عربستان در محاصره
بحران اقتصادی ناشی از سقوط قیمت نفت و شیوع کرونا، پیامدهای سختی برای وضعیت داخلی عربستان و موقعیت این کشور در منطقه خواهد داشت
سیاوش فلاحپور _ خبرنگار
بحران کرونا در کنار سقوط تاریخی قیمت نفت چه بر سر عربستان سعودی خواهد آورد؟ پاسخ به این پرسش با توجه به رکود سنگینی که بر اقتصاد جهان سایه افکنده است، روزبهروز سختتر میشود. اگرچه هیچ کشوری از پیامدهای سخت چنین بحرانهای فراگیری در امان نیست، اما بدون شک موقعیت اقتصادهایی که سهم بالایی از بازار نفت و انرژی را بهخود اختصاص داده بودند در این میان وخیمتر است؛ اقتصادهای مصرفی که همزمان با چالش تامین مایحتاج وارداتی خود، بخش مهمی از منابع درآمدشان را نیز از دست دادهاند. عربستان سعودی نماد چنین اقتصادی به شمار میرود؛ کشوری تکدرآمدی که بهدلیل کاهش تقاضا در بازار انرژی از یکسو و سقوط شدید قیمت نفت از سوی دیگر، با بحرانی کمسابقه برای تامین بودجه سالانه خود روبهرو است. البته تمام مشکلات ریاض به اینجا ختم نمیشود و جنگ، عنوان فصل دیگری از بحرانهای این کشور است. جنگ بزرگ و البته پر هزینه عربستان سعودی با همسایه جنوبی این کشور اکنون وارد ششمین سال خود شده، آن هم درحالیکه هیچ چشمانداز روشنی برای پایان جنگ و بازگشت طرفین به میز مذاکره دیده نمیشود. پایان این راه به کجا میرسد؟ آثار اجتماعی و سیاسی بحرانهای اقتصادی عربستان در کوتاهمدت و درازمدت به چه ترتیب خواهد بود؟
فشار بیشتر بر شهروندان؛ تضعیف موقعیت ولیعهد
کسری بودجه 9میلیارد دلاری دولت عربستان، تنها در 4ماه اول سال میلادی2020 نشان داد شرایط سختی پیش روی اقتصاد این کشور قرار دارد؛ کشوری که سالهاست میخواهد از وضعیت تکدرآمدی و اتکا به نفت خارج شود اما تاکنون هیچ گام مؤثری در این زمینه بر نداشته است. به نوشت بلومبرگ، کسری بودجه شدید سعودی در سالجاری منجر به افزایش چشمگیر بدهی خارجی، کاهش ذخایر ارزی و البته کاهش نرخ سود بانکهای این کشور خواهد شد. به این ترتیب میتوان پیشبینی کرد که دولت عربستان با جدیت بیشتری نسبت به گذشته، اجرای برنامه اصلاحات اقتصادی را دنبال کند، برنامهای که شامل وضع مالیاتهای جدید، افزایش قیمت حاملهای سوخت و همچنین کاهش حمایتهای گوناگون دولتی از شهروندان خواهد بود.
اگرچه این اقدامات با توجه به وضعیت اقتصاد عربستان کاملا منطقی و قابل پیشبینی است، اما برای شهروندان این کشور معنای دیگری دارد؛ شهروندانی که صرفا طی سالهای اخیر و البته به شکلی کاملا محدود، فرایند پرداخت مالیات در ازای خدمات دولتی را آغاز کردهاند. روزنامه العربی الجدید مینویسد: بحرانهای متعدد اقتصادی و غیراقتصادی عربستان در جبهههای مختلف، گزینههای پیش روی دولت این کشور برای مهار پیامدهای اقتصادی کرونا و سقوط قیمت نفت را تا حد زیادی محدود کرده است. بر این اساس میتوان گفت در هر صورت، بخش مهمی از بار بحران اقتصادی بر دوش شهروندان سعودی خواهد بود.
از سوی دیگر وضعیت وخیم اقتصادی، بسیاری از پروژههای پر سر و صدای ولیعهد جوان را عملا به حالت تعلیق درآورده است؛ از شهر تکنولوژیک نئوم در کرانه دریای سرخ گرفته تا توسعه زیرساختهای گردشگری و... . محمد الشنقیطی، متفکر اسلامی منتقد سیاستهای محمد بنسلمان و استاد دانشگاه دوحه با اشاره به این مسئله در مصاحبه با شبکه الجزیره میگوید: بخش اول تصویر رسانهای که محمد بنسلمان سعی داشت نزد محافل حقوق بشری جهان از خود معرفی کند با ترور جمال خاشقجی از بین رفت؛ حالا نوبت به نابودی بخش دوم این تصویر رسیده است، بخشی که عبارت بود از مدرنیزاسیون نمایشی عربستان با تأکید بر پروژههای ناکارآمد و پرسر و صدایی نظیر شهر نئوم. تمام اینها بهمعنای افزایش نارضایتی در داخل عربستان و تشدید فشارهای سیاسی و اجتماعی بر محمد بنسلمان بهعنوان مسئول وضع موجود است؛ امری که در کنار فشارهای خارجی میتواند به عاملی خطرناک در تعیین سرنوشت سیاسی محمد بنسلمان تبدیل شود.
موسم امتیازگیری از ریاض
تنها نگاهی به تحولات یک هفته اخیر در جنگ یمن به خوبی نشان میدهد بحرانهای اقتصادی کرونا و نفت تا چه اندازه میتوانند بر موقعیت منطقهای ریاض تأثیرگذار باشند. درحالیکه عربستان در آبانماه سال گذشته برای مهار تنشهای میان خود و امارات در جنوب یمن، توافقی سیاسی را به واسطه عقبنشینیهای فراوان بهدست آورده بود، اکنون شبه نظامیان مورد حمایت امارات با زیر پا گذاشتن تمام مفاد آن توافق، اعلام خودمختاری کرده و حملاتشان علیه دولت منصور هادی را از سر گرفتهاند. از سوی دیگر تمام فرماندهان نظامی جدایی طلبان جنوب که به دستور عربستان و براساس توافق ریاض، یمن را به مقصد ابوظبی ترک کرده بودند، باری دیگر با چراغ سبز امارات برای شرکت در درگیریهای نظامی به کشورشان بازگشتهاند.
این در حالی است که تمام تلاشهای ریاض برای مصالحه با جنبش انصارلله و توقف موقت درگیریهای نظامی با این گروه در یمن تحت عنوان آتش بس انسانی نیز بینتیجه مانده است. عبدالباری عطوان، سردبیر روزنامه رایالیوم در اینباره مینویسد: ضعف واضح عربستان در جریان بحرانهای اخیر، تمام دشمنان و رقبای این کشور را به امتیازگیری بیشتر از سعودیها تحریک کرده است. بدون شک تداوم وضعیت کنونی، موقعیت عربستان را در دیگر میدانهای منطقهای مقابل ایران و ترکیه، ازجمله عراق، سوریه، لبنان یا حتی لیبی ضعیفتر خواهد کرد.
حال و روز بد رسانههای پترودلاری
در ادبیات سیاسی معاصر از رسانههای بزرگ کشورهای عربی خلیجفارس با عنوان رسانههای پترودلاری یاد میشود؛ رسانههایی که مستقیما با دلارهای نفتی تغذیه شده و از هیچ منطق خاصی، نظیر جذب آگهی، افزایش مخاطب یا... در تامین سرمایههای خود پیروی نمیکنند. این رسانهها اکنون بهدلیل بحران در بازارهای نفت در معرض خطری اساسی قرار گرفتهاند؛ خطری که ممکن است به حیات بسیاری از این رسانهها برای همیشه پایان دهد. نخستین قربانی، روزنامه العرب چاپ لندن بود. این روزنامه 43ساله، حرفهایترین رسانه مکتوبی بهشمار میرفت که مورد حمایت امارات بوده و ایدههای سیاسی-فرهنگی این کشور را ترویج میکرد. العرب در سال1977 توسط احمد الصالحین، وزیر رسانه وقت لیبی تاسیس شده و تا بیش از 2دهه مورد حمایت نظامهای قذافی و صدام بود اما در ادامه به میراثی فرهنگی برای شیوخ ثروتمند امارات تبدیل شد. العرب روز گذشته بهکار خود پایان داد و تا این لحظه مشخص نیست چه سرنوشتی در انتظار این روزنامه با سابقه قرار دارد. همچنین شبکه الغد مصر که از دیگر بازوهای رسانهای امارات به شمار میرود اعلام کرد 50درصد از بودجه کل شبکه و 25درصد از حقوق کارمندان خود را بهدلیل مشکلات اقتصادی کم کرده است. اگرچه پس لرزههای بحرانهای اقتصادی تاکنون صرفا به رسانههای اماراتی محدود مانده، اما بعید است رسانههای دیگر کشورهای نفتی همچون عربستان از این زلزله بزرگ مصون باشند.