همه چیز درباره سالمترین نقش برجسته باقیمانده از هخامنش به نام «بارِ عام» که در موزه ایران باستان نگهداری میشود
نقش پادشاه روی سنگ
پرنیان سلطانی
اگر فکر میکنید برای دیدن تختجمشید حتما باید به شیراز بروید، سخت در اشتباهید! ما برایتان یک راه کوتاهتر سراغ داریم که چند ساعته شما را از هر کجای پایتخت که هستید، به تختجمشید میرساند و برمیگرداند! واقعیت این است که در موزه ایران باستان بخشی بهنام هخامنشیان وجود دارد که در این بخش 6قطعه ارزشمند از تخت جمشید شیراز به نمایش درآمده است. نقش برجسته بارِ عام، سر ستون هخامنشی، کتیبه خشایارشا، مجسمه سگ سنگی، پلکان و ستون سنگی تخت جمشید، این 6 قطعه از تمدن ایران باستان هستند که میتوانند شما را به بیش از 2هزار و 500سال پیش ببرند. اما بیشک هیچکدام از این قطعات به نمایش درآمده از تخت جمشید شیراز بهاندازه نقش برجسته بار عام دارای اهمیت نیست. این اثر که یکی از زیباترین و سالمترین نقوش بر جامانده از عهد هخامنش بهحساب میآید، با گذر از همه فراز و نشیبها و در امانماندن از باد و باران، خودش را به عصر ما رسانده تا روایتگر فرهنگ و رسوم نخستین سلسله پادشاهی ایران باشد. اگر میخواهید درباره این قطعه برجسته از تخت جمشید بیشتر بدانید، با ما به بخش هخامنشیان موزه ایران باستان بیایید.
مهمان 2هزار و 700ساله تهران!
در گوشهای از بخش هخامنشیان موزه ایران باستان تهران، یک تابلو سنگی بزرگ وجود دارد که به نقشبرجسته بارِ عام شهرت دارد؛ تابلویی ارزشمند که از بنای باستانی تخت جمشید در شیراز کشف شده و باستانشناسان معتقدند این اثر 500سال پیش از میلاد مسیح(ع) حجاری شده است. با این حساب میتوان گفت این مهمان موزه ملی ایران، قدمتی 2هزار و 700ساله دارد!
داریوش یا خشایارشا، مسئله این است!
در قسمت مرکزی این نقش برجسته ماندگار از عهد هخامنش، تصویر یک پادشاه در حالت نشسته حک شده که هیچکس نمیداند این پادشاه داریوش اول یا خشایارشا است. البته برخی از مورخان با مقایسه اختلافات جزئی بین تاج این دو شاه در سایر نقشهای بهجا مانده از عصر هخامنش به این نتیجه رسیدهاند که این تصویر مربوط به خشایارشا، فرزند داریوش کبیر است. به هر حال جدا از اینکه تصویر پادشاه حکشده روی این تابلوی سنگی متعلق به کدام پادشاه است، آنچه مسلم است این است که نقش برجسته کشفشده از تخت جمشید شیراز، روایتگر یکی از مراسم بارِ عام در دوره هخامنشیان است که بنا به گفته مورخان احتمالا بار عام نوروزی بوده است.
اجازهای برای دیدار با شاه و دربار
و اما بشنوید از مراسم بار عام. در گذشته شاهان رسمی داشتند که در آن به گروهی از مردم اجازه دیدار با خود و درباریان را میدادند. به این مراسم، بارِ عام گفته میشد که برای خودش اصول و قواعدی داشت. به این ترتیب که فرد ابتدا درخواست دیدار با شاه و درباریان را ارائه میداد که به این کار «بارخواهی» گفته میشد. اگر با درخواستش موافقت میکردند، «بار یاب» نام میگرفت و میتوانست به دیدن شاه برود. فردی که به خدمت شاه میرسید، اصطلاحا باید بر او نماز میبُرد! یعنی تعظیم میکرد یا روی خاک میافتاد! بوسه ادب فرستادن هم یکی دیگر از مراسم بار عام بود. از آنجا که کسی حق لمسکردن شاه را نداشت، افراد درواقع انگشتان دست خود را به جای دست شاه میبوسیدند! نکته جالب توجه درباره مراسم بار عام در گذشتههای دور این است که در دوران پیش از اسلام، زنان نیز حق بارخواهی و باریابی داشتند اما پس از اسلام این حق فقط به مردها داده میشد.
کشف تابلوی سنگی، 83سال پیش
این تابلوی سنگی 2هزار و 700ساله، 83سال پیش کشف شد و از آن زمان به تهران آمد. ماجرا از این قرار است که در سال1937 میلادی، دکتر اریک اشمیت، رئیس هیأت علمی تخت جمشید و مأمور مؤسسه شرقشناسی شیکاگو در ایران، 2نمونه از یک سنگ مصور را از کاخ خزانه در حیاط اداری قسمت مرکزی خزانه داریوش در تخت جمشید کشف کرد که از هر نظر مشابه یکدیگر، ولی قرینه هم بودند. این دو نقش مصور که در یکی از آنها نیمرخ راست شاه و در دیگری نیمرخ چپ او نمایان است، هر دو متعلق به کاخ آپاداناست که در ایوانهای شرقی و شمالی کاخ جانمایی شده بودند. نقش برجستهای که در آن نیمرخ چپ شاه دیده میشود، همان موقع به تخت جمشید شیراز رفت و دیگری که در آن نیمرخ راست شاه نمایان است، به تهران منتقل شد تا در موزه ملی ایران به نمایش درآید.
سالمترین نقش حکومت هخامنش
نکته جالب توجه درباره این نقش برجسته، سالمبودن آن بعد از گذشت 2هزار و 700سال است! تا جایی که از این اثر بهعنوان یکی از زیباترین و سالمترین نقشهای بهجا مانده از عصر هخامنشیان یاد میشود. این صحیح و سلامتماندن نقش برجسته به نمایش درآمده در موزه ایران باستان هم داستان جالبی دارد که شنیدنش خالی از لطف نیست. گویا خزانه شاهی داریوش هخامنشی از خشت خام و چوب ساخته شده و فقط ستونهای آن از سنگ بود. بنابراین وقتی سربازان اسکندر تخت جمشید را غارت کرده و کاخها را به آتش کشیدند، خاکی نرم روی آن را پوشاند و بعدها سیل و باران هم به کمک آمدند و روی آن را طوری صاف کردند که کمتر کسی حدس میزد آنجا قطعه سنگی ارزشمند وجود داشته باشد! به همین دلیل این تابلوی سنگی تا همین 83سال پیش زیر خروارها خاک مدفون شده بود و در نهایت در سال 1937میلادی کشف شد.
کشف سلسله مراتب اجتماعی از روی نقش
این نقشبرجسته جدا از زیبایی و ابهتی که با خود از عصر هخامنشیان به همراه آورده، نقش مهمی در نشاندادن اوضاع دربار و وضعیت اجتماعی آن عصر دارد. بهطوری که مورخان با استناد به همین تابلوی سنگی به سلسله مراتب درباری و اجتماعی ایرانیان در 2هزار و 500سال پیش پی بردهاند. پژوهشگران تاریخ میگویند جامعه دوران هخامنشی از 3طبقه تشکیل شده بود که در راس تمام آنها، خاندان پادشاهی قرار داشت. نخستین طبقه اجتماعی در آن دوران، روحانیون بودند که به آنها «نگهبانان آتش مقدس» گفته میشد. دومین طبقه جنگجویان بودند که به «گردونهرانان» شهرت داشتند و سومین طبقه را تولیدکنندگان جامعه اعم از کشاورزان و صاحبان حرفهها و صنایع تشکیل میدادند.
از ولیعهد و روحانی تا اسحلهدار و اعضای گارد جاویدان
این درست است که هنوز نمیتوان با قاطعیت گفت پادشاه تصویرشده در نقش برجسته بار عام چهکسی است اما مورخان و باستانشناسان توانستهاند روی این اثر سنگی، ولیعهد، روحانی دربار، اسلحهدار مخصوص پادشاه و 2نفر از اعضای گارد جاویدان هخامنشی را شناسایی کنند. در این اثر، شاه مرکزیت تصویر را بهخود اختصاص داده و بهگونهای تصویر شده که حتی در حالت نشسته نیز از دیگران بزرگتر است! درست پشتسر پادشاه، ولیعهد دیده میشود که به حالت ایستاده نقش شده و در همین حالت با پادشاه در یک سطح قرار دارد. روحانی دربار و اسلحهدار مخصوص پادشاه نیز بهترتیب پشت سر ولیعهد تصویر شدهاند که کار اولی سوزاندن عود در حضور پادشاه برای خوشبوشدن و تطهیر فضا بوده و وظیفه دیگری حمل سلاحهای تشریفاتی پادشاه مانند خنجر، تیر و تیردان بوده است. در انتهای صف، پشتسر شاه هخامنش، 2 نفر از افراد گارد جاویدان پادشاه دیده میشوند.
بوسه ادب یا پوشاندن دهان؟
در این تابلوی سنگی مقابل پادشاه هخامنشی، فردی در حال ادای احترام به تصویر کشیده شده که پوشش مادها را دارد و دستش را بر دهانش گذاشته است. تاریخشناسانی که این صحنه را آغاز بار عام میدانند، میگویند فرد مقابل شاه، رئیس تشریفات یا فرمانده نگهبانان است که مسئول برگزاری جشن بهحساب میآید. او هدیهآورندگان را که گروه گروه از سراسر ایران به حضور پادشاه رسیدهاند، معرفی میکند. درباره حالت این فرد هم 2روایت مختلف وجود دارد؛ عدهای از مورخان معتقدند او در حال بوسه ادبفرستادن برای پادشاه است. عدهای دیگر هم میگویند فرد مورد نظر دست بر دهان دارد تا نفسش تقدس آتش اهورایی عودسوز را مکدر نکند! توجیه گروه دوم آن است که جلوی وزیر تشریفات 2بخوردان یا عودسوز قرار گرفته و ممکن است اقدام او در راستای یک باور قدیمی یا رسمی دیرین در عصر هخامنشیان انجام شده باشد. پشت اجراکننده مراسم بار عام در این اثر نیز 2سرباز یا نگهبان تصویر شدهاند که در دست یکی از آنها نیزه و در دست دیگری چیزی شبیه یک سطل وجود دارد.
بررسی دیگر زوایای تصویر
با بررسی دقیقتر نقش برجسته بارعام میتوان به نکات جالب دیگری نیز دست یافت. ازجمله اینکه پادشاه این اثر سنگی دارای ریشی بلند است و گل نیلوفر آبی و عصایی بلند در دست دارد. اینطور که تاریخشناسان میگویند، عصا نمادی از قضاوت و حکومت است که فقط پادشاه و افراد عالیرتبه از آن برخوردارند. گل نیلوفر آبی هم بهعنوان نمادی از جاودانگی، آرامش و صلح در اختیار پادشاه و ولیعهدش قرار گرفته است. نکته جالب دیگر اینکه شاه پایش را روی چهارپایهای گذاشته و در حقیقت پایش را روی زمین قرار نداده است! همانطور که اهورامزدا در نقوش باستانی ایران هیچگاه پا روی زمین نمیگذاشت و همیشه در هوا پرواز میکرد، شاه ایران هم هرگز پا بر زمین نمیگذاشت! موضوع دیگر قرارگرفتن پادشاه و ولیعهد روی یک سکو است که نشان از بالاتربودن مقام خاندان سلطنتی دارد. و درنهایت اینکه فردی که در حال گزارش دادن به شاه است، یک نجیبزاده بهحساب میآید؛ چرا که در گوش او گوشوارهای دیده میشود که نمایانگر مقام والای او و سرسپردگیاش به شاه است. در آن زمان فقط افراد ی با مقامهای بالا میتوانستند گوشواره به گوش داشته باشند. در این نقش هم شاه و ولیعهد گوشواره به گوش دارند.
نمدپیچ تا تهران!
البته انتقال این اثر ارزشمند به تهران چندان کار راحتی نبود؛ چراکه آن زمان هنوز وسایل امروزی برای حمل اشیای سنگین وجود نداشت. اینطور نقل میکنند که نقش برجسته بار عام را با دقت زیاد لای نمد پیچیده و با کامیون به تهران آوردند!
بازدید از یادگاریهای عصر هخامنش
برای دیدن این نقش برجسته مهم و ماندگار و همچنین دیگر اشیای به نمایشدرآمده از تخت جمشید شیراز، باید به موزه ملی ایران یا همان موزه ایران باستان بروید؛ موزهای که از سال1316 خورشیدی در خیابان امامخمینی(ره)، ابتدای خیابان سی تیر، خیابان پروفسور رولن واقع شده و بازدید از آن همه روزه از ساعت 9 تا 19 امکانپذیر است. اگر نیاز به کسب اطلاعات بیشتر دارید میتوانید با شماره تلفنهای 6-66702061 تماس بگیرید.
نگاهی به دیگر آثار تخت جمشید
علاوه بر نقش برجسته بارِ عام، 5قطعه دیگر از تخت جمشید شیراز هم در موزه ایران باستان تهران به نمایش درآمده که در ادامه به معرفی آنها میپردازیم.
سرستون هخامنشی
یکی از قطعات تختجمشید که در موزه ایران باستان در معرض دید علاقهمندان به تاریخ و فرهنگ ایران قرار گرفته، سرستون هخامنشی است که از سر انسان و بدن موجودی چهارپا بهصورت نشسته ترکیب شده است. این سرستون که قدمت آن به قرن پنجم پیش از میلاد میرسد، صورتی انسانی با گوشهای بزرگ و ریش بلند دارد و بر سر آن کلاهی شاخدار قرار گرفته است. گفته میشود کلاه شاخدار در دنیای باستان، نشانه خدایی و الوهیت بوده است.
سنگنوشته خشایارشا
در گوشهای از بخش هخامنشیان موزه ایران باستان، سنگنوشتهای از خشایارشا دیده میشود که روی آن با دو خط پارسی باستان و بابلی نو نوشته شده: «اهورامزدا خدای بزرگ است که این زمین را آفرید. که آسمان را آفرید. که مردم را آفرید. که شادی را برای مردم آفرید. که خشایارشا را شاه کرد. یک شاه از بسیاری، یک فرمانروا از بسیاری. منم خشایارشا، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورهای مردم گوناگون، شاه در این زمین بزرگ و دور و دراز، پسر داریوش هخامنشی.»
ستون سنگی
ستون سنگی آپادانای تخت جمشید یکی دیگر از قطعات بهنمایش درآمده در موزه ایران باستان است که قطر آن 76سانتیمتر و ارتفاع آن 3متر و 70سانتیمتر است. زیر این ستون بلند که سرستونهایی به شکل 2گاو نر پشت به هم دارد، نقشهای حلزونی دیده میشود. این ستون که یکی از نمادهای اصلی تخت جمشید بهحساب میآید، درواقع بخشی از ستونهای کامل تخت جمشید است که به طور معمول بین 14تا 20متر ارتفاع دارند!
پلکان تختجمشید
در بخش هخامنشیان موزه ایران باستان، درست در کنار سرستون هخامنشی، پلکانی با 6پله دیده میشود که از تخت جمشید شیراز به تهران آورده شده است! این پلکان همانطور که از آثار بهجا مانده از تخت جمشید انتظار میرود، دارای نقش مردان پارسی است که دست هر کدام از آنها شئیای قرار دارد. سرنیزه، عصا، پیاله و ظروف مختلف بیشترین اشیایی است که در دست سربازان پارسی نقش بسته بر پلکان تخت جمشید قرار دارد.
مجسمه سگ سنگی
تندیس سگ سیاه در کنار ستون سنگی 5/3متری تخت جمشید، یکی دیگر از یادگاران هخامنشیان در موزه ایران باستان است. این سگ که از سنگ مرمر سیاه و در اندازه طبیعی ساخته شده، قلادهای در گردن دارد، روی پاهای عقب نشسته، گوشهای خود را تیز کرده، به روبهرو خیره شده و کاملا شکل یک سگ نگهبان را به تصویر میکشد. هخامنشیان از مجسمه حیوانات مانند سگ، گاو، یوزپلنگ و... برای تزئین ورودی تالار کاخها استفاده میکردند.