات باشگاهی این فرصت را به شما میدهد؟
ترافیک مسابقات فوتبال ساحلی در تابستان است و دانشگاهها معمولا از مهرماه فعالیتشان را شروع میکنند. طبق برنامهریزیای که انجام دادهام در فصل تعطیلی مسابقات میتوانم در دانشگاه تدریس کنم و تجربیاتم را در زمینه تحصیلی و ورزشی به جوانترها انتقال دهم. خیلیها زحمت کشیدند تا تجربه کسب کنم و به اینجا برسم و تصورم این است که به واسطه حضور در تیم ملی و مسابقات برونمرزی تجربیاتم کامل شده و حالا میخواهم آن را به نسل بعدی انتقال بدهم.