• پنج شنبه 13 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 23 شوال 1445
  • 2024 May 02
چهار شنبه 29 مرداد 1399
کد مطلب : 108037
+
-

دولت شرکای اجتماعی برای خود پیدا کند

دیدگاه
دولت شرکای اجتماعی برای خود پیدا کند


حسین ایمانی جاجرمی‌؛  جامعه‌شناس 

کارهای بسیاری را می‌توانستیم در زمان آغاز شیوع ویروس کرونا و درهنگامی که هنوز بیماری گسترش چندانی در کشور پیدا نکرده بود انجام دهیم. بخشی از این اقدامات به عهده دولت و بخشی نیز باید از سوی مردم انجام می‌شد تا بتوانیم مانند کشورنیوزیلند یا دست‌کم مکزیک و مغولستان که توانستند، بیماری را به درستی مدیریت و آمار تعداد مبتلایان و فوتی‌های خود را حداقلی کنند در اداره بیماری کرونا موفق باشیم.
دراین حوزه، مسئله‌ای که از آن غفلت شد استفاده نشدن درست از ظرفیت حکومت‌های محلی مانند شهرداری‌ها بود. شهرداری‌ها و مدیران شهری نزدیک‌ترین بخش خدمات‌رسان به مردم هستند و متأسفانه در شیوع کرونا، به این بخش و ظرفیت‌هایی که می‌توانستیم از آنها برای مدیریت جامعه استفاده کنیم توجه نکردیم. مدیریت شهری بازیگر مهمی در اداره بحران‌های اجتماعی است چرا که شهرداری‌ها می‌توانند به گروه‌های آسیب پذیر اجتماعی، کارگران غیررسمی، افراد ساکن در محله‌های حاشیه شهر، بی‌خانمان‌ها و فقرا کمک کنند. شهرداری‌ها هستند که می‌توانند به کسانی که به‌دلیل شیوع بیماری ازکار بیکار شده یا کسب و کارهای آنان به‌دلیل محدودیت‌ها و اعمال قوانین قرنطینه‌ای آسیب دیده است در قالب برنامه‌ای مدون کمک  یا به آنها خدمات ارائه کند. چنین نقش‌هایی را شهرداری‌ها در کشورهای جهان به‌عهده دارند اما در ایران، چنین نقشی به شهرداری‌ها داده نشده است و دولت‌ها هستند که مسئولیت اجرای همه این اقدامات را به‌عهده گرفته‌اند.
دولت‌ها عملاً به‌دلیل چارچوب‌های دست‌وپاگیر قانونی و اداری و نیز انعطاف پذیری بسیار پایین نمی‌توانند بار این وظایف را به تنهایی و درستی به دوش بکشند. درشرایط بروز بحران درحالی‌که دولت‌ها کند عمل می‌کنند باید شرکای اجتماعی مانند شهرداری را بیشتر از هر زمان دیگری در برنامه‌های مدیریتی خود مشارکت دهند و  از  این  راه  بخشی از وظایف، کارکردها و راهبردهای دوران مدیریت بحران را به آنها واگذار کند چرا که دولت‌های محلی پذیرای حرف‌های رودرروی مردم هستند و تمرکزگرایی ندارند اما در6‌ماه اخیر دیده‌ایم که چنین فرصتی از دست رفته  و نقشی که باید به مدیران دولت محلی برای اداره امور داده می‌شد داده نشده است.
 ازسوی دیگر، مردم در جامعه نقش‌ها و مسئولیت‌هایی را برعهده داشتند که با عمل‌کردن به آنها می‌توانستند مانع از شیوع بیشتر بیماری در جامعه شوند. جامعه ایرانیان، جامعه‌ای خانواده‌گراست و این خانواده‌گرایی در شرایط عادی کارکرد بسیار مطلوبی دارد اما، در شرایط بحران کرونا که موضوع فاصله‌گذاری فیزیکی مورد تأکید مقامات بهداشتی قرار گرفته است، دولت ابزاری برای اجرای آن ندارد و این مردم هستند که باید فاصله‌گذاری فیزیکی را به‌عنوان بخشی از خواست مدنی خود به مرحله اجرا در‌آورند. در این حوزه شاهد بودیم که بخش‌هایی از مردم موضوع را جدی نگرفته و با سفر به شهرهای مختلف، این بیماری را از شهری به شهر دیگر منتقل کردند و سبب شیوع بیش از پیش کرونا در کشور شدند. در مجموع باید گفت، دولت باید بدنه‌های کارشناسی توانمندی در اختیار داشته باشد تا بتواند در کوتاه‌ترین زمان ممکن برای مقابله با بحران تصمیم بگیرد.  متأسفانه دستگاه‌های دولتی ما دستگاه پرداخت حقوق هستند و هوشمند نیستند. ضوابط استخدام نیروها دردستگاه‌های اداری برمبنای هوشمندی و ابتکار و خلاقیت افراد نیست و به این دلیل، اولاً قادر نیست مسئله و بحران را به خوبی بشناسد و آن را درک کند و دوما نمی‌تواند تصمیم‌سازی‌ کند، سوما قادر نیست تصمیم درست بگیرد و در نهایت نمی‌تواند تصمیم‌های خود را به موقع اجرایی کند. این اشکالات در ذات چنین نهاد غیرقابل انعطاف و غیرهوشمندی است و به این دلیل، انتظار اینکه از درس‌های 6‌ماه  گذشته عبرت بگیریم در مسیری که چشم‌انداز کرونا تا دست‌کم مدت‌های طولانی دیگر در مقابلمان قرار دارد بیهوده است. معتقدم برای تغییر وضعیت موجود، بایدحوزه‌های منافع را در آرایش کنونی جامعه تغییر داد. تا زمانی که حوزه‌های منافع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تغییر نکند و دولت‌ها به سمت کوچک‌سازی‌ و چابک‌سازی‌ حرکت نکرده و شرکای اجتماعی برای پیشبرد امور خود پیدا نکنند، نمی‌توان شاهد تغییر چندانی در فرایند برخورد با بحران‌هایی مانند کرونا بود.

این خبر را به اشتراک بگذارید