یک آبروریزی تمام عیار
ابوالفضل عمویی-سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی
رأیگیری نشست اخیر شورای امنیت سازمان ملل متحد در موضوع تمدید تحریم تسلیحاتی ایران از چند جهت قابل بررسی و ارزیابی است که بهصورت اجمالی در نوشتار زیر به آن میپردازم:
یک؛ آمریکا بعد از خروج از برجام و در پیشگیری سیاست فشار حداکثری، تمام تلاشش را بهکار گرفته بود که تمام تعهدات جامعه بینالمللی بهویژه کشورهای اروپایی را در قبال ایران تحتتأثیر قرار دهد و آنها را ملغی کند. در همین راستا چند ماهی بود که بهصورت جدی و برنامهریزی شده تلاشی را آغاز کرده بود تا مانع رفع تحریمهای تسلیحاتی ایران در روز بیست و هفتم مهرماه شود. در این چارچوب چند جلسه را در شورای امنیت سازمان ملل برگزار کردند ودر این فضا پیش نویس قطعنامهای را در 48بند تدوین و جلسه ارائهای را برای اعضا برگزار کرده بودند که البته در جریان رایزنیها و لابیهای پشتپردهشان متوجه شدند جو و فضای همراهی اعضای شورای امنیت با این قطعنامه غیرحقوقی و مفصل آنها وجود ندارد. در همین راستا هم قطعنامه مفصل 48بندی را به یکدوازدهم کاهش دادند و اینبار قطعنامه 4بندی را برای جلب نظر اعضای شورای امنیت به جریان انداختند. قطعنامهای که 2بند اجرایی داشت و بر تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران متمرکز بود. آمریکا در ابتدا تلاش داشت که قطعنامه جدیدش را از طریق اعضای خاصی از شورای امنیت چون تونس و استونی به جریان بیندازد که بهدلیل عدمهمراهی این دوکشور بازهم ناکام ماند.
با همه این ناکامیها وعیان بودن فضای شورای امنیت در عدمهمراهی با تمدید تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران اما بازهم ایالات متحده آمریکا این قطعنامه را به رأی گذاشت که نهایتا با یک رأی پایین مواجه شد که از جهت کار دیپلماتیک یک آبرویزی تمام عیار محسوب میشود.
دوم؛ واقعیت این است که مردم ایران در 2سال گذشته صبور بودهاند وتحمل زیادی را در قبال فشار حداکثری آمریکا از خود نشان دادهاند، هرچند جمهوری اسلامی ایران در 5گام کاهش تعهدات برجامیاش را در قبال بدعهدی طرف غربی در پیش گرفت اما این روند به فرصتی بدل شد که مظلومیت ایران را به دنیا اثبات کند و در عین حال برتری اخلاقی ما توسط نمایندگی ما در سازمان ملل به رخ جهان کشیده شد.
اعضای شورای امنیت در این فضا دریافتند که آمریکا سعی درزیاده خواهی دارد و در هر مرحلهای میخواهد فشارهای بیمبناو بیچارچوبش رابر ایران تشدید کند. فشارهایی که درحقیقت برخلاف قطعنامه2231 سازمان ملل است که خود آمریکا جزو بانیانش بوده اما بهصورت غیرقانونی از آن خارج شده و درعین حال دیگر کشورها را نیز به بیتعهدی و بدعهدی در مسیر این قطعنامه تحت فشار قرار میدهد.
سوم؛ تحلیلی که مکررا تکرار میشود این است که آمریکاییها بعد از این مرحله میخواهند مکانیسم ماشه را در قالب قطعنامه2231 فعال کنند. بهنظر من این سیاستشان نیز با شکست مواجه خواهد شد و ثمری برای آمریکا نخواهد داشت چرا که آمریکاییها جزئی از برجام نیستند که بتوانند درخواستی برای فعال کردن مکانیسم ماشه داشته باشند و درواقع آنها ناقض قطعنامه2231 هستند که ذیل آن برجام به ثمر رسید و الان خود آنها باعث بروز مشکلات پیش آمده در این مسیر هستند و تفسیر حقوقی آمریکاییها مبنی بر اینکه ما میتوانیم در برجام تأثیرگذار باشیم چون جزو نویسندگان آن هستیم نیز تحلیل شاذی است و مبنای حقوقی ندارد.
چهارم؛ عدمهمراهی کشورهای اروپایی با قطعنامه اخیر آمریکا و رأی ممتنعشان به آن در جای خود مهم و قابل تامل است. اگرچه اروپاییها در توضیح رایشان اعلام کردند که قطعنامه پیشنهادی آمریکا را مخرب روند برجام میداننداما ازدید ما، اروپاییها مهمترین کاری که میتوانند برای حفظ برجام انجام دهند این است که به تعهدات خودشان عمل کنند اروپا در قالب کمیسیون مشترک 11تعهد به جمهوری اسلامی ایران داده است که عمدتا مبتنی بر تامین منافع اقتصادی ایران و ملت ایران در قبال کاهش فعالیتهای هستهای ایران است. این تعهد و خوش عهدی ضرورت مورد انتظار ما از اروپاییهاست که باید بهمنصه ظهور برسد.