ستیز با عقبماندگی
علی نوروز با نام مستعار و جذاب میرزا حسنخان مقدم فرزند احتسابالملک بود
علی بزرگیان
نامش بیفاصله ما را به یاد ساخته علی حاتمی و اقتباسی که او از این داستان کرد میاندازد، اما سابقه جعفرخان از فرنگ آمده، به اول قرن بازمیگردد که در کنار چند اثر صحنه ادبی ایران را تغییر داد.
آنهم در زمانهای که صحنه ادبی ایران، در اشغال شعر و شاعری بود و جعفرخان از فرنگ آمده، در قالب نمایشنامه کمبود نثرهای کمدی را از نظر کیفی جبران میکرد.
در روایت جعفرخان، گذشته از داستان معمولی نمایشنامه یعنی برخورد جعفرخان مستفرنگ و «مکش مرگ ما» با خانواده سنتیاش، برخورد تاریخی و اجتماعی و همهجانبه شبهمدرنیسم با عقبماندگی در ایران قرن بیستم در این نمایشنامه پیشبینی شده است.
جعفرخان پس از چند سال گذراندن در فرنگ با لباس و فوکل آخرین مد اروپا، درحالیکه رسن سگی را در دست دارد، به ایران سال ۱۲۹۹ شمسی بازگشته است.
گاهی لغات فرانسه بهکار میبرد و گاه ترجمه تحتاللفظی جملات فرانسه را به فارسی تحویل میدهد. خیلی نگران گرد و خاک و «میکروب» است ولی از «صبر آمدن» چیزی نمیفهمد.
در برابر، اعضای خانوادهاش مردمانی سنتیاند که از گفتار و رفتار او سخت حیرت زدهاند: دست میدهد، قرمهسبزی دوست ندارد، دخترعمویش را نمیخواهد بگیرد، با سگش حرف میزند و عقیده دارد که هشتادوپنج سال زنده ماندن «عادت بدی است برای مزاج» چون «اگه آدم بخواد از روی قاعده، از روی سیستم رفتار کنه بعد از هفتاد سال باید بمیره».
نمایشنامهای تماما طنز؛ نام نویسندهاش علی نوروزبا نام مستعار و جذاب میرزا حسنخان مقدم فرزند احتسابالملک بود که بیشتر عمرش را در لوزان سوئیس زندگی کرد و 3سال پس از نوشتن جعفرخان از فرنگ آمده (۱۳۰۴) بر اثر بیماری سل درگذشت.