اما همه کتابهایی که مردم دنیا به آن دسترسی دارند و برای شناختن وضعیت جدید از آن کمک گرفتهاند به کتابهایی خلاصه نمیشود که مترجمان به زبان فارسی برگرداندهاند. در فهرست بلند بالای پیشگوییها درباره ویروس همهگیری که جهان را فلج کرد، فقط تعدادی از آنها در دسترس ما قرار دارند. اما در این فرصت کوتاه به چند نمونه موفق از رمانهایی اشاره خواهیم کرد که منتظر برگردانده شدن هستند. اگر شما از آن دستهاید که خودتان دستبه کار میشوید و کتاب را با زبان اصلی میخوانید، بد نیست بدانید این کتابها هم میتوانند آیینهای از وضعیت کنونی ما در جنگ با ویروس کرونا باشند. با معرفی چند نمونه از این کتابها به نام بردن از بعضی دیگر اکتفا میکنیم. کتابهای «قرنطینه» پیتر می، «تب» لوری هالس اندرسون، «شیوع» رابین کوک، «موسیقی قورباغه» اما دونوگو، «یک سم زیبا» لیدیا کانگ، «اهمیت روزها» امبر کایزر، «سال فضیلت» کیم لیگت، «آخرین مورد» الکساندرا اولیوا، «دختران وحشیتر» روری پاور، «بورها» امیلی شولتز، «مرا پیدا کن» لورا وندن برگ، «رویاپردازان» کارن تامپسون واکر، «کتاب رستاخیز» کانی ویلیس، «همراهان» کیتیام فلین را میتوانید در سایت آمازون تهیه کنید.
آخر اکتبر
نویسنده: لارنس رایت
ترجمه نشده
خلاصه داستان و خط و ربط به ویروس کرونا
داستان از این قرار است که ویروس جدیدی ابتدا در شرق آسیا دیده شد. پیش پای بهار، یک بیماری همهگیر سراسر جهان را گرفت. در آمریکا، کسبوکارها تعطیل شدند، فرودگاهها خالی شدند، اطلاعات نادرست فراگیر شدند. رئیسجمهور که شخصی تفرقهانداز و مشغول تخت برنزهکنندهاش در کاخ سفید است، مدام بیپایه اطمینان خاطر میدهد و از معاون خشکهمقدس دروغگویش میخواهد این همهگیری را مدیریت کند. این میتواند خلاصهای از اتفاقات دوماه گذشته باشد، اما داستان «آخر اکتبر»، است. شیوع جهانی یک بیماری مهلک، بیهیچ درمان شناختهشدهای، در میان سیل اطلاعات در اواخر دهه۲۰۱۰. آخر اکتبر داستانی تحقیقشده و دقیق دارد: جهان با بیماری مهلکی -که زیرمجموعه آنفلوانزای اسپانیایی ۱۹۱۸ است- مواجه میشود؛ داستانی که با نثری بیرحمانه و تندوتیز بیان میشود.
نویسنده
لارنس رایت، نویسنده آخر اکتبر، نویسنده و روزنامهنگار اهل ایالات متحده آمریکاست. او یکی از اعضای تیم نویسندگان مجله نیویورکر و همچنین عضو مرکز حقوق و امنیت دانشکده حقوق دانشگاه نیویورک است. کتاب او سرشار از اطلاعات ویروسشناسی و تاریخچه همهگیریهاست. او میگوید:«شما میگویید پیشگویی، اما من فقط به پیشبینی دانشمندان گوش دادم». لارنس نگارش رمان را در ۲۰۱۷ آغاز کرد (متن نهایی خود را در تابستان۲۰۱۹ تحویل داد). رایت بهخاطر تحقیقات کاملش در آثار غیرداستانیاش شهرت دارد، یکی از پیشرفتهای امیدبخش این همهگیری جهانی را پیشبینی نکرده بود؛ «اتحاد شهروندان برای رعایت فاصلهگذاری با وجود هزینههای فردی، اجتماعی، روحی و مالی بسیاری که همراه داشت».
روزنوشتهای
سال طاعون
نویسنده:
دانیل دفو
ترجمه
نشده
خلاصه داستان و خط و ربط به ویروس کرونا
«روزنوشتهای سال طاعون» به دوره همهگیری طاعون خیارکی در لندن میپردازد. گزارشی کامل و هولناک از رویدادهایی که یادآور واکنشهای اولیه مردم در ابتدای گسترش ویروس کروناست. دفو کتابش را از سپتامبر۱۶۶۴ آغاز میکند؛ هنگامی که شایعه شیوع دوباره طاعون در هلند رواج یافته. نخستین مرگ مشکوک درماه دسامبر در لندن رخ میدهد و با آمدن بهار اطلاعیههای ترحیم در کلیساهای محلی هم زیاد میشود. لندن درماه ژوئن قوانین جدیدی وضع میکند، مثلا اینکه گردهمایی عمومی و ضیافت ممنوع است و غذاخوریها، میخانهها و دیگر اماکن تفریحی عمومی تا اطلاع ثانوی بسته خواهند بود. دفو مینویسد:«مرگبارتر از هر چیز غفلت و سهلانگاری خود مردم بود که در دوران طولانی هشدار، به دیدار و معاشرت ادامه دادند و مایحتاج ضروری و آذوقه مورد نیازشان را ذخیره نکردند که بتوانند در خانه دور از جمع بمانند». او نوشته در اوایل سپتامبر همهگیری بیماری به اوج میرسد و در دسامبر ناخوشی پایان یافته و روند بازگشت سلامتی به شهر آغاز میشود. برای رماننویسان واقعگرایی مانند دفو، عالمگیری بیماری طبیعی است.
نویسنده
دانیل دوفو، انگلیسی بود که بهخاطر رمان «رابینسون کروزوئه» معروفترین اثرش، به او لقب «پدر رمان انگلیسی» دادهاند. او به غیراز فعالیت در زمینه نویسندگی، تاجر، مأمور اطلاعاتی و روزنامهنگار هم بوده است.
اسب رنگپریده، سوار رنگپریده
نویسنده:
کاترین
آن پورتر
ترجمه
نشده
خلاصه داستان و خط و ربط به ویروس کرونا
در سال۱۹۱۸ آنفلوانزای اسپانیایی دنیا را زیر و رو کرد و منجر به مرگ ۵۰میلیون نفر شد. وجه کنایهآمیز ماجرا آنجاست که تأثیر سهمگین این بیماری بر جهان زیر سایه وقایع هولناکتر جنگ جهانی اول قرار گرفت، اما الهامبخش کتابهای زیادی شد. داستان بلند «اسب رنگپریده، سوار رنگپریده» اکنون بسیار آشنا بهنظر میرسد؛ مردم در حال رعایت فاصله اجتماعیاند و جوامع در سراسر جهان در تعطیلی بهسرمیبرند. در این داستان آدام به دوستش میراندا- قهرمان زن داستان- که مبتلا به آنفلوانزاست میگوید: «بدتر از این نمیشود. همه تماشاخانهها، فروشگاهها و رستورانها تعطیلند. روزها خیابانها پر از تشییع جنازه و شبها مملو از آمبولانس است». پورتر در این داستان روند بیماری، درمان و توانیابی میراندا را در گذر هفتهها به تصویر میکشد؛ پیش از آنکه زن حالش خوب شود و با جهانی ویران از آنفلوانزا و جنگ مواجه شود.
نویسنده
کاترین آن پورتر نویسنده آمریکایی، در سال۱۹۶۶ بهخاطر مجموعه داستانهای کوتاه خود برنده جایزه پولیتزر و جایزه ملی کتاب شد. پورتر هم تقریبا با این بیماری به حال مرگ افتاد. او در مصاحبهای که با پاریس ریویو در ۱۹۶۳ انجام میدهد، میگوید: «به طرزی غریب دگرگون شده بودم. مدت زیادی طول کشید تا دوباره بیرون بروم و زندگیام در جهان بیرون آغاز شود. بهمعنای واقعی به بیگانهای تبدیل شده بودم». کتاب «شکوفههای ارغوان و شراب نیمروز»، «آیینه شکسته»، «بیوفایی»، «برج کج» و... در ایران از این نویسنده ترجمه شده است.
انفصال
نویسنده: لینگ ما
ترجمه نشده
خلاصه داستان و خط و ربط به ویروس کرونا
کاندیس چن، زنی از نسل هزاره دوم است. او در انتشاراتی که کتاب مقدس چاپ میکند مشغول است و وبلاگی برای خود دارد. چن یکی از ۹ نفر جانبهدربرده از همهگیری تب در نیویورک در سال۲۰۱۱ به شمار میآید. نویسنده جهانی را به تصویر میکشد که در آن زیرساختها ویران، اینترنت نابود و شبکه برق قطع شده است. راوی داستان به گروهی میپیوندد که به مرکز خریدی در حومه شیکاگو سفر میکنند و قصد دارند در آنجا سکونت گزینند. آنان در طول سفر با مبتلایان به تب که موجوداتی معتاد عادتند روبهرو میشوند؛ بیمارانی که تا لحظه مرگ از روال و عادت و حالت گذشته تقلید میکنند. آیا بازماندگان، تصادفی از بیماری مصون ماندهاند یا برگزیدگان مشیت و هدایت الهیاند؟ کاندیس درمییابد که باب، مرد مستبدی که در گذشته متخصص آیتی بوده، دینی جدید بنا کرده که برای حفظ تعادل جمعیت افراد مصون، سختگیرانه اعمال میشود. کاندیس منتظر فرصت است تا علیه او و آیینش بشورد. وضعیت فعلی قطعا به اندازه رمان «انفصال» حاد نیست. لینگ ما، بدترین سناریوی ممکن را پیش چشم میآورد که خوشبختانه ما با آن روبهرو نیستیم. او در دنیای خیالی رمانش به حوادثی که پس از پایان همهگیری روی میدهد نیز نظر میکند. این رمان میپرسد پس از دوره آخرالزمانی، بازسازی جامعه و فرهنگ وظیفه کیست؟ در میان بازماندگانی که تصادفی نجات یافتهاند، چهکسی تصمیم میگیرد قدرت از آنکه باشد؟ وظایف دینی را چهکسی تعیین میکند؟ افراد چگونه میتوانند همچنان تأثیرگذار و کنشگر بمانند؟
نویسنده
لینگما نویسنده چینی- آمریکایی، استاد دانشگاه شیکاگو با نخستین کتابش- انفصال- برنده جایزه کرکوس 2018 شد. از او تا امروز کتابی به فارسی منتشر نشده است.
ایستگاه
نویسنده:
استیون کینگ
ترجمه نشده
خلاصه داستان و خط و ربط به ویروس کرونا
رمان «ایستگاه» داستان شهری را پس از شیوع ویروسی مرگبار به تصویر کشیده است. این ویروس شبیه آنفلوانزا، اما بسیار وحشتناکتر است چرا که عدهای در آن دست بردهاند و حالا تبدیل به نوعی سلاح بیولوژیک شده است. در این رمان با هراسی اجتماعی مواجه هستیم؛ چرا که اعتماد عمومی بهعلت دستکاری ویروس آنفلوانزا از بین رفته. این دستکاری باعث شده است که ویروس، جهشی وحشتناک داشته باشد. قدرتمندان نیز با در دست گرفتن این سلاح خطرناک، دیگران را تهدید میکنند و وضعیتی بهوجود آوردهاند که با دلهره و هراس همراه است. از سوی دیگر بهخاطر فضای آخرالزمانی، اتمسفر رعب و ترس در آن پررنگتر هم شده است؛ نگرانی امروز همه ما.
نویسنده
استیون کینگ، چهره سرشناس ژانر وحشت است. رمان ایستگاه از رمانهای مشهور استیون کینگ است و گفته شده بهزودی با اقتباس از این رمان، یک سریال ۱۰ قسمتی ساخته میشود. این سریال قرار است به کارگردانی جاش بون، سازنده «نقص ستارگان ما» که به فیلمی پرفروش تبدیل شد، ساخته شود.
آنچه ما نخواندهایم و دنیا خوانده
در همینه زمینه :