چین، جایگزین آمریکا در خاورمیانه؟
پکن در بخشهای تجارت، فناوری و نظامی به رقیب منطقهای واشنگتن در خاورمیانه تبدیل میشود
وقتی که روسیه برای نخستین بار بعد از جنگ جهانی دوم به خاورمیانه بازگشت و نیروهایش را به سوریه فرستاد، اضطراب و نگرانی زیادی در اسرائیل و همینطور غرب ایجاد شد. 5 سال بعد اما دیگر مسئله اسرائیل و غرب حضور روسیه در خاورمیانه نیست؛ مسئله کنونی برای آنها حضور چین در این منطقه است. نیویورک تایمز اخیرا گزارش داده که ایران و چین بیسروصدا در زمینههای سرمایهگذاری و امنیتی به یک توافق بسیار بزرگ رسیدهاند. آموزشها و تمرینهای نظامی، توسعه مشترک تسلیحاتی، تبادل اطلاعاتی و همینطور برنامه نفت در برابر سرمایهگذاریهایی به ارزش 400میلیارد دلار بخشهای مهم این توافق هستند.
این توافق، ضربه بزرگی به سیاست آمریکا برای انزوای اقتصادی ایران میزدند. اما مسئله فراتر از آن است: پکن دیگر یک خریدار نفت که بدون توجه به سیاستهای پرآشوب منطقه در پروژههای زیرساختی آن فعالیت میکرد نیست و نقشی بزرگتر و مهمتر را بهعهده خواهد گرفت. چین در حال تبدیل شدن به رقیب منطقهای آمریکا در خاورمیانه است و تفاوتهای زیادی هم با روسیه دارد. چین دومین اقتصاد بزرگ دنیا را دارد. این کشور میتواند نیازهای کشورهای منطقه را در بخش فناوری و مالی برطرف کند و تواناییهای فنی کافی برای توسعه زیرساختهای این کشورها را هم دارد. در مسئله خرید نفت هم چین برتریهایی به دیگر خریداران رقیب دارد.
پیشرفت چین در این زمینهها چنان بوده است که آمریکا به یکباره از خواب غفلت بیدار شده و از متحدانش خواسته است در ارتباطهای خود در زمینه فناوری و تجارت، رویکرد سرسختانهتری در مقابل چین در پیش بگیرند.
اما بهنظر میرسد آمریکا بسیار دیر از خواب بیدار شده است. پیوندهای تجاری و سرمایهگذاری چین با کشورهای خلیجفارس در سالهای اخیر به طرز چشمگیری تقویت شده و حالا فقط مسئله خرید نفت و صادرات کالاهای چینی نیست بلکه پکن بهصورت فزایندهای در بخش فناوری و سرمایهگذاری با این کشورها وارد تعامل شده و همین مسئله آنها را به مدار چینی نظم بینالملل نزدیکتر کرده است.
ترس از چین
همهگیری ویروس کرونا در این بین بیشتر آمریکا را در مقابل چین ضعیف کرده است. اتفاقی که در ابوظبی برای سفارت آمریکا روی داده به خوبی جایگاه آمریکا و چین در مسئله کنترل کرونا را نشان میدهد. اماراتیها ماه گذشته پیشنهاد دادند تا بهصورت رایگان کیتهای تست کرونا را در اختیار کارمندان سفارت قرار بدهند اما آمریکا این پیشنهاد را رد کرد چون شرکتی که این کیتها را تامین میکرد یک شرکت مشترک چینی- اماراتی بود و آمریکاییها از ترس اینکه مبادا پکن به دیانای کارمندان سفارت دسترسی پیدا کند این پیشنهاد را رد کردند.
اما داستان پشت این ماجرا، چیز دیگری است؛ چین در زمینه مهار همهگیری کرونا بسیار بهتر از آمریکا عمل کرده است. چین نهتنها بیشتر تجهیزات پزشکی مورد نیاز برای کنترل ویروس را میسازد که توانسته است خود را بهعنوان کشوری که توانایی مهار این بحران را دارد معرفی کند. این درست در مقابل شرایطی است که آمریکا در آن قرار دارد.
در چنین شرایطی، آمریکا در حال ارزیابی امکاناتی است که در رقابت مستقیم با چین دارد. از این نظر، آمریکا همچنان برتری نظامی دارد. اما طرح دونالد ترامپ برای خروج نیروهای آمریکایی از منطقه، میتواند بر این برتری تأثیر بگذارد.
توافق با ایران، اگر واقعا به نتیجه برسد، چین را در منطقه به سطحی میرساند که علاوه بر تعیین مسیر تجارت و سرمایهگذاری، در زمینه مسائل دفاعی هم تعیینکننده باشد. این توافق، در دورانی که تهران از سوی قدرتهای منطقهای خلیجفارس بهعنوان یک دشمن شناخته میشود، میتواند جاهطلبیهای چین در منطقه را به چالش بکشد اما شاید مسئله این باشد که چین اصلا بهنظرات آنها توجهی نمیکند.
ایران از نظر اقتصادی در تنگناست و انتخاب دیگری به جز چین ندارد. از سوی دیگر، چین احتمالا روی این مسئله قمار کرده که کشورهای خلیجفارس، تحت هر شرایطی به پکن متوسل خواهند شد چون بهشدت به چین بهعنوان خریدار نفتشان نیاز دارند.
برای اسرائیل، رقابت چین و آمریکا بسیار خطرناکتر از نقشآفرینی روسیه در جاهایی مانند سوریه و لیبی است. درصورتی که اسرائیل مجبور باشد بین آمریکا و چین یکی را انتخاب کند، مسلمان اولی را انتخاب خواهد کرد. اما اگر چین به یک ابرقدرت در حال اوج گرفتن در خاورمیانه تبدیل شود، محاسبات و ارزیابیها بسیار سخت و پیچیده خواهد شد. آن روز هنوز نرسیده است، اما به سرعت در حال نزدیک شدن به آن هستیم.