«همشهری» از لزوم توجه به دانشآموزان استثنایی در روزهای قرنطینه گزارش میدهد
استثنای«شاد»
دانشآموزان نابینا، ناشنوا و مبتلایان به اوتیسم سهمی از برنامههای آموزشی از راه دور ندارند
فهیمه طباطبایی ـ خبرنگار
فرشاد هر روز رأس ساعت 7صبح پنجره اتاقش را باز میکند، گوشهایش را به سمت بلوار اصلی که سمت راست خانهشان است، میچرخاند و با دقت گوش میکند. ماشینها و موتورهایی را که عبور میکنند دانه به دانه میشمارد و حتی مراقب است صدای پای عابران را هم از دست ندهد. ساعت هفتونیم اخبار رادیو پیام را گوش میدهد تا شاید از باز شدن دوباره مدرسهها چیزی بشنود. وقتی دید که خبری نیست، تلویزیون رو روشن میکنه، میزنه شبکه آموزش و به صدای معلمهایی که تازه از خواب بیدار شدن و اومدن سر کلاس تلویزیونی تا به بچههای عادی درس بدن، گوش میده و عین همه این 2ماه از خواهرش که کلاس دوم دبیرستانه میپرسه که تو اون جدول برنامهها ببین، ننوشتن که درس نابینایان کلاس ششم کی شروع میشه؟»
حالا دقیقا 2ماه میشود که کرونا آمده و مدرسهها را به تعطیلی کشانده. فرشاد از این وضعیت شاکی است چون فکر میکند کسی به فکر او و همکلاسیهایش نیست. مدرسه همه دانشآموزها با مدرسه تلویزیونی و اینترنتی جایگزین شده جز دانشآموزان کمتوان که انگار در برنامههای آموزش از راه دور و مجازی، به کل فراموش شدهاند؛«یعنی نمیشد روزی یک ساعت از کلاسهای شبکه هفت رو بذارن برای ما؟ یا مثلا چرا مدرسه ما توی برنامه اینترنتی شاد نیست؟ مهم نیستیم؟ پس درس ما چی؟» کتابهای خط بریلش را یکی یکی باز میکند و از مادرش میخواهد آنهارا سمت دوربین موبایل بگیرد و نشان دهد که درس هایشان تا کجا مانده. فرشاد میخواهد در آینده یک موزیسین موفق و باسواد بشود و به همینخاطر نگران درسهایش است؛« البته معلمهاشون بعضی از درسها رو فایل صدا میفرستن اما استفاده از این روش برای بچهها چندان هم آسون نیست چون لازمه حتما کسی پیششون باشه که به اینترنت وصل بشه، بعد فایل صدا رو بیاره و هرجا که نیاز داشتن عقب و جلو کنه و همین، کار رو مشکل کرده. بدتر اینکه وقتی میبینن تلویزیون برای همه دانشآموزان عادی برنامه گذاشته اِلّا اینها، عصبانیتر هم میشن و میگن چرا معلمهای ما رو نمیارن تلویزیون مگه ما دانشآموز نیستیم؟»
مشکل فرشاد، دانشآموز مدرسه نابینایان دکتر خزائلی تهران، مسئله سایر کودکان و نوجوانان کمتوان جسمی و ذهنی نیز هست. دانشآموزان نابینا، ناشنوا، اوتیسمی، کمتوان ذهنی و چند معلولیتی. گروهی که طبق آخرین آمار سازمان آموزشوپرورش استثنایی، 137هزار نفر از جامعه دانشآموزان کشور را تشکیل میدهند و نیازهای ویژهای در یادگیری دارند. نیازهایی که در این 2ماه تعطیلی برآورده نشده و در هیچیک از روشهای آموزش از راه دور لحاظ نشده است.
نمیشنوی، پس نیستی
شیوا ناشنواست و در کلاس چهارم درس میخواند. پدرش میگوید که روزهای سختی را در قرنطینه خانگی سپری میکند و بهشدت عصبی و تندخو شده چون ابزارهای سرگرمی کمی برای بازی دارد و امکان درس خواندن هم که تقریبا از او گرفته شده؛ « مشکل بچههای ما دوچندانه چون تقریبا نادیده گرفته شدن. تلویزیون که اصلا براشون جذابیتی نداره. شبکه پویا که مخصوص بچههاست، کارتون یا فیلمی که با زبان اشاره پخش بشه، تولید نمیکنه. محصولات شبکه خانگی هم خیلی محدوده و از بس تماشا کردن، خسته شدن. از نظر آموزش درسی هم که شما بزنید شبکه 7 و ببینید اصلا محتوایی برای ناشنوایان یا نابینایان تولید کردن؟ ما حتی به آموزش و پرورش استثنایی و پخش شبکه 7 هم زنگ زدیم و شکایت کردیم اما انگار نه انگار. نتیجه اینکه هر روز اوضاع این بچهها تو خونه بدتر و بدتر شده و دچار افسردگی یا حملههای شدید عصبی میشن.» پدر شیوا معتقد است که درس خواندن کودکان و نوجوانان ناشنوا فقط جنبه آموزشی ندارد و در جامعه و شهری که کمترین توجه به نیازهای معلولان در آنها وجود دارد، یک جور تفریح بهحساب میآید؛ «در ایران ساختارهای اجتماعی و شهری برای حضور بچههای کم توان بهشدت ضعیفه. مثلا ما دخترمون رو باید ساعتهایی ببریم پارک که خلوته چون نه وسایل بازی متناسب با نیازهای یک کمتوان وجود داره و نه خانوادههای دیگه چه خودشون و چه بچههاشون طرز مواجهه با این افراد رو بلدن. در نتیجه محیطهای اندک و مخصوص مثل مدرسه فضای امنی برای این بچهها بهحساب میاد که در اونجا بازی و سرگرمی هم دارن. حالا کرونا این موقعیت رو ازشون گرفته اما آموزشوپرورش استثنایی چی رو جایگزینش کرده؟ کارهایی شده اما هدفمند نیست. جسته گریخته و بسته به خلاقیت و علاقه معلم آموزشهایی انجام شده. بحث امکانات و زیرساختهای آموزش مجازی برای بچههای کمتوان و بهخصوص ناشنوایان هم که نیازی به توضیح نداره.» شیوا برای واژه کرونا در زبان اشاره معادل ساخته و از پدرش میخواهد که به من نشان دهد. با انگشتانش در هوا یک دایره بزرگ میکشد و بعد پنجههای هر دو دستش را به سمت دوربین موبایل میگیرد. ابروهایش را در هم میکشد و صدای گنگی از ته گلویش بیرون میدهد؛« این یعنی کرونا هیولاییه که اگر هر بچهای بره بیرون میگیردش.» شیوا ریز ریز میخندد و چندبار دیگر عکس کرونا را در هوا میکشد. کرونایی بزرگ و زشت که او را تنهاتر از قبل کرده.
اوتیستیکهای رها شده
در میان کودکان و نوجوانان کمتوان که این روزها کرونا راه ارتباطشان را با آموزش و مدرسه مسدود کرده، دانشآموزان اوتیستیک داستان دشوارتری دارند. آنها کاملا از درس خواندن محروم شدهاند و سال تحصیلی عملاً در میانه راه برایشان به پایان رسیده؛ « درس خوندن اوتیستیکها در مدرسه شرایط و سختیهای خودش رو داره چون که تمرکز پایینی دارن و ارتباط و تعاملشون با تأخیر زیادی همراهه. معلمهای بچههای اوتیسمی در مدرسه به شکل فردی بهشون درس میدن و بعضی از کارها رو گروهی دنبال میکنن. کرونا که اومد و مدرسهها رو تعطیل کردن، آموزشها بهطور کامل قطع شد. تلویزیون که هیچی، تکلیفش روشنه اما در آموزش اینترنتی «شاد» هم بچههای ما رو لحاظ نکردن. خیلی پراکنده معلم در واتساپ میاد و موضوعاتی رو به ما مادرها میگه و میخاد که با بچهها تمرین کنیم. همین.» زهرا سینجعلی پسر 10ساله اوتیسمی دارد. امیرحسین حالا دوم ابتدایی است و مادرش نگران که آیا فرزندش میتواند سال آینده به کلاس سوم برود یا نه؟ « از معلم امیرحسین شنیدم که توی آلمان قراره بهزودی آموزش حضوری فردبهفرد رو برای این بچهها شروع کنن یا توی آمریکا روشهای تدریس رو اینترنتی به والدین ارائه میدن تا بتونن تو خونه به بچهها درس بدن. اینها راههای سختی نیست اما آموزش و پرورش تلاش میکنه تعداد دانشآموزان اوتیسمی رو کم جلوه بده که از قضا هزینه کردن براشون بیفایده است. ما حتی در آموزش حضوری هم با مشکلاتی مثل ضعف کتابهای درسی برای بچههامون روبهرو هستیم چه برسه به الان که آموزش از راه دور شده و معلمها کار چندانی از دستشون برنمیاد.»
بنا به گفته رئیس سازمان آموزشوپرورش استثنایی در سال تحصیلی99-98، 2هزار و 600دانشآموز اوتیسمی در ایران مشغول به تحصیل هستند و فقط 48مدرسه برای آنها ساخته شده و 14استان فاقد مدرسه و آموزش مخصوص این کودکان هستند.
دستهای بسته معلمان استثنایی در قرنطینه
اما نقدوگلایه درباره آموزش از راه دور، فقط از جانب دانشآموزان کمتوان ذهنی- جسمی نیست و معلمان و مدیران این مدارس هم نسبت به بیتوجهی مسئولان آموزشوپرورش اعتراض دارند. میگویند مسائل و مشکلاتشان بسیار متنوع و پیچیده شده و تدریس را در این دوران برایشان سختتر کرده است. ضمن اینکه کمتعداد بودن آنها و دانشآموزانشان باعث شده که در هیچیک از برنامههای تلویزیونی و مجازی جایی نداشته باشند. بنفشه ستاری، کارشناس ارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی و معلم دانشآموزان نابینا در اینباره میگوید: «نادیده گرفتن کودکان کمتوان و معلول بحث دوران کرونا نیست، همیشه مشکلات فراوانی درباره آنها وجود دارد ولی چون نیازهایشان متفاوت و متنوع است و جمعیتشان هم به نسبت دانشآموزان عادی کمتر، صدایشان به جایی نمیرسد. معلمان این بچهها همچنین وضعیتی دارند. مثلا ما سالهاست که تأکید کردیم نرمافزارهای آموزشی برای کودکان نابینا و ناشنوا در سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی تهیه کنند یا پیشنهادهایی برای فیلم یا پادکست آموزشی دادهایم اما آنها کفِ نیازهای دانشآموزان نابینا، ناشنوا، اوتیسمی و... را لحاظ میکنند. فضای آموزشی این مدارس هنوز مشکل دارد چه برسد به بحثهای آموزشی و تولید محتوایی.»
او گلایه دانشآموزان و خانوادهها را قبول دارد اما میگوید معلمان نیز با محدودیت روبهرو هستند؛ «دانشآموزان ما وضعیتهای متفاوتی دارند. مثلا یکی نابیناست با هوش عادی و دیگری با هوش مرزی (دیرآموز). دیگری مشکل ناشنوایی هم دارد. هر کدام اینها باید جداگانه آموزش ببینند و این کار را سخت میکند. تلاش میکنیم که هر طور شده آموزشها را دنبال کنیم اما قطعا بهطور کامل ممکن نخواهد بود.»
به عقیده ستاری شیوع کرونا باعث شد اهمیت تولید محتوای چند رسانهای برای دانشآموزان استثنایی بیشتر از گذشته خودش را نشان بدهد؛ « تولید لوازم مکمل آموزشی برای نابینایان، ناشنوایان، اوتیستیکها خیلی خیلی کمه و آموزشوپرورش استثنایی و بهزیستی باید برای این موضوع فکری بکنن. مگه یک معلم چقدر میتونه این خلاها رو به تنهایی پر کنه؟ بهنظرم معلم استثنایی هم خودش قربانیه و نباید بهش ایراد گرفت.»
اما سیدجواد حسینی، رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی کمکاری و بیتوجهی در آموزش کودکان و نوجوانان کمتوان ذهنی-جسمی در روزهای کرونایی را قبول ندارد و عملکرد این سازمان را خوب توصیف میکند؛ « معلمان ما در فضای مجازی بیش از یک میلیون ساعت ویدئو و فایل صوتی آموزش، تولید و ارائه کردهاند که رقم خوبی است. همچنین ما طرح آموزش منزلمحور را برای معلولان جسمی-حرکتی و اوتیسمی داشتیم که البته از قبل هم بوده و در این مدت ادامه پیدا کرده. به این صورت که تبلتهایی با ارزش 6.5میلیون در اختیارشان گذاشتیم که محتوای آموزشی را دریافت کنند.» به گفته حسینی در 7استان پایگاه مجازی برای دانشآموزان و معلمان استثنایی راهاندازی شده و برای آنها که امکان استفاده از این پایگاه را ندارند آموزش حضوری تدارک دیده شده است؛«ما از قبل سیستم رفتوآمد ویژه برای گروهی از دانشآموزانمان داشتیم که آنها را به شکل فردی به مدرسه میآورد. حالا هم این سیستم هست و بچهها به مدرسه میآیند و معلم درسهایشان را میدهد و میرود. همچنین از هفته قبل به شبکه شاد وصل شدیم و کانال اختصاصی داریم و آموزشها از آن طریق هم دنبال خواهد شد.»
او درباره آموزش تلویزیونی هم گفت: «ما تلاش کردیم که زبان اشاره را به این آموزشها برای دانشآموزان ناشنوا اضافه کنیم اما بهدلیل مشکلات فنی این موضوع منتفی شد.»
مشکلات فنی البته گریبانگیر شبکه «شاد» که برای آموزش مجازی دانشآموزان و جبران نقایص آموزش تلویزیونی طراحی شده، هم هست. بسیاری از معلمان و دانشآموزان در روزهای گذشته از مشکلاتشان در استفاده از این شبکه گفته و نوشتهاند. با وجود این مشکلات اما آموزش و پرورش عزمش را جزم کرده، سال تحصیلی را طبق تقویم همیشگی به پایان برساند. مشکلات آموزشی در تعطیلات کرونایی، برای دانشآموزان استثنایی، پررنگتر هست. فرشاد، شیوا، امیرحسین و همکلاسیهایشان و همه بچههای دیگری که توان جسمانی یا ذهنی کمتری نسبت به دانشآموزان دیگر دارند، نیازهای آموزشی متفاوتی دارند که در برنامهریزیهای وزارت آموزش و پرورش برای جبران وقفه آموزشی کرونا، چندان مورد توجه قرار نگرفته است. والدین و معلمان این دانشآموزان معتقدند پایان سال تحصیلی با این وضع، لطمه غیرقابل جبرانی به روند آموزش آنها خواهد زد، مگر اینکه آموزش و پرورش، فکر اساسی برای جبران مافات کند.