در جهان پرهیاهو و پرحادثه امروز، گمکردن مسیر زندگی دلخواه ممکن است برای هرکسی رخ دهد. با حرکت رو به جلو در مسیر زندگی، ممکن است راهها باریکتر شوند. ما در کارمان حرفهایتر میشویم، روزمرگی غلبه میکند و زندگی به اصلاح روی وضعیت «خلبان خودکار» قرار میگیرد؛ کارها را به صورت روزمره انجام میدهیم، زیرا این همان کاری است که مجبور هستیم انجام دهیم. اما این روند میتواند برایمان عواقبی داشته باشد: «بحران میانسالی»؛ بحرانی که سقف تحمل افراد را کوتاه میکند و بهخاطر آن شغل و روابطشان را از دست میدهند. یا اگر فرد به این درجه نرسد، به زندگیاش با حسی ناخوشایند ادامه میدهد؛ حسی که دائم به او میگوید به آن زندگی که همیشه آرزویش را داشتی، نرسیدی. برای مقابله با این بحران راهکارهایی وجود دارد تا مانع شود در زندگی به چنین مرحلهای برسید.
میتوانید سالی یکبار، زمان خود را به یادآوری جایگاهتان در زندگی اختصاص دهید، اینکه آیا آن چیزی هستید که همیشه میخواستید باشید؟ بزرگ بیندیشید اما این افکار را به رفتارهای روزمره ترجمه کنید؛ شاید بیش از اندازه کار میکنید یا به اندازه کافی کار نمیکنید، شاید دوستان زیادی دارید یا زمان کافی برای تنها ماندن ندارید و اگر مشکلی بزرگتر از این مسائل باعث افت روحیه شما شده، بهدنبال راهحل آن باشید، «نمیتوانم» را رها کنید، این فکر باعث افسردگیتان میشود.
سعی کنید به چیزهایی بیندیشید که زمانی از آنها لذت میبردهاید اما به مرور زمان روزمرگی آنها را به حاشیه رانده است. شاید دیگر نتوانید مانند دوران دبیرستان فوتبال بازی کنید، اما میتوانید به کارهای مرتبط با فوتبال مانند عضویت در یک تیم یا رقابت بپردازید، پس به شکلی وارد فعالیتی ورزشی شوید؛ یا شاید بخش خلاق شماست که به فراموشی سپرده شدهاست، شاید فضای کافی برای ایجاد یک کارگاه هنری نداشته باشید اما میتوانید بخش کوچکی از اتاقتان را به میزی برای انجام فعالیتی هنری اختصاص دهید.
بهانهتراشی نکنید. شما ایدهای دارید که هیجانزدهتان میکند اما اکنون نوبت بهانههاست؛پول ندارم، وقت ندارم، انرژی ندارم! اساس این بهانهها معمولا نیروی جبر است، برنامه روزمره و هفتگی خود را انجام دادهاید و به محض اینکه راهی خانه میشوید هزاران محرک کوچک و بزرگ در ذهنتان روشن میشود تا دوباره وارد حالت «خلبان خودکار» شوید و این همان دشواری است که باید بر آن غلبه کنید.
برنامهریزی دقیق یکی از بهترین ابزارها برای خاموشکردن این محرکهاست. با دوستی قرار بگذارید تا ماهی یکبار با هم شام بخورید، خریدهایتان را وسط هفته انجام دهید تا در روز تعطیل بتوانید تفریح کنید و به جای تماشای تلویزیون، سازی که دوست دارید را کرایه کرده و آن را تمرین کنید، نکته مهم، تغییر دادن الگوهاست.
حال تنها کافی است برای یک تا 3ماه به این برنامه متعهد باقی بمانید زیرا عادت کردن به تغییرات به زمان نیاز دارد. پس از گذشت این مدت، زندگی خود را بازنگری کنید. ببینید آیا از کاری که میکنید لذت میبرید؟ آیا به تغییر دیگری نیاز هست؟ تنها کافی است این حقیقت ساده و مهم را بپذیریدکه نگذارید زندگی شما را کنترل کند، شما کنترل زندگیتان را بهدست بگیرید. (سایکولوژی تودی)