درو کردن محصول اهمال و انفعال
مهرنوش سلماسی ـ روزنامهنگار
عید امسال همانطور که پیشبینی میکردیم از کار درآمد و شد متفاوتترین نوروز زندگی مان. نخستین نوروزی که پایمان را از خانه بیرون نگذاشتیم مگر به ضرورت و اغلب برای خریدی واجب از نزدیکترین فروشگاه، میوه فروشی، نانوایی و احیانا داروخانه. خرید با رعایت کامل توصیههای بهداشتی انجام میشد و سریع به سنگر خانه بازمیگشتیم. این نخستین نوروزی بود که هیچکس زنگ خانهمان را به صدا درنیاورد. نخستین نوروزی که سیزدهش را هم در خانه به در کردیم. کرونا آیینهای دیرینه مان را هم تغییر داد. خیلی هایمان وقت سال تحویل هم روی عزیزانمان را نبوسیدیم. سفر نرفتیم. دید و بازدیدهای معمول را انجام ندادیم و به تماس تلفنی و تصویری بسنده کردیم. نشستیم در خانه و «پایتخت» دیدیم و کلی فیلم و سریال که سرمان گرم شود و کتاب خواندیم و ویژه نامههای نوروزی را ورق زدیم و گپ زدیم و باز هم گپ زدیم و البته حوصله مان حسابی سر رفت. در میانه اینها گریزی از دنبال کردن خبرها هم نداشتیم. و در راس همه خبرها، اخبار کرونا. خانه نشستیم و هزار بار دست شستیم و ضدعفونی کردیم تا گرفتار کرونا نشویم، حالا کی از دستش خلاص شویم را نمیدانیم. هیچکس نمیداند. عیدمان را با کسالت و اضطراب سپری کردیم و تقریبا هیچ روزی نوروز را حس نکردیم.
اما داستان برای عدهای اینقدرها هم پیچیده و سخت نبود. کسانی که دمی از دید و بازدیدهای نوروزی غافل نشدند و از همان اواخر اسفند چمدان هایشان را بستند و راهی سفر شدند. این همه هشدار و خواهش برای رعایت بدیهیترین اصول که مبتلا و ناقل نشویم هم فایدهای نداشت. گوشی که نخواهد بشنود نمیشنود. ویدئوهایشان را حتما دیدهاید. مسافرانی که عید امسال برایشان هیچ تفاوتی نداشت.کرونا آمده مهم نیست. جانهای عزیزی از دست رفته مهم نیست. کادر درمانی فرسوده شده باز هم مهم نیست. مهم من هستم که به خودخواهی خود مفتخرم. منی که تحت هر شرایطی باید سفرم را بروم هم جان خودم را به خطر بیندازم هم جان نزدیکان، اطرافیان و شاید کسانی که از بد حادثه با من برخوردی داشتهاند. هتلها بسته شدهاند، مهم نیست ما به ویلای خودمان یا فامیل و رفیقمان میرویم. خانه پرش قول میدهیم رعایت کنیم. حالا هرچقدر هم اوضاع بحرانی باشد برای ما اهمیتی ندارد. مایی که لباس سیاه برتن کردیم تا خودمان را عزادار جا بزنیم و از جادهها عبور کنیم. مایی که حاضر نشدیم دیدار فامیل و گعدههای دوستانه مان را تعطیل کنیم. «ما نیز مردمی هستیم.»
حالا دارد دودش به چشمانمان میرود. مایی که رعایت کردیم هم شاید قربانی آنهایی شویم که برایشان مهم نبود کرونا چگونه نفسها را به شماره میاندازد و ملک الموت را خبر میکند. قابل پیشبینی بود که عدهای تن به رعایت هیچ نظم و قاعدهای ندهند. نظرسنجیهای صورت گرفته هم نشان میداد عدهای اهل رعایت هیچچیزی نیستند. ملت همیشه در صحنه، مثل پری رویی که تاب مستوری نداشت زد به کوچه و خیابان و جاده و متأسفانه با تمام تمهیدات نهادهای مسئول، عملا هر که اراده کرد و بر تصمیم خطرناکش مصر بود، سفرش را رفت. رسیدهایم به نیمه دوم فروردین و قرار است درو کنیم محصول اهمال و انفعال را. خدا به همه ما رحم کند.