کرونا اولویتهای اجتماعی را تغییر داد
سپیده علیزاده-فعال اجتماعی
بیماری ناخواندهای که از سال گذشته وارد کشور شده است، حساب و کتابهای حوزه اجتماعی را به هم ریخته است؛ حساب و کتابهایی که تا قبل از شیوع ویروس کرونا، زخمخورده از کمتوجهیهایی بود که چند دهه ادامه داشت اما اضافه شدن کووید-19به زندگی اجتماعی، نمکی پاشید بر جراحتهای اجتماعی و التهابها را دوچندان کرد.
کرونا، ویروس کوچکی که دیده نمیشود، آثار زیانبار بزرگی به حوزههای اجتماعی وارد کرده است. تعداد افرادی که به حمایتهای اجتماعی نیاز پیدا کردهاند، روند رو به رشدی پیدا کردهاند. تعداد افراد مراجعهکننده به مراکز حمایتی برای دریافت خدمات حدود30درصد بیشتر شده است؛ درحالیکه به موازات این افزایش، تعداد افراد حمایتکننده و مؤسساتی که در قالب انجام مسئولیتهای اجتماعی از آسیبدیدگان حمایت میکردند، کاهش یافته و امکاناتشان هم در شرایط جدید محدود شده است.
دلیل کاهش حمایتها را میتوان ناشی از مشکلات اقتصادی ایجاد شده در پی شیوع ویروس کرونا، محدودیتهای قرنطینهای، بسته شدن مرزها و ناتوانی شرکتها در فروش محصولاتشان و در نتیجه کاهش درآمدهای حاصله در همه بخشها دانست؛ این در حالی است که هزینههای مربوط به ارائه خدمات به آسیبدیدگان اجتماعی از بعد شیوع ویروس کرونا بهشدت افزایش یافته است؛ چراکه مراکز دولتی نگهدارنده افراد بیسرپرست، کارتنخواب و معتاد بهدلیل محدودیتهای اعمال شده از سوی ستاد ملی کرونا یا تعطیل شدهاند یا تعداد پذیرش افراد را به حداقل رساندهاند و ناچار به ارائه مرخصی به افراد برای خروج از مراکز شدهاند. از سوی دیگر، شاهد هستیم اولویتهای مردم در انجام خدمات عامالمنفعه دیگر کمک به مؤسسات حامی افراد آسیبدیده اجتماعی نیست و میل خیران سمت و سوی دیگری پیدا کرده و آنها علاقهمند هستند هزینههای خود را صرف تولید ماسک، تهیه مواد ضدعفونی کننده و اقلام بهداشتی کنند؛ درحالیکه نیازهای افراد آسیبدیده اجتماعی خدماتی فراتر از چنین مواردی است.
علاوه بر این، ترس مردم از حضور در مراکز حمایت از آسیبدیدگان اجتماعی نیز بر مشکلات افزوده است.
بهعنوان نمونه، تا پیش از شیوع ویروس کرونا برخی خیران و حامیان با حضور در مراکز حمایتی از مددجویان ساکن در چنین مراکزی با ارائه مشاوره و ارائه خدمات تخصصی پشتیبانی میکردند، اما در 6ماه اخیر حضور افراد و متخصصان در مراکز حامی افراد آسیبدیده اجتماعی به کمترین میزان رسیده است و امکان بهرهمندی از خدمات این افراد، اگر نگوییم متوقف شده است دستکم به کمترین میزان ممکن رسیده و این در حالی است که بار روانی ناشی از ترس کرونا و مرگ بر اثر آن، افراد آسیبدیده را بیش از هر گروه دیگری تحتالشعاع خود قرار داده و لزوم ارائه خدمات روانی و مداخلههای دیگر را دوچندان کرده است. بهنظر میرسد، درصورت ادامه این روند و با توجه به افزایش روزافزون هزینهها و نبود حامی کافی و در شرایطی که آسیبهای اجتماعی در اولویتهای آخر کاری مسئولان در دوره شیوع کرونا قرار گرفته است و نزدیکی به نیمه دوم سال و آغاز روزهای سرد سال باید منتظر روزهای سختتری در آینده برای حمایت از افراد آسیبدیده اجتماعی باشیم؛ نگرانی که هر روز بیشتر از روز قبل میشود.