محمد محمد زاده_معمار
این روزها، نام معمار مثلأ تصویر شخصیتهای جامع الاطراف، مختار، مقتدر و نقش آفرین دوره رنسانس در اروپا یا دورۀ صفویه در ایران را در ذهن تداعی نمیکند. نیرویی پرورش یافته، کار آزموده، دانا به علوم و فنون و نیز فرهنگ و هنر زمانها و زمانۀ خود و مهیا برای رویارویی و مصالحهای اثر گذار و ارزشآفرین با دیگر نیروهای مؤثر شامل دستگاه قدرت یا ایدئولوژی و یا جامعه و مردم که افکار، اندیشه ها، طرحها و برنامههای او به محیط و مکان ها، شکل، سامان، اعتبار و ارزشی فاخر و غرور انگیز میبخشید و به دست او شهرها و بناهایی ستودنی در پاسخ به نیازهای فیزیکی و فرهنگی متولیان یا مردم بر پا میشدند. فرایندی نسبتاً طولانی، که در این لحظه درازای روشنی برای آن در ذهنم نقش نمیبندد، که طی آن، و به طرز فزایندهای در چندین دهۀ گذشته، این نقش پذیری مخدوش شده است.
شاید امروز، با قدری طنز و اغراق، نام معمار، برای بخشی از جامعۀ شهر نشین، شخصیتی تیپ سازی شده را تداعی کند که خوش پوش، خوش نشین، خوش کلام و خوش اقبال است و بسیار مقبول عامه، که با غرابت کلامش و با طنازی و رندی، افکاری فریبنده را از طریق اغوای اشتهای صاحبکاران از هر طیف و طبقهای که باشند، با کمترین زحمت عرضه میکند و از نظر مالی کامیاب میشود.شخصیتی که در محافل بر صدر مینشیند، با فرمی بخصوص و با ژست متفاوتی در حرکات صورت و دست صحبت میکند و معمولاً با اتومبیلهای آنچنانی رفت و آمد میکند و... تازه این تصور مربوط به زمانی است که هنوز تحصیل در معماری ارج و قربی داشت، دانشگاه هنوز دانشگاه بود و...
هنوز، بخش بزرگی از همان جامعۀ شهر نشین و نیز جامعۀ غیر شهر نشین تصور روشنی از معمار دانشگاه دیده ندارند و به عنوان مثال تفاوت نقش و عملکرد او را با اصطلاحاً مهندسان ساختمان تمیز نمی دهند. این مقدمۀ مطول و کمی آمیخته با طنز برای آن بود که به طرح یک پرسش جدی و تلخ از خودم، شما و همۀ کسانی که ممکن است مسئله به آنها مربوط شود شامل معماران و شهرسازان، مردم، حاکمان، مدیران، انجمن ها، سازمانها، دانشگاهیان اعم از استادان و دانشجویان، سوداگران و رانت خواران و در نهایت ارباب قدرت و منفعت بپردازم.
آیا اصلاً امروز چیزی به نام معماری یا مهمتر از آن "معمار راستین"، با معنای رنسانسی یا قرن بیستمی آن در غرب، یا صفوی و حتی قجری آن در ایران، و یا شبحی از آنها وجود خارجی دارد؟ امروز و دراین لحظه نام معمار چه تصویری را در ذهن ما تداعی میکند جز افرادی متجمل که تنها عنوانی را عاریه با خود میکشند و در برابر سیل و ثقلِ حوادث، اگر مرعوب و سازش کار نشده باشند، خلع ید و یا ناچار به تسلیم شدهاند و نتیجۀ آن،و بسیاری از آنهای دیگر، شهرهای انباشته از احجام و مصالح، تهی از فکر و فرهنگ و محیطهای مغشوش حاصل از انباشت بیتدبیری، بیسلیقگی و تهی از مسئولیت کسانی است که شهر و معماری، زمین و آسمان و شهروندان را با سفرۀ چرب و چیل منفعت و قدرت معامله کردهاند.
امروز، از اینکه عنوان معمار را حمل میکنم و در برابر هجوم سهمگین همه چیزهایی که گفتم و همۀ سهل انگاریها، فرصتهای سوخته، دویدنها و نرسیدنها و نشدنها، و نقش و تأثیراتی که به میزان کافی و مقبول نمیتوان داشت، از آن کمتر لذت میبرم و به خود نمیبالم. میدانم این صحبت بسیاری از دوستانی است که بارها خواستهاند و نشده است یا به عبارت بهتر،موانع یا عواملی نگذاشتهاند یا نخواستهاند که بشود. هنوز میشناسم افرادی را که دهها برابر توان محدودی که در اختیارشان بوده در این نبرد نا برابر صرف کردهاند و متحمل رنج و ریاضتهای بسیاری شدهاند بی آنکه بلغزند یا بشکنند تا از جایگاه نحیف و بیرمق معمار راستین بودن دفاع کنند. معمار راستین ماندن، جهادی مستمر، مبارزهای جانکاه، انتخابی پر تاوان و زندگی دشواریست.
روز معمار بر اندک معماران راستین مبارک
و نیز با قدردانی از ایستادگی دست اندر کاران بهداشت و سلامت به بهانۀ روز معمار
چهار شنبه 3 اردیبهشت 1399
کد مطلب :
98935
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/2kWxN
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved