در چهلودومین گفتوگوی برخط «تهران امید دارد» مطرح شد
تابآوری؛ بدون استرس و بیخیالی
همهگیر شدن کرونا و تنشهایی که در جامعه ایجاد کرده است، از تاب و توان افراد جامعه کاسته است و نهفقط از نظر مالی که از نظر روانی هم روی افراد تأثیرگذار بوده. این تنشها و نگرانیهایی که افراد برای سلامتیشان و ادامه زندگی دارند، بهانه برگزاری چهلودومین گفتوگوی «تهران امید دارد» بود.
بهگزارش همشهری، در این نشست که با موضوع «تابآوری روانی و اجتماعی در بحران» برگزار شد، الهام فخاری، عضو شورای شهر و رئیس شورای استان تهران و حسن عماری، دبیر کمیته روانشناسی شهری سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور، درباره تابآوری روانی و بحرانهای موجود صحبت کردند.
عماری از تابآوری مردم ایران گفت؛ اینکه براساس مطالعات، مردم ایران بهعنوان افراد تابآور در رتبهبندیهای جهانی حضور دارند. فخاری با توجه به این موضوع این سؤال را مطرح کرد: «آیا میتوانیم بگوییم در مواردی که مرتبط با تابآوری روانی و اجتماعی یا تحریکپذیری و هیجانخواهی است، تابآوری روانی به معنی تحمل فشار بیشتر است؟ آیا در مفاهیم روانشناسی سلامت تابآوری روانی به مفهوم تحمل مستمر، مداوم و بیاما و اگر است؟» پاسخ عماری به این سؤال منفی بود: «نه. هنگامی که در مورد تابآوری صحبت میکنیم، در پی آن دو مفهوم با عنوان بهزیستی روانی و شادکامی مطرح است. تحمل صرف، بدون توجه به استرسهایی که به ما میرسد و بدون برنامهریزی برای مدیریت آنها، ما را به جلو نمیبرد و تابآوری بهمعنای تحمل و بدون مدیریت برنامهریزی محقق نمیشود. اگر تابآوری را مساوی با تحمل بگذاریم بهدرستی آن را درک نکردهایم، چراکه تابآوری یک موضوع فعال است، درواقع فرد کنش دارد و فعالیتی انجام میدهد تا فضا را به سمت بهزیستی روانی و شادکامی خود ببرد.»
تابآوری روانی نسل به نسل تغییر میکند؟ این موضوع بعدی بود که فخاری درباره آن صحبت کرد: «برخی معتقدند سرشتهای جمعی به نسلهای آینده منتقل میشوند. اگر نگاهی به این جریان داشته باشیم، نسل به نسل تابآوری روانی تغییر کرده است. در مرحلهای این تابآوری مثبت بوده و در برخی از برههها به سمت انفعال گرایش داشته است.» و این سؤال را کرد که چگونه عاملهای بیرونی در تابآوری روانی اثرگذار هستند؟
عماری تابآوری را یک مفهوم چندلایه میداند که برخی از مولفهها نزدیکند و برخی دور: «هنگامی که در مورد تأثیرات ژنها صحبت میکنیم، یعنی در مورد تأثیرات دور صحبت میکنیم. حوادث تاریخی نیز بهعنوان یک مولفه دور محسوب میشود. از طرفی سیستمهای بزرگ و حاکمیتی تأثیرگذاریهای نسلی را بر تابآوری افراد بهمعنای مثبت خواهد گذاشت. اما تابآوری بهمعنای تحمل شرایط به سبک زندگی افراد بسیار مرتبط است. ویژگیهای سرشتی که انباشت میشوند به نسلهای آتی انتقال پیدا میکنند.»
بیخیالی شهروندان در مرحله خطر
اما موضوع مهم که هماکنون مطرح است؛ در روزهای اخیر که تهران در وضعیت قرمز مواجهه با ویروسکرونا قرار دارد، چگونه میتوانیم تابآوری جامعه را مورد ارزیابی قرار دهیم و چگونه تابآوری میتواند بهبود پیدا کند؟ درواقع چگونه در شرایط بحران میتوان سخن از تابآوری روانی به زبان آورد؟ این سؤالات فخاری بود و عماری جواب داد: «تابآوری دو جهت منفی دارد که یکی از آنها تحمل است و دیگری بیخیالی یا خطرپذیری. در مورد اول غم، احساس ناکامی و خشم رویش پیدا میکند اما بیخیالها احساس شوک، ترس، وحشت و حتی لذت از تجربه خطر را بیش از سایرین تجربه میکنند. اگر در مورد خطرپذیری جامعه ایرانی صحبت کنیم باید بگوییم که ایرانیان در مجموع میانگین تابآوری بالایی دارند اما به دوام بحران و مدتزمان آن بسیار بستگی دارد، بنابراین استرسهای ناشی از تابآوری بسیار مهمتر است.» عماری نگران این بیخیالی است: «نشانههای بیخیالی به مرحله خطرپذیری حرکت کرده و این موضوع در تمام تجمعات ما محسوس است. ما نشان دادیم که انسانهای بیخیالی نسبت به این بیماری هستیم و این اتفاق خود تعبیر درماندگی است. بهنظر میرسد در مورد کووید-19 تابآوری بهمعنای مثبت وجود نداشت و در واقع رفتار مردم با این ویروس بسیار خطرپذیرانه بود و به این ویروس توجهی نشد، در نهایت فشار بالای اقتصادی و ناکامی در جریانهای اجتماعی رخ داد. نکته مهم این است که ما این استرس مهم را جدی نگرفتیم تا این استرس ما را نکشد. باید به این موضوع بیشتر پرداخت. اما بهنظر میرسد که شهروندان ما از محور بیخیالی و بیتوجهی و ناارزندهسازی با این استرس مواجه هستند.»
فخاری اما تعبیر متفاوتی از این بیخیالی دارد: «برخی این موضوع را بیخیالی تصور نمیکنند، بلکه آن را از سر ناچاری میدانند. در موضوع کووید-19، جامعه با یک دوقطبی مواجه بود و به دو دسته تقسیم شد و رویه زندگی این دو گروه کاملا متفاوت بود. برخی دلیلها به لحاظ اقتصادی منطقی و به گذران زندگی افراد وابسته بود، بنابراین نهادهای مدیریتی نیز با یک دوقطبی از رفتار جامعه مواجه شدند. در این زمان بهنظر میرسید که نباید محرکها پیدرپی به مردم وارد شود، چراکه ممکن بود با یک آشفتگی روبهرو شویم. این شرایط به ما نشان داد که نیازمند آموزش مهارتهایی نظیر تنهایی سازنده و پرمعنا و رعایت فاصله فیزیکی هستیم. بنابراین علاوه بر تعریف انسان که یک موجود اجتماعی است باید بتوانیم به شکل انفرادی هم زندگی کنیم.»