سیل هر سال یک سد را میگیرد
رئیس سازمان جنگلها: در 3سال اخیر با اذن مقام معظم رهبری و اختصاص بودجه از صندوق توسعه ملی، عملیات آبخیزداری سرعت گرفت
سیدمحمد فخار - خبرنگار
یک سوم سیلهای 70سال اخیر ایران در دهه 90جاری شد و حدود 70هزار میلیارد تومان به کشور خسارت زد. ایران جزو 5کشور سیلخیز جهان است. شمار این بلای نه چندان طبیعی در کشور نشان میدهد بهطور متوسط هر 3روز یک سیل جاری شده و طی آن بیش از همه، استانهای فارس، گلستان، خراسان رضوی، هرمزگان و سیستانوبلوچستان متضرر شدهاند. تغییر اقلیم که از نیمه دوم دهه 70در کشور ایجاد شده، این سالها به اوج خود رسیده و موجب شده، بارشهایی که طی 9ماه از سال به مرور انجام میشده، طی چند هفته جاری شوند و خسارتبار باشند. آخرین موج سیلاب هفته گذشته در استانهای جنوبی کشور رخ داد، اما گسترش سازههای آبخیزداری موجب شد خسارتها در حد و اندازههای جاری شدن سیلها نباشد. در چنین شرایطی سراغ مسعود منصور، معاون وزیر جهاد کشاورزی و رئیس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور رفتیم تا از وضعیت آبخیزداری در کشور که مورد تأکید رئیسجمهوری نیز هست با خبر شویم.
این روزها سازههای آبخیزداری که در برخی نقاط کشور ساخته شده، بیش از همه زمانها عیار خود را نشان داد. برای پرسش اول باید بپرسم اصلا چرا سراغ این راهحل رفتیم؟ توسعه سازههای آبخیزداری چه کمکی به ایران میکند؟
ما کشوری خشک و نیمهخشک هستیم. متوسط بارشهای ما یک سوم متوسط جهانی است، اما شدت تبخیر ما 3برابر جهان است. از طرفی شرایط تغییر اقلیم موجب شده دورههای تناوبی خشکسالی و ترسالی را داشته باشیم؛ اتفاقی که کارشناسان هم پیشبینی کرده بودند اینکه بارشهای دوره ترسالی هم بهصورت رگباری و در دوره کوتاهی رخ میدهد و روانابهای زیادی جاری میشود. از طرفی پژوهشکده آبخیزداری هم اعلام کرده که فرسایش خاک نیز بسیار بالاست و 16تن در هر هکتار متوسط فرسایش داریم. این یعنی خاک عملا از بین میرود و 3ضرر به کشور وارد میکند؛ یکی اینکه رواناب به سرعت جاری میشود و به سرعت هم از دسترس خارج میشود و آبی را که با آن باید نیاز تامین شود، نخواهیم داشت. مورد دوم بحث خاک است که با این شدت فرسایش، خاک حاصلخیز هم از دسترس خارج میشود که در حوزه امنیت غذایی و محصولات کشاورزی اثرگذار است. مشکل سوم نیز آن است که وقتی خاک، گل و لای و سنگهای درشتدانه همراه رواناب به حرکت درآیند، قدرت تخریبی آب بیشتر شده و سیلاب مخربتر از گذشته میشود و خسارت بالایی برجای میگذارد. این شرایط، ضرورت رسیدن به فعالیتهای آبخیزداری را ثابت میکند.
اشکال اجرای عملیات آبخیز تنها به سازههای بند و سد محدود میشود یا حالت دیگری هم هست؟
خیر. این اقدام شامل عملیات مکانیکی و بیولوژیکی در بخش کاشت درخت در بالادست است که بتواند سرعت روانابها را کم کند. احداث بندها و سدهای آبخیز در بالادست حوضهها نیز انجام میشود تا بتوان سرعت رواناب را کم کرد. از طرفی باید مهار گل و لای و سنگهایی که پشت بندها میماند نیز انجام شود که موجب میشود آب عبوری کیفیت بهتری پیدا کند و قدرت تخریب و خسارت خود را از دست بدهد. از طرفی با باقی ماندن آب پشت بند، نفوذ آب به سفرههای آب زیرزمینی نیز افزایش مییابد که منابع آبی را تقویت میکند. نکته مهم در عملیات آبخیزداری ایران این است که سازهها بیش از همه در روستاها و مناطق محروم ساخته میشود. در ایران 40هزار رشته قنات داریم که بر اثر خشکسالی بهشدت در معرض خشک شدن هستند و سکونت سنتی اقشار ضعیف را تهدید میکند.
هماکنون کجای عملیات تجهیز استانها به سازههای آبخیزداری هستیم و چقدر راه باقیمانده داریم؟
125میلیون هکتار از عرصههای کشور نیازمند کار آبخیزداری است و باید برای جلوگیری از فرسایشها عملیات سازه انجام شود، اما آنچه تاکنون انجام شده، 32میلیون هکتار است و هنوز 93میلیون هکتار از کشور به این سازهها نیاز دارند که وسعت آن معادل 56درصد مساحت کل کشور است.
با توجه به تأکید اخیر رئیسجمهور و مسئولان دولتی درباره اهمیت توسعه آبخیزداری در کشور، آیا میتوانیم منتظر بودجه درخوری برای گسترش این سازهها در سال1401باشیم؟
از مواضع اخیر رئیسجمهور و معاون اول قدردانی میکنیم که بر اهمیت توسعه آبخیزداری تأکید کردند. این عملیات 70درصد خسارت سیل را کاهش میدهد. در همین سیلهای اخیر اگر میلیونها مترمکعب آب پشت بندهای آبخیزداری جنوب کشور ذخیره نشده بود، دامنه خسارات بهشدت افزایش پیدا میکرد. در عین حال این روانابها در بندها باقی ماندند تا بلای سیل تبدیل به نعمت ذخیره و حفظ آب شود، اما در مقام عمل باید بگویم که میزان کار باقیمانده در بحث آبخیزداری با میزان اعتبار سالانه که در لایحه بودجه آمده قطعا کافی نیست. البته در 3سال اخیر با اذن مقام معظم رهبری بودجهای از صندوق توسعه ملی برداشت شد که به کار، سرعت بالایی داد. باید توجه داشته باشیم که هر سیل میلیاردها تومان خسارت به زندگی، کشاورزی و محیط زیست کشور وارد میکند. اگر بخشی از هزینه مدیریت بحران به کارهای آبخیز اختصاص یابد، بیشک مصداق علاج واقعه قبل از وقوع است.
اجازه بدهید کمی صریحتر بپرسم. اعداد اعلامی ستاد مدیریت بحران کشور نشان میدهد هر سیل متوسط 25میلیارد تومان به کشور خسارت میزند. به جز خسارتهای مالی که سیلها به زندگی مردم سیلزده وارد میکنند، آیا میتوانید معیار محسوسی برای آن بگویید؟
برآوردهای ما نشان میدهد سالانه به اندازه حجم مخزن یک سد بزرگ۲60میلیون مترمکعبی، رسوب خاکی با روانابها به پشت سد میآید و آنجا جمع میشود. این خاک البته حاصلخیز است ولی بهعلت رسیدن به مخازن مشکلساز میشود و خسارت وارد میکند. در واقع ما سالانه یک سد را بهخاطر سیلهای مکرر از دست میدهیم.
با توجه به عقب ماندگی 90میلیون هکتاری که در این حوزه وجود دارد، آیا برنامه بالادستی مشخصی برای توسعه آبخیزداری در کشور داریم؟
تصویر مشخص و کارشناسی شده از اثرات آبخیزداری داریم و بخش عمده کشور مطالعات آبخیزداری دارد، اما تا منابع اعتباری نباشد با برنامه صرف، قدم از قدم برداشته نمیشود.
جایی شنیدم که مردم هم برای امر آبخیز، پای کار آمدهاند و به این امر توسعهای کشور کمک کردهاند.
خوشبختانه مردم هم به اثرات مثبت این امر پی بردهاند و طی سالهای اخیر ما با خیرین آبخیزداری مواجه شدهایم که مشابه مدرسهسازی، مسجدسازی و درمانگاهسازی برای بهبود منابع آب کشور کمک مالی کردهاند. برای نمونه در استان هرمزگان 8هزار سازه آبخیزداری را با کمک خیرین احداث کردیم و این، امر بسیار امیدوارکنندهای در شرایط فعلی کشور محسوب میشود. حتی مجمع خیرین آبخیزدار نیز در 13استان کشور تشکیل شده است. همچنین در راستای مسئولیت اجتماعی نهادهای عمومی مثل ستاد اجرایی فرمان امام یا بنیادهای برکت و مستضعفان برای احیای چرخه آب و محافظت از صنایع، خودشان وارد عمل شدهاند و برای گسترش سازههای آبخیز کمک کردهاند. حتی پارکهای آبخیز را نیز فعال کردهایم. از سویی برخی حوضههای آبخیز کشور منتهی به شهرها هستند و درصورت وقوع سیل، خسارت جدی به شهرها وارد میشود. با سازههای نزدیک شهرها ما علاوه بر کنترل منابع آبی و کاهش خسارت سیل، با کمک شهرداریها رویکرد تفرجگاهی را نیز دنبال میکنیم. در این بخش تاکنون 19پارک ایجاد شده و 52پارک نیز در برنامه است.
از دیرباز این اعتقاد بوده که کاشت درخت موجب کاهش خسارت سیل میشود. در این بخش، برنامهها چطور پیش میرود؟
حفظ پوشش گیاهی موجود در جنگلها و اراضی کشاورزی خود موجب افزایش 75درصدی جذب آب میشود. بنابراین باید این سیاست حفظ شود. از طرفی با درختکاری، گیاهان دارویی و تقویت مراتع، باید کار را پیش ببریم که در هر کدام اقداماتی انجام شده است. از طرفی امسال 2پویش آغاز شده که یکی بذرکاری برای احیای زاگرس، در 74شهر از 11استان کار را کلید زدیم که تا پایان سال محلهایی پیشبینی شده تا غنیسازی جنگلهای زاگرسی ایجاد شود. پویش دیگر که با همکاری دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی آغاز شده، قرار است تا سال 1414به یاد هر شهید هزار درخت کاشته شود تا چرخه حفظ پوشش گیاهی به حداکثر خود طی سالهای اخیر برسد.