• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
پنج شنبه 4 اردیبهشت 1399
کد مطلب : 98981
+
-

پیشنهادهای ویژه هفته

نهایت بی‌کسی
  کتاب مناجات

به زودی،‌ ماه مبارک رمضان آغاز می‌شود. این روزها که زیاد در خانه هستیم و‌ ماه مبارک هم آمده، بد نیست بخشی از این زمان‌های زیاد توی منزل‌ماندن را به معنویات و مناجات اختصاص دهیم. انسان امروز، هرقدر هم که مرفه باشد، از خداوند خویش به دور افتاده و همین باعث شده تا این‌چنین سرگشته و مغموم و افسرده به‌نظر برسد. در حوزه معنویات، مناجات‌ها و مناجات‌خوانی‌ها ارج و قرب خاصی دارند. همه مناجات‌ها هم قرار نیست به عربی باشد؛ اتفاقاً زبان فارسی مناجات‌نامه‌های خوبی دارد. یکی از این نمونه‌های خوب را عباس حسین‌نژاد، شاعر و فعال فرهنگی منتشر کرده است؛ کتابی جیبی و جمع و جور، به نام «مناجات» که زبانی ساده و امروزی دارد و همه با آن ارتباط می‌گیرند. این کتاب را انتشارات سوره مهر چاپ کرده است. اگر دوست دارید فرزندان‌تان با زبانی ساده، مناجات را فهم کنند، این کتاب انتخاب خوبی است. در این کتاب می‌خوانیم: «ای خدای از رگ گردن نزدیک‌تر! ما را این‌قدر دور از خودت مپسند!»، «قشنگا! جهان در زشتی جهالت و پلیدی خشونت فرو رفته، امام موعود را برسان تا زیبایی را به دنیا برگرداند!»، «خدایا از بی‌تو بودن می‌ترسم که این نهایت بی‌کسی است» و... .

به تو پیوستن
کتاب مناجات‌نامه

یکی دیگر از چهره‌های مطرح تاریخ ادبیات و فرهنگ فارسی که به مناجات شناخته می‌شود، خواجه عبدالله انصاری است. اساساً وقتی که از مناجات به زبان فارسی صحبت می‌کنیم، غالب افراد، به یاد این چهره می‌افتند و مناجات‌های او را نقل قول می‌کنند. برای این روزهای معنوی، به‌نظر می‌رسد اگر سروقت مناجات‌های شیخ‌عبدالله انصاری هم برویم، بد نباشد؛ هم داشته‌های ادبی ما بالاتر می‌رود و هم اینکه از نگاهی که یکی از بزرگ‌ترین چهره‌های فرهنگی، ادبی و عرفانی تاریخ ایرانی داشته، بهره‌مند می‌شویم. انصاری را بیشتر به رساله‌ها و مقام علمی و عرفانی‌ای که دارد، می‌شناسند. پس طبیعی است که این مناجات‌ها باید چه عمق و پشتوانه‌ای داشته باشند. با هم بخش‌هایی از این مناجات‌های دلنشین را مرور می‌کنیم: «الهی نام تو ما را جواز، مهر تو ما را جهاز، شناخت تو ما را امان، لطف تو ما را عیان»، «الهی هر که تو را شناسد کار او باریک و هر که تو را نشناسد راه او تاریک، تو را شناختن از تو رستن است و به تو پیوستن از خود گذشتن است»، «الهی اگر طاعت بسی ندارم در هر جهان جز تو کسی ندارم» و... .

یک دلقک فیلسوف
عقاید یک دلقک

رمان «عقاید یک دلقک» درباره زندگی یک دلقک است که معشوقه‌اش او را ترک گفته. این دلقک هم برای تسکین این درد، به مشروب و سفر روی می‌آورد. البته به‌واسطه شغلی که داشته، ناچار می‌شود که در مشروب‌خواری زیاده‌روی نکند؛ به قول خودش یک دلقک مست، زودتر از یک شیروانی‌ساز مست سقوط می‌کند. شنیر، همان دلقک معروف این رمان اثرگذار قرن بیستم، سعی می‌کند به زادگاه خود برگشته و با خویشاوندان و دوستان خود ارتباط بگیرد. در واقع مدام به گذشته برمی‌گردد و همین امر، باعث می‌شود تا رمان، فضایی نوستالژیک به‌خودش بگیرد؛ «وقتی وارد شهر بن شدم، هوا تاریک شده بود. هنگام ورود، خودم را مجبور کردم تن به اجرای تشریفاتی ندهم که طی 5سال سفرهای متمادی انجام داده بودم: پایین و بالا رفتن از پله‌های سکوی ایستگاه راه‌آهن، به زمین گذاشتن ساک سفری، بیرون‌آوردن بلیت قطار از جیب پالتو، برداشتن ساک سفری، تحویل بلیت، خرید روزنامه عصر از کیوسک، خارج‌شدن از ایستگاه و صدازدن یک تاکسی، 5سال تمام تقریباً هر روز یا از جایی مسافرت کرده بودم و یا اینکه به جایی وارد شده بودم.»

بازگشت استاد
طفلی به نام شادی

روزی که درگیر نوشتن این مطلب بودیم، اعلام شده بود که کتاب «طفلی به نام شادی» چاپ خواهد شد. احتمالاً این کتاب الان که اوایل اردیبهشت را پشت سر می‌گذاریم، چاپ شده یا چند روز آینده چاپ خواهد شد. همین که بدانیم این کتاب، مجموعه 5دفتر از اشعار منتشرنشده محمدرضا شفیعی کدکنی در یک جلد است، اهمیت این اتفاق را نشان می‌دهد. شفیعی کدکنی را غالباً با آثار برجسته تحقیقی و تصحیح متون کهن فارسی و البته شعرهای فاخر و اثرگذارش می‌شناسیم. به واقع می‌توان او را تنها غول باقیمانده تحقیق ادبی و نظریه‌پردازی ادبی و تصحیح متون کهن دانست. حالا این مجموعه شعر جدید، 23سال بعد از انتشار آخرین مجموعه شعر این شاعر و پژوهشگر نشر خواهد یافت که یکی از اتفاقات مهم ادبی پیش رو در فضای شعر و ادب فارسی خواهد بود. این مجموعه را انتشارات سخن به زیور طبع خواهد آراست. آخرین مجموعه شعری که از او به یاد داریم «هزاره دوم آهوی کوهی» است که در سال 1376منتشر شد و این اثر نیز شامل 5دفتر بود. برای علاقه‌مندان ادب و فرهنگ فارسی، این اتفاق فرصت مغتنمی است تا آخرین سروده‌های استاد را مرور کنند.

در جست‌وجوی معنا
زیستن

فیلم«زیستن» سال 1952و توسط آکیرا کوروساوا، بلندآوازه‌ترین کارگردان ژاپنی ساخته شده است. فیلم 142دقیقه است. اما در این روزها، چرا باید به سمت و سوی چنین فیلمی بروید و آن را تماشا کنید؟ به یک دلیل ساده؛ این فیلم رویکرد و نمادهای فلسفی و معناگرایانه، البته نه به مفهوم لوس شده ایرانی، دارد. چهاردهمین فیلم کوروساوا، روایت زندگی کارمندی اهل توکیو است که 30 سال تمام، کار یکنواختی انجام داده و همین امر او را دچار مشکلات روانی کرده است. این کارمند، سرانجام متوجه می‌شود که دیگر فرصتی ندارد و مرگش نزدیک است. همین امر باعث می‌شود تا داستان فیلم پیش رفته و با این شخصیت بیشتر درگیر شویم. ظاهرا ایده این داستان از «مرگ ایوان ایلیچ» نوشته تولستوی برداشت شده است. برای این روزهای رمضانی، به‌نظر می‌رسد اگر فراغتی ایجاد کردید، با یک اثر جدی در حوزه فروپاشی روانی و اخلاقی بتوانید رابطه خوبی برقرار کنید. این اثر را یکی از مهم‌ترین آثار کوروساوا می‌دانند، چرا که خیلی هنرمندانه توانسته شخصیت‌پردازی را در اثر سینمایی‌اش دنبال کند؛ گویی که این شخصیت، انسانی در جست‌وجوی معناست. فقط اینکه فیلم، سیاه و سفید است؛ یک وقت توی ذوق‌تان نخورد.

بدون نصیحت اضافه
انیمیشن جوانمردان

صنعت انیمیشن در ایران، با وجود جوانانی خـــــــلاق  و کاربلد، توسعه فراوانی یافته است؛ طوری که گفته می‌شود ارزان‌ترین انیمیشن‌های جهان در ایران ساخته می‌شود؛ آثاری که صرفاً تکراری نبوده و خود دارای مفهوم و عمق هستند. به همین دلیل است که نوجوانان ما می‌توانند استفاده خوبی از این انیمیشن‌ها در روزهای خانه ماندن و مدرسه نرفتن بکنند. یکی از این انیمیشن‌ها که از شبکه امید تلویزیون هم پخش شده است، «جوانمردان» نام دارد. فاز اول این انیمیشن‌ها، به طول کامل از شبکه امید پخش شده و البته می‌توانید از سایت‌های پخش صوت و تصویر، قسمت‌های مختلف آن را تهیه کنید. این مجموعه درباره روزگار حمله مغول‌ها به ایران و نیز حماسه‌هایی است که سرداران ایرانی در مقاومت علیه این مهاجمان خارجی شکل دادند. این مجموعه را علی احمدی کارگردانی کرده و البته قرار است که فازهای بعدی‌اش نیز تولید و از طریق همین شبکه پخش شود. پیام اصلی این انیمیشن‌ها نیز ظلم‌ستیزی و مقابله با بیگانگان با توسل به باورهای ملی و مذهبی و خانوادگی و اخلاقی است. در واقع با تهیه این انیمیشن‌ها، مفاهیمی از این دست را بدون نصیحت اضافه، می‌توانید به نوجوانان خودتان منتقل کنید.

در آغوش خدا
حبیب

حمید فرخ‌نژاد را بیشتر به فیلم‌های ســینمایی‌اش می‌شناسیم. اما همین بازیگر، یک تله‌فیلم تلویزیونی هم بازی کرده که برای این روزها، مناسب به‌نظر می‌رسد؛ تله‌فیلمی به اسم «حبیب». این تله‌فیلم مربوط به سال‌های 89 و 90 می‌شود و بارها هم از تلویزیون پخش شده و البته در سایت‌های مختلف قابل دسترس است. اما قصه چیست؟ حبیب، با نقش‌آفرینی فرخ‌نیا، جوانی فقیر است که می‌خواهد سریع به همه‌جا برسد و از دست این فقر راحت شود. در نتیجه درگیر قاچاق شده و به زندان می‌افتد و حکم اعدامش هم صادر می‌شود.
به‌واقع این تله‌فیلم در لوکیشن زندان اتفاق افتاده و ماجرای سر و کله زدن حبیب را روایت می‌کند. او در زندان متوجه می‌شود قانونی وجود دارد که طبق آن، اگر زندانی بتواند کل قرآن را حفظ کند، از اعدام نجات پیدا می‌کند. در نتیجه همه همتش را صرف می‌کند تا قرآن را حفظ کند. او در واقع نیت اصلی‌اش استفاده از این امتیاز برای رهایی از اعدام بود، ولی در ادامه دگردیسی این شخص را شاهدیم؛ طوری که حتی مأموران و دیگر زندانیان را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.

سؤال‌های بی‌پایان
شب من نزد مود

برای همه ما پیش آمده است که با دوستی یا هر کسی دیگر، بحث‌های فلسفی و الهیاتی داشته باشیم؛ درباره اینکه خدا چیست و ما اصلاً چرا به دنیا آمده‌ایم و چقدر احتمال وجود خدا هست یا نیست و هدف از آفرینش و زیستن چه بوده و هست. هر کسی در نوجوانی و البته بعدها در روزگار میانسالی، درگیر چنین بحث‌هایی می‌شود؛ چرا که می‌خواهد هویت نهایی خودش را کشف کند. فیلم «شب من نزد مود» نیز دقیقاً به چنین نیاز و رویکردی می‌پردازد. قصه فیلم چنین است که یک مکانیک جوان به اسم جین، جاسوسی یک زن را می‌کند. اما او با دوستش پاسکال، تمام شب را به بحث‌هایی درباره دین و فلسفه می‌پردازد. این بحث‌ها باعث می‌شود تا ذهنیت جین حسابی به هم بریزد. در نتیجه قرار می‌گذارند که روز بعد در خانه مود، به ادامه بحث بپردازند. پاسکال در این جلسه، شانس عدم‌وجود خدا را یک به صد می‌داند. در نتیجه با هم قرار می‌گذارند که اگر خدا وجود داشته باشد، جایزه‌اش برایشان یک زندگی ابدی خواهد بود. فیلم در ادامه، جست‌وجوی این کاراکترها، معنادار شدن زندگی را به تصویر می‌کشد.

اونی که مدعی بود...
موزیک بیراهه‌ها و آلبوم مثلث


بخشی از شنیده‌شده‌ترین آهنگ‌ها و موسیقی‌های ایرانی را آنهایی تشکیل می‌دهند که تیتراژخوانی بوده‌اند. تیتراژهای تلویزیونی معمولاً به قدری پخش شده و در سطحی شنیده می‌شوند که حتی گفته می‌شود برخی خواننده‌ها، حاضرند پول خوبی هم بدهند تا تیتراژخوانی کنند. یکی از خوانندگانی که با تیتراژهایش شناخته شد، علی لهراسبی بود؛ با آن صدای غمگین و به قول بعضی‌ها، سلطان غم‌ها. بیشتر آهنگ‌های غمگین را به او می‌دادند تا بخواند. اما یکی از نقاط عطف این خواننده را باید سریال «پیله‌های پرواز» در سال 1384بدانیم؛ سالی که لهراسبی توانست آهنگ «بیراهه‌ها» را بخواند؛ آهنگی که زیاد شنیده شد و او را تبدیل به خواننده‌ای معروف کرد. ترانه این آهنگ را روزبه بمانی سروده بود و بهروز صفاریان هم برای تنظیم و آهنگسازی‌اش، حسابی سنگ تمام گذاشت. شاید می‌پرسید بیراهه‌ها کدام موزیک است؟ این آهنگ در آلبوم مثلث از این خواننده ارائه شد؛ همان آهنگی که ترانه‌اش چنین بود:«اونی که مدعی بود عاشقته/ تو رو تو فاصله‌ها تنها گذاشت/ بی‌خبر رفت و تو این بیراهه‌ها/ رد پاشم واسه چشمات جا نذاشت/ آه دلو سوزوندی/ آه چرا نموندی؟...» هنوز هم شنیدن این آهنگ و صدای لهراسبی، لطف خودش را دارد.

پرنده‌ای معروف
قطعه پرنده از آلبوم فصل پرواز

روزی در جایی، بحثی مطرح داشت دال بر اینکه قدرندیده‌ترین خوانندگان ایرانی کدام‌ها هستند. گروهی روی‌ مانی رهنما نظر داشتند، چرا که این صدا و این طنین صدا و قدرت خواندن، جا داشت که بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. هرچند که بخشی از این قضیه هم اساساً به جاه‌طلبی و نظم و استمرار خود خواننده‌ها بر می‌گردد. به هر حال، مانی رهنما جزو پاپ‌خوانان بسیار خوب ایرانی است. اما در آلبوم فصل پرواز این خواننده، قطعه‌ای وجود دارد به نام پرنده؛ که هنوز هم وقتی از تلویزیون و رادیو پخش می‌شود، توجهات زیادی را به‌خودش جلب می‌کند. این آلبوم در سال1378 پخش شد. در بخش‌هایی از ترانه این این قطعه آمده: «پرنده هم‌قفس هم‌خونه من/ زمستون رفت و شد فصل پریدن/ همین دیروز تو از این خونه رفتی/ ولی از اومدن چیزی نگفتی/ تو را در حنجره یک دشت آواز/ تو را در سر هوای خوب پرواز...» البته مانی رهنما قبل‌تر از این قطعه و آلبوم، به واسطه تیتراژ فیلم مرسدس توانسته بود کمی خودش را معرفی کند. اما پرنده، یک نقطه عطف دیگری بود؛ خاصه که موسیقی آن نیز کار بابک بیات، موزیسین بزرگ ایرانی بود.

تا کی؟
قطعه و آلبوم تمنای وصال

این روزها نام سیدعبدالحسین مختاباد، به واسطه کسب مدال طلای موسیقی ملل 2020سر زبان‌ها افتاده است. او نخستین موزیسین و خواننده ایرانی است که چنین جایزه و افتخاری را کسب کرده است. اما وقتی نام مختاباد را می‌شنویم، بیشتر او را با چه چیزی به یاد می‌آوریم؟ بله، آهنگ تمنای وصال. این قطعه را، خود مختاباد آهنگسازی کرده و شعر معروف آن نیز از شیخ بهایی است. تنظیم آن را حسین فرهادپور بر عهده داشته و جالب اینکه تکنوازی تار آن را جلیل شهناز، یگانه تارنواز ایران بر عهده داشته است. پس بی‌جهت نیست که این قطعه این‌چنین سر زبان‌ها افتاد. این قطعه، در آلبومی با همین نام عرضه شد. اگر هنوز هم شک دارید که درباره کدام آهنگ داریم صحبت می‌کنیم، این شعر را بخوانید: «تا کی به تمنای وصال تو یگانه/ اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه/ خواهد به سرآید غم هجران تو یا نه/‌ای تیر غمت را دل عشاق نشانه.» خاطرتان آمد؟ این قطعه هنوز هم شنیدن دارد و جزو قطعه‌های چشم‌نواز موسیقی و آواز سنتی است. جالب اینکه بخشی از بهترین نوازندگان وقت موسیقی سنتی هم در شکل‌گیری این اثر دخیل بوده‌اند.

از نگاه یاران
تصنیف رهایی

در موزیک‌گردی این هفته، یک تصنیف ماندگار دیگر از موسیقی سنتی ایرانی را معرفی می‌کنیم تا اگر اطلاعاتی از آن ندارید، بروید و آن را گوش کنید. تصنیف رهایی را، صدیق تعریف خوانده است و در آلبومی به نام شیدایی ارائه شده است. وقتی به این تصنیف مراجعه می‌کنیم، با نام‌هایی بزرگ روبه‌رو می‌شویم؛ جلال ذوالفنون در کسوت آهنگساز و فریدون مشیری در کسوت شاعر. اصل تصنیف هم از یک ملودی معروف کردی به نام «حریره حریره» اقتباس شده است. در بخش‌هایی از ترانه و شعر این تصنیف می‌خوانیم: «از نگاه یاران به یاران ندا می‌رسد/ دوره رهایی رهایی فرا می‌رسد/ این شب پریشان پریشان سحر می‌شود/ روز نو گل‌افشان گل‌افشان به ما می‌رسد...» این قطعه به نام «از نگاه یاران» هم شناخته می‌شود و در دستگاه بیات ترک اجرا شده است. این قطعه را، به نوعی باید شنیده‌شده‌ترین و معروف‌ترین قطعه صدیق تعریف هم بدانیم. صدیق تعریف خود نیز کرد است و همین امر، در اثرگذاری و اثرپذیری از ملودی کردی نقش بسیاری ایفا کرده است. آلبوم شیدایی در دهه شصت شکل گرفت و صدیق تعریف، دیگر نتوانست چنین موفقیتی را تکرار کند.

برای آیندگان
خاطره‌نویسی


یکی از بهترین راه‌هایی که می‌توانید روزهای‌ خانه ماندن خودتان را قابل تحمل‌‌تر کنید، خاطره‌نویسی است. بله، خاطره‌نویسی؛ هم به‌عنوان یک تمرین ادبی، هم به‌عنوان یک آفرینش ادبی، هم به‌عنوان یک تمرین روانی برای اینکه وجودتان یکدست شود و هم برای گذران اوقات فراغتی که دارید؛ با کاری که ارزش‌افزوده زیادی برایتان دارد. شما سفرهای زیادی رفته‌اید و اتفاقات خوب و بد زیادی را از سر گذرانده‌اید، حالا فرصت خوبی است که اقدام به ثبت و ضبط این خاطرات کنید. خاطره‌نویسی البته یک ژانر از نویسندگی محسوب می‌شود که می‌تواند اصول و قواعد خودش را داشته باشد. البته به سختی داستان‌نویسی و دیگر قالب‌های ادبی و نویسندگی نیست و به راحتی می‌توانید آن را دنبال کنید. بخشی از خاطره‌نویسی‌های مهم زبان فارسی، اساسا قرار نبوده نوشته شود تا یک اثر ادبی باشد؛ بلکه صرفاً نوشته شده تا وقایع و اطلاعات و احساس‌ها و تجربه‌هایی به یادگار بماند و دیگران از آنها استفاده کنند. اما این آثار در حوزه ادبیات نیز دارای اهمیت شده‌اند. این روزها فرصت خوبی است برای اینکه بتوانید خاطره‌های گذشته خودتان را دسته‌بندی و نگارش کنید و به یادگاری بگذارید.

نقش‌ها و حدس‌ها
بازی نقاش نابینا

این بازی هم جزو بازی‌های جالبی است که می‌توانید به‌صورت خانوادگی انجامش بدهید. احتمالاً در برنامه‌هایی چون خندوانه و دیگر برنامه‌های تلویزیونی هم مدل‌هایی از آن را دیده‌اید که انجام می‌دهند. شما هم اگر جمع‌تان جمع است، می‌توانید انجامش بدهید. اما چطور؟ دو تا گروه 2نفره یا 3 یا 4نفره تشکیل بدهید. دیگر ایجاد تعادل در این بازی با خودتان است. تیم الف، یک کاغذ و قلم حاضر می‌کند. تیم ب هم تصویری را نشان می‌دهد. یکی از اعضای تیم الف که نقاش ماهرتری است، باید شروع کند به نقاشی کردن و عملا سعی کند که آن تصویر نشان داده شده توسط تیم حریف را، نقاشی کند. بازیکن دیگر تیم الف هم باید حدس بزند که چه چیزی در حال نقاشی شدن است. اگر درست حدس بزنید، تیم شما برنده است. اگر هم نتوانید درست حدس بزنید، تیم مقابل برنده است. حالا اگر مثلاً گروه‌های شما بیشتر بودند، می‌توانید تیم به تیم بازی کنید تا در نهایت برنده مشخص شود. شانس هم در این بازی دخیل است؛ هرچقدر تصویری که تیم مقابل رو می‌کند تا شما نقاشی کنید دشوارتر باشد، طبیعی است که وضعیت سخت‌تری خواهید داشت.

سلطان واژه‌ها
بردگیم لغت نومچه

بردگیم‌ها به بازی‌های رومیزی کارتی گفته می‌شود که گستره‌ای از کاملاً ساده تا کاملاً پیچیده و استراتژیک دارند. قیمت‌های متنوعی هم دارند. اما بردگیم لغت نومچه، بازی مناسب خانواده و دورهمی است و قیمتی متعادل هم دارد. تعداد بازیکنانی که در آن شرکت می‌کنند، 3 تا 7 نفر است و هر بازی، می‌تواند تا 20دقیقه هم طول بکشد.
 این بازی شامل 110کارت لغت، 7صفحه وایت‌بردی، 7ماژیک وایت‌برد، یک پایه، یک تخته پاک‌کن و راهنمای بازی است. این بازی، با قدرت هوش کلامی و تداعی واژگانی و مفهومی شما سر و کار دارد. در این بازی، همه سعی می‌کنند تا واژگان مخفی را کشف کنند و به این منظور، سرنخ‌هایی را بـــــه هم‌تیمی‌هایشان می‌دهند تا این اتفاق بیفتد. یک بازی کامل با 13کارت انجام می‌شود. باید سعی کنید کامل‌ترین امتیاز را بگیرید. اگر پاسخ درستی بدهید، یک امتیاز می‌گیرید. هر پاسخ نادرست هم کارتی که در دست دارید و هم کارت بالایی دسته کارت‌ها را از شما می‌گیرد؛ یعنی 2 امتیاز منفی. این بازی در نهایت هوش و حضور ذهن و دایره لغت و تداعی ذهنی‌تان را به‌شدت رشد می‌دهد؛ چه چیزی بهتر از این؟

فرار از چندش‌ها
بردگیم سوسکی

این بردگیم، یک بازی کارتی دورهمی ایرانی است که می‌تواند 2تا 6نفر را سرگرم کند. هر دست بازی هم نیم‌ساعتی طول می‌کشد و برای افراد بالای 8سال توصیه شده است. به‌شدت هم بازی ساده‌ای بوده و قیمت مناسبی دارد. البته این بازی، نمونه خارجی هم دارد و در واقع ما با نسخه ایرانیزه شده آن روبه‌رو هستیم. این بردگیم، یک راهنمای بازی، 6کارت راهنما و 64 کارت تصویری از 8حشره چندش است. بازی شروع شده و همه باید بلوف بزنند و طبق قوانین جلو بروند تا بتوانند دست‌شان را از وجود این حشرات چندش خلاص کنند. اما بازنده، در نهایت کسی است که 4کارت از یک حشره چندش را در اختیار داشته باشد. پس نباید فراموش کرد که این بازی، در گروه بازی‌های بلوفی و دروغ‌محور قرار می‌گیرند؛ طوری که باید دیگران را به اشتباه بیندازید تا هم دست خودتان خالی شود و هم دست دیگران پر باشد؛ تا در نهایت بازنده شوند و شما برنده شوید. البته شاید در یک جمع خانوادگی، از اینکه بازی شما درگیر چنین موجودات چندش باشد، چندان راضی نباشید. اما فراموش نکنید که این، صرفاً یک بازی است.





یک بازی ادبی
شعرخوانی جدید



یک دیوان حافظ یا هر شاعر دیگری را بردارید، طوری که معنی و نوع خوانش لغت‌ها را هم به‌طور کلی داشته باشد. هر کسی می‌تواند از طریق اینترنت‌موبایل خودش هم وارد سایت‌هایی مثل گنجور شده و شروع به خواندن شعر کند. این شعر را با صدای بلند باید بخوانید. دو حالت دارد، یا می‌توانید شعر را درست خوانده و به آخر برسانید یا اینکه تپق بزنید و غلط خوانشی داشته باشید. اگر یک شعر را به طول کامل درست خواندید، یک امتیاز مثبت برای شما ثبت می‌شود. اما اگر نتوانستید و تپق زدید یا غلط داشتید، باید منتظر بمانید تا دوباره نوبت شما بشود و همان شعر را از اول بخوانید. این بار باید سعی کنید که این شعر را درست بخوانید. در این دور یا دست، دیگران شروع می‌کنند به خوانش شعرهای جدیدتر. اگر دیگران درست خواندند، امتیاز به نفع آنها ثبت شده و در دور بعد، باید شعر دیگری را بخوانند. اگر هم تپق زدند که باید دوباره در دور بعدی، همان شعر را بخوانند. 


بخند و بخندان
بازی کنترل خنده



اصل قصه این است که شما تبدیل به گروه‌های مختلف می‌شوید و هر کسی، باید گروه مقابل را بخنداند. حالا اینکه هرگروه چقدر می‌تواند مقاومت کرده و نخندد، مشخص می‌کند که برنده بازی کیست. اما نکته اساسی این بازی، در این است که هر کسی، استعدادهای پنهان خودش را در به خنده واداشتن دیگران می‌تواند کشف کند. گاهی چنان استعدادی در این خندان در خودتان کشف خواهید کرد که فکرش را هم نمی‌کردید. ورژنی دیگر از این بازی را باید در تقلید صدا و رفتارهای دیگران بدانیم. اینکه سعی کنید ادای دیگران را در بیاورید ولی کسانی که ادای‌شان را در می‌آورید، خنده خودشان را کنترل کرده و نخندند. البته این تقلید ادا و رفتار دیگران، حتی بدون کنترل خنده هم می‌تواند اتفاق بیفتد؛ یعنی همین‌که ادای همدیگر را در بیاورید، خودش یک بازی فوق‌العاده است و کلی هم سعه صدر شما را زیادتر می‌کند.



 

این خبر را به اشتراک بگذارید