پیشنهاد چند رمان داخلی و خارجی برای تعطیلات پیش رو
وقت خوش خواندن
مصطفی قوانلوقاجار
تعطیلات سال نو فرصت بسیار خوبی برای کتاب خواندن است. از فراغتهایی که در خلال سفر، مهمانی، دید و بازدید برایمان مهیا میشود، میتوانیم برای کتاب خواندن بهره بگیریم. هرچه در طول سال وقت برای خواندن کم میآوردیم، در این زمان میتوانیم تا اندازهای جبران کنیم. اگر به کتاب خواندن نه فقط بهعنوان یک اقدام آگاهی دهنده، بلکه به چشم یک فعالیت لذتبخش نگاه کنیم، آنگاه شوق و شور مطالعه در ما بیشتر میشود. بنابراین لازم نیست فکر کنیم که در این روزها حتما باید کتابهایی را برای جبران یک سال کتاب نخواندن خواند. بهتر است در این ایام از مطالعه لذت ببریم. اگر دوست داریم رمان و داستان بخوانیم و با خواندن آن سرگرم بشویم، چرا این کار را انجام ندهیم. متأسفانه دیدگاههای نادرستی از این قبیل که یک کتاب باید جنبه آگاه بخشی داشته باشد، باعث دوری مردم از کتاب شده است. بیایید فارغ از این دیدگاهها، به پیشنهادهای رنگارنگ ما دل بدهید. شاید یکی از آنها، همان کتابی باشد که دوست داریم در روزهای تعطیلات عید در دست بگیریم.
مهتاب
داستان «مهتاب» در آلبانی و در دوران حکومت کمونیستی انور خوجه میگذرد. دختری جوان به نام ماریان در شبی مهتابی از یک مرد جوان سؤالی میپرسد. چندی بعد که مرد نامزد میکند اما همین سؤال ساده منجر به برانگیخته شدن سوءظنها و حتی برپایی دادگاههایی میشود که به وفور در جوامع استبدادزده دیده میشود. ماریان زیر بار تهمت و افترا به دفاع از خودش برمیخیزد. اسماعیل کاداره، رمان نویس مشهور آلبانی در دورهای میزیست که به گفته خودش کسی نمیتوانست به دیگری تلفن کند و جز احوالپرسی چیزی بگوید، چون میدانست که تماسها بلااستثنا شنود میشوند. شاید به همین دلیل رمانهای او آکنده از استعاره است. این کتاب با ترجمه محمود گودرزی و توسط نشر چترنگ منتشر شده است.
ماناموکی
مایک رسنیک، نویسندهای که به قدرت تخیل و توانایی بالایش در دنیاسازی شهره است؛ برنده پنج جایزه هوگو (با رکورد 37بار نامزدی) برای شاهکارهایی که آفرید شده. او که یکی از اساتید بیچون و چرای داستانسرایی در علمی-تخیلی است. او در ماناموکی داستانهای جذاب و پرماجرایی را از جامعه آرمانی یک مرد بیان میکند. قرن بیست و دوم است، در سرزمین آفریقایی کنیا شهرهای بزرگ و پرجمعیت، دامنه کوه مقدس کیرینیاگا را فرا گرفتهاند و از حیوانات چیزی جز خاطرهای دور باقی نمانده؛ اما کوریبا، حکیم قبیله میداند که مردمش قرنها پیش به شکلی متفاوت زندگی میکردند. او تصمیم به تشکیل جامعهای آرمانی میگیرد، اما نه در زمین بلکه در سیارهای شبیهسازی شده این کار را انجام میدهد. بسیاری از منتقدان این اثر را موفقترین اثر رسنیک تا به امروز میدانند. ماناموکی را الهام حقپرست و پیمان صارمی به فارسی ترجمه کردهاند و انتشارات کتابسرای تندیس آن را منتشر ساخته است.
ناپلئون به جنگ داعش میرود
اگر به داستانهای طنز با تم تاریخی علاقهمندید، کتاب تازه رومَن پوئرتولاس را با عنوان ناپلئون به جنگ داعش میرود، بخوانید. صیادی که تور ماهیگیریاش سنگین شده در فکر صیدی چرب و نرم تورش را بالا میکشد اما جای خوراک شب خود، ناپلئون و اسبش را میبیند که در قعر اقیانوس یخ زده و زنده ماندهاند. بازگشت دوباره امپراتور مصادف میشود با ترور هنرمندان فرانسه و رشد هر روزه داعشیها. امپراتور که بالاخره پس از تلاشی چند روزه کار با اینترنت را یاد میگیرد شروع به کشیدن نقشهای میکند تا ارتشی تشکیل دهد و داعشیها را از بین ببرد اما مشکل اینجاست که کسی باور نمیکند او ناپلئون است. این کتاب را ابوالفضل اللهدادی به زبان فارسی ترجمه و انتشارات ققنوس آن را منتشر کرده است.
اسلحهای برای فروش
گراهام گرین؛ شاعر، نویسنده، نمایشنامهنویس و منتقد ادبی انگلیس است. او بهعنوان یکی از برجستهترین نویسندگان قرن بیستم شناخته میشود. گرین در طول عمر طولانی خود در غالب معرکههای سیاسی و انقلابی گوشه و کنار جهان حاضر و ناظر بود و ماجراهای داستانهایش عمدتاً در متن همین وقایع میگذرد. کتاب «اسلحهای برای فروش» یکی از آثار شاخص اوست. شخصیت محوری داستان «ریون» است؛ مردی بیست و هفت، هشت ساله با لبی شکری که بر اثر فقر مالی نتوانسته لبش را مداوا کند. آنچه در کودکی تا نوجوانی بر او گذشته بسیار غمانگیز بوده است؛ مثلاً از زبان ریون متوجه میشویم که در کودکی پدرش را اعدام میکنند و مادرش به سبب عدمتحمل در برابر چنین داغی، گلوی خود را در آشپزخانه منزل میبرد. ریون در اینباره میگوید، مادرم آنقدر به من اهمیت نداده بود که حتی در آشپزخانه را ببندد. دوران کودکی و نوجوانی او توأم با زجر، فلاکت، فقر و بیمهری سپری میشود تا به جامعه سرد و بیرحم پا میگذارد. همه اینها باعث میشود تا از او یک قاتل ساخته شود، قاتلی که هرگز روی خوش زندگی را ندیده و کشتن برای او فقط اظهار بدگمانی نسبت به بشریت است. این کتاب را گلرخ سعیدنیا به فارسی ترجمه و انتشارات درسا آن را منتشر کرده است.
خرده روایتهای بیزن و شوهری
مهسا ملکمرزبان به تازگی نخستین اثر داستانی خود را با عنوان «خرده روایتهای بیزن و شوهری» روانه بازار کتاب کرده است. این کتاب شامل داستان کوتاههایی است که برخی از آنها پیش از این در قالب نشریه کرگدن منتشر شده بود و برخی دیگر را نیز خود وی به این مجموعه افزوده است. وی درباره موضوع این داستانها میگوید: جرقه موضوعات این آثار در قالبهای مختلفی به ذهنم آمد. برخی از آنها خاطرات بودند و برخی دیگر تجربیات زندگیام. جالب است بگویم که برخی از این موضوعات را از عکسها گرفتم. با این همه تأکید دارم که بگویم کارهایم شهودی بوده و حال و هوای ثابتی ندارند. شاید به همینخاطر است که در این کتاب هم آثار عاشقانه داریم، هم طنز، هم جنایی و هم موضوعات دیگری که میشود در داستان به آنها فکر کرد. این کتاب از سوی نشر بان منتشر و روانه بازار کتابفروشیها شده است.