محمدتقی بهار
شاعر سیاستپیشه
ایوب ربیعی
با فوت پدرش که ملکالشعرای آستان رضوی مشهد بود، مظفرالدین شاه لقب پدر را به محمدتقی اعطا کرد. تخلصش هم از بهار شیروانی، از سخنوران بنام دوره ناصرالدین شاه، مأخوذ بود. شعرهای اولیهاش مایههای مذهبی داشت، اما در انقلاب مشروطه در روزنامه «نوبهار» و پس از توقیف آن، بلافاصله با نام «تازهبهار»، از خزان خودکامگان نوشت و در وصف آزادی و انقلاب شعر گفت. به تهران که تبعید شد، نگذاشت «نوبهار» به خواب زمستانی برود و چند شماره از آن را منتشر ساخت. 6دوره به نمایندگی مجلس برگزیده شد و در مقام وزیر فرهنگ هم خدمت کرد. شعر بهار روح زمانه را در خود داشت و از طنین آزادیخواهی و ایستادگی در برابر استبداد مشحون بود. او از مخالفان جمهوری رضاخانی بود و برای اینکه جانب احتیاط را در مخالفت با رضاخان از دست نداده باشد، در روزنامه «نسیم صبا» در مطلبی تحت عنوان «توشیح عقاید» به شیوهای ابتکاری به تمسخر رضاخان پرداخت. با اینکه این مقاله در ظاهر در تأیید رضاخان بود، اما اگر کلمات نخست هر سطر را در کنار هم قرار میگرفت، بیسوادی رضاخان و فشارهای تأمینات بر جراید را آشکار میکرد. محمدتقی بهار یکبار در مجلس همراه با مدرس، حائریزاده، حاجیاسماعیل عراقی، میرزاعلی کازرونی، احمد اخگر و سیدحسن زعیم در طرح استیضاح دولت رضاخان بهدلیل «سوءسیاست نسبت به داخله و خارجه، قیام و اقدام بر ضدقانون اساسی و حکومت مشروطه و توهین به مجلس شورای ملی، تحویل ندادن اموال مقصرین و غیره به خزانه دولت» شرکت کرد که در نهایت این استیضاح به جایی نرسید. بهار در اجرای قوانین و حاکمیت قانون و ترقی ملت به تجددخواهی تمایل داشت، اما در سلوک شاعری به قدما اقتفا میکرد. بهار با وجود اینکه دورههایی از سیاست دوریگزید و در انزوا به تحقیق در آثار ادبی کهن اشتغال یافت، هرگز کاملا از سیاست غافل نشد و حتی به تحولات سیاسی و اجتماعی کشورهای همسایه مثل جماهیر شوروی علاقه نشان میداد.