• دو شنبه 8 بهمن 1403
  • الإثْنَيْن 27 رجب 1446
  • 2025 Jan 27
چهار شنبه 29 مرداد 1399
کد مطلب : 108071
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/QW5D7
+
-

مدیر زن مقتدر نداریم

مدیر زن مقتدر نداریم


طناز حسینیون
 مربی و کارشناس دوومیدانی 


 دوومیدانی ما هدف و برنامه واحدی ندارد. در این بی‌برنامگی است که دختر و پسرمان رها می‌شوند و دخترانمان بیشتر آسیب می‌بینند. هر مدیری که روی کار می‌آید و مدیریت فدراسیون را به ‌دست می‌گیرد، سلیقه‌ای برخورد می‌کند و هدف مشخصی نیست که مدیر از آن پیروی کند. نمی‌داند هدف ورزشکارپروری است، مربی‌پروری است، باید فقط به گرفتن سکوهای آسیایی فکر کند و.... وقتی این هدف مشخص نیست، مدیران هم بیشتر به فکر مطرح کردن خودشان هستند. اینکه دنبال سفر باشند، موقعیت و جایگاهی برای خودشان به ‌دست بیاورند، بین دوست و آشنا و خانواده دوومیدانی محبوب شوند و.... تنها چیزی که برای بیشتر مدیران مهم نیست، خود دوومیدانی است.
فقط مشکل از مدیران نیست. خود اعضای دوومیدانی هم هدفمند عمل نمی‌کنند. اگر ما ورزشکاران، مربیان و داوران این رشته هدفمند کار کنیم و نسبت به رشته‌مان عرق داشته باشیم، وضعیت می‌تواند بهتر از این باشد. اما مسئله این است که ما هم رقابت سالم با هم نداریم. ما هم برای مطرح شدن خودمان تلاش می‌کنیم. در صورتی که رقابت ما سالم و تلاشمان برای بهتر شدن خود دوومیدانی باشد، اگر مدیران ناتوانی هم سرکار بیایند، نمی‌توانند به بیراهه بروند. همان مدیر هم سرش را به سمتی خم می‌کند که همه می‌خواهند ولی از قدیم گفته‌اند از ماست که بر ماست.
سؤال این است که چرا دختران ما خیلی زود از دنیای ورزش کنار می‌روند؟ قبل از اینکه به سن بزرگسالی برسند یا خودشان را بازنشسته می‌کنند یا اینکه دیگر توانی برای پیشرفت ندارند. این برنامگی و بی‌هدفی دلیل اصلی است اما موضوع دیگری که در حذف دختران ما از دوومیدانی تأثیرگذار است، کم‌رنگ شدن نقش علم در ورزش است. هر سال ما بیشتر از سال قبل از علم روز دنیا فاصله می‌گیریم و این دلیلی می‌شود تا بچه‌هایی که با انگیزه دوومیدانی را آغاز کرده‌اند، رها شوند. مهم این است که آموزش درست انجام شود. این آموزش باید از سن زیر نوجوانی آغاز شود. اگر آموزش اساسی و درست انجام شده باشد، حتی اگر ورزشکار رها شود، خودش برای رسیدن به هدفی که دارد، می‌جنگد. اما مسئله این است که آموزش‌های ما مقطعی است و   این است که وقتی مدیریت تغییر پیدا می‌کند، ورزشکاران هم انگیزه‌ای برای ادامه کار ندارند. ورزشکاری که در مدیریت امروز مورد توجه است، در مدیریت فردا از یاد می‌رود، چون مدیر جدید سراغ داشته‌ها نمی‌رود، دنبال چیزهای جدید است تا خودش را مطرح کند و چون آموزش در دختران ضعیف‌تر است آنها زودتر از پسران از دور حذف می‌شوند.
در همه کشورهایی که در حال پیشرفت هستند، همسونگری مدیریتی بین آموزش‌وپرورش و فدراسیون‌های ورزشی وجود دارد. اما اینجا در ایران مدیران فدراسیون ما مدیران آموزش‌وپرورش را چندان قبول ندارند. مدیران آموزش‌وپرورش هم به‌دلیل مشکلاتی که دارند، قدرت تطبیق با مدیران فدراسیون‌ها را ندارند. به همین دلیل استعدادی که در آموزش‌وپرورش درخشیده وقتی به سطح فدراسیون می‌آید، نادیده گرفته می‌شود یا بچه‌ای که در آموزش و پرورش استعدادش به چشم نمی‌آید، در سطح فدراسیون گل می‌کند. این تناقض در شالوده مدیریتی است که هرج و مرج به ‌وجود می‌آورد. در این شرایط مدیریتی باز هم دختران بیشتر آسیب می‌بینند و زودتر از پسران از ورزش حذف می‌شوند.
ضعف مدیریتی در ورزش کشور باعث شده است که ما به این نتیجه برسیم که به مربیان زن توانمند نیازی نداریم. در نبود این مربیان زن هم جامعه از نظر فرهنگی به مشکل می‌خورد. خانواده‌هایی که در شهرهای کوچک زندگی می‌کنند اگر ببینند دخترانشان در اردوها و تمرینات با مربیان زن کار می‌کنند، برای ادامه ورزش به دخترانشان سخت نمی‌گیرند و مخالفت نمی‌کنند. اما وقتی خانواده‌ای می‌بیند دخترشان با مربی مرد تمرین می‌کند به صراحت می‌گوید لازم نکرده ورزش کنی و او را به شهرش برمی‌گردانند. میدان دادن به مربیان مرد و کنار گذاشتن مربیان زن، آسیب دیگری است که مدیریت چند ساله در دوومیدانی به زنان زده است. در این شرایط مربیان زن انگیزه‌‌ای برای ادامه کار کردن ندارند. هم‌اکنون خیلی از مربیان زن شاگردی ندارند، چرا که فضای کار چندانی برای آنها فراهم نیست. در رقابت مربیان، مربیان مرد استعدادها را دور خودشان جمع کرده‌اند و مربیان زن حتی توانی برای حفظ شاگردانشان ندارند.
از نظر بعضی از زنان، مدیریت زنانه می‌تواند بهترین راه‌حل برای رشد و پیشرفت دوومیدانی زنان باشد. برای همین است که از نامزدی یک زن برای ریاست فدراسیون استقبال کرده‌اند اما من خیلی به این مدیریت زنانه اعتقادی ندارم. تنها زن مدیری که در این موقعیت می‌توانست مدیریت کند و موفق باشد، مرحوم توران شادپور بود. هم‌اکنون ما زنی که اقتدار مدیریتی داشته باشد، از موقعیت میزش نترسد و بتواند با همه توانش بجنگد، نداریم. در این شرایط بهتر است فدراسیون مدیر مردی داشته باشد که زن و مرد را مساوی ببیند، برای آینده فدراسیون برنامه داشته باشد و با توجه به شرایط فرهنگی جامعه از زنان حمایت کند نه برای مطرح شدن خودش.

این خبر را به اشتراک بگذارید