13
دو شنبه 17 آبان 1400
شماره 8356
درنگ
123
123
پیامـک شما را درباره این صفحه می خوانیم

جستارجو

یادداشت یک
می‌گویند که داستان و ناداستان دو سر طیفی طولانی‌اند و نوشته‌های ما می‌تواند سیال‌وار در این طیف غوطه‌ور باشد اما جستار اگر در این طیف باشد، در آن سو است که ناداستان قرار گرفته‌است.
ویژه
همانطور که مخاطبان ادبیات داستانی، دل در گروی نوعی از آن ادبیات دارند و فی‌المثل از بین بزرگانی چون داستایوفسکی و سروانتس بیشتر به یکی از آن دو گرایش مطالعاتی دارند، مخاطبان جستارها هم پس از مدتی جستارخوانی متوجه می‌شوند که چه نوع جستارهایی بیشتر باب طبعشان است؛ اینکه جستار روایی به مذاق‌شان خوش می‌آید یا جستار توصیفی یا دیگر انواع آن و بین آنها کدام جستارنویس را بیش از دیگران می‌پسندند. در این نظرسنجی، همین پرسش را مطرح کرده‌ایم.
فیلیپ لوپِیت، منتقد و جستارنویس مشهور آمریکایی، هنگام صحبت از موضوعاتی که در جستارها و نزد جستارنویس‌ها محبوب و متداول هستند، به خصیصه‌ای مشترک میان آنها اشاره می‌کند: تمایل به امور کوچک، نظیر روابط انسانی با خانواده و دوستان، خاطرات دوران کودکی، سرگرمی‌ها و تفریحاتی مثل سفر، پیاده‌روی، یا وقت را به بطالت گذراندن و مواردی از این دست.
گسترش اینترنت، بهبود وضعیت ترجمه آثار ادبی و افزایش مترجمان تازه‌نفس، توجه رسانه‌ها به قالب‌های نویافته ادبی، نقش مطبوعات و بهره‌مندی رسانه‌های مکتوب از همه عوامل قبلی و چندین و چند عامل دیگر، ازجمله زمینه‌هایی است که سبب شده‌ در سال‌های اخیر قالب «جستار» در ادبیات فارسی به جایگاه مهمی دست یابد.

یک اتوبوس آدم برای مواجهه با یک جستارنویس

نکاتی آسیب‌شناسانه درباره جستارنویسی، 49سال پس از انتشار نخستین گفت‌وگوی مطبوعاتی با نخستین جستارنویس ادبیات ایران
از آن پاییز 1351که نجف دریابندری و کریم امامی به‌عنوان گردانندگان مجله «کتاب امروز» از مهرداد بهار، داریوش شایگان، محمدرضا شفیعی‌کدکنی، امیرحسین جهانبگلو و ناصر پاکدامن دعوت کردند تا به خانه فهیمه راستکار و نجف دریابندری بیایند و روبه‌روی شاهرخ مسکوب بنشینند و با او درباره دو کتابش «مقدمه‌ای بر رستم و اسفندیار» و «سوگ سیاوش» گفت‌وگو کنند، دقیقا 49سال می‌گذرد.
ضمیر اول شخص، جستارنویس نیست

ضمیر اول شخص، جستارنویس نیست

نوشتن از خود و از فکرهای موجود در ذهن خود، برای آنها که دستی به قلم دارند احتمالا هم ساده است هم لذت‌بخش. اساسا زندگی در هر جهانی که خود آدمی محور باشد و بتواند بیان کند و بنویسد و نقد کند و به بروز و ظهور برسد - خصوصا هنگامی که مخاطبان بسیاری آن نشخوارهای ذهنی را دنبال می‌کنند- دلچسب است و این شاید بتواند علت محبوبیت جستارنویسی در کمتر از 20سال را تا حدی تبیین کند.
مرز باریک داستان و ناداستان
مرز باریک داستان و ناداستان
کتاب «نزدیک داستان» در سال96 منتشر شد. این کتاب در قالب ناداستان شناخته می‌شود. اگر بخواهم از دلیل نوشتن این کتاب و انتخاب این سبک روایت صحبت کنم، باید به دوره‌ای از فعالیت همشهری داستان اشاره داشته باشم.
«می‌گویند برای راه پیدا‌کردن در دل، راهی جز شکست آن نمی‌دانند.