این مطلب حاوی ویروس کروناست
عجایب فرهنگی قرنطینه
مسعود میر ـ روزنامهنگار
آنقدر خبرهای آلوده به کرونا زندگیمان را در بیخبری فرو برد که اگر خبر و حاشیهای هم رخنما میشد بالاخره بهنحوی به خانهنشینی و قرنطینه و البته نوروز غریب 99مبتلا بود. این متن مروری است بر چندتایی از این موضوعات عجیب که شاید در کسالت و رخوت روزهای خانهنشینی کمتر موردتوجه قرارگرفت.
خوب، بد، ریحانه
«اگر برای خودش دردسر درست نکنه و خلبازیهای معمول خودش رو درنیاره، در آینده نهچندان دور یک ستاره درجه یک خواهیم داشت.» فقط چندروز بیشتر از این اظهارنظر پیمان قاسمخانی درباره بازیگر جوان فیلمش نگذشته بود که بمب ترکید؛ ریحانه پارسا ازدواج کرد و اختلاف سنیاش با همسرش چنان موردتوجه مردم قرارگرفت که دیگر کمتر کسی به این فکر کرد که «خوب، بد، جلف2 »چه سرنوشتی پیدا کرد و اکران نوروزی فیلمی که قرار بود چراغ کمسوی سینماها را برای سال جدید پرنور کند چه شد. دخترک بیستویکساله حالا هر روز در قرنطینه خانگی با همسرش دابسمش و استوری منتشر میکند و هر حرکتش به اندازه رقم آمار استقبال احتمالی تماشاگران از فیلم «ارتش سری» تماشاچی دارد.
کاخ فقرا
چه تصوراتی داشتیم از آن کاخ جشنواره فیلم کن؛ از آن فرش قرمز؛ از آن پَله دِ فستیوال که حضور در آن برای هر فیلمساز و منتقد و عاشق سینمایی شبیه تعبیر یک رؤیای بهاری بود! کرونا اما انگار معادلات دنیا را تغییر داده و یکی هم اینکه نهتنها برگزاری جشنواره فیلم کن به تعویق افتاده که کاخ جشنواره هم برای اسکان بیخانمانهای این شهر ساحلی و محافظت از آنها در برابر ویروس همهگیر در اختیار پابرهنههای فرانسوی قرار داده شده است. عکسهای جدید کاخ جشنواره نه اثری از فرش قرمز دارد و نه ردی از زرقوبرق فوتوکالهای مشهورش. در لابیهای کاخ هیچ فیلمساز و بازیگری تردد ندارند و حالا کاخ در اختیار بیخانمانهایی است که شاید برای همیشه از کرونا ممنون باشند که آنها را مهمان کاخ جشنواره کن کرد.
مدیری و ملاله و ملال
بله. به همین راحتی مجری یکی از مهمترین برنامههای تلویزیون در یک برنامه ضبط شده که بارها بازبینی میشود و مصایب پخش زنده را ندارد، نام و زادگاه ملال یوسفزی، یکی از 2 برنده جایزه صلح نوبل در سال2014 را اشتباه خواند. البته ملال از برنامه مهران مدیری تنها به موضوع ملاله مرتبط نیست که پخش دوباره قسمتهای پخش شده در شبهای متوالی تعطیلات هم برای خودش حکایتی طولانی داشت. ظاهرا تیغ سانسور سیما عیش اهالی «دورهمی» و بهخصوص مدیری را بدجور بر هم زده بود که قسمتهای کوتاه بعضی شبها و پخش قسمتهای تکراری نصیب تماشاگران در قرنطینه تلویزیون شد.
پایتخت در حاشیه متن
شاید سازندگان «پایتخت» خیلی زودتر از تماشاگران سریالشان متوجه شدند که نتوانستهاند مثل همیشه برای مردم دلبری کنند که حاشیه را شروع کردند. اهالی پایتخت خیلی زود ضعفها و کاستیهای سریالشان در فصل ششم را به کجسلیقگی سانسورچیهای پخش سیما مرتبط دانستند و بارها تأکید کردند که شوخیهای ناب و درجه یک سریال بهخاطر ممیزی شدید، نصیب مخاطبان نشده است. فارغ از اینکه در تلویزیون چه خبر است و کی قرار است موضوع ممیزیهای سلیقهای در آن پایان یابد، باید اذعان کرد که پایتخت6 بهخاطر نداشتن متن در حاشیه قرار گرفت و هرچند نسبت به رقبایش در دیگر شبکهها بیشتر درخشید اما دلیل این به چشم آمدن ضعف بیحد و اندازه دیگر سریالها بود نه قدرت پایتخت.
تدوین مجدد سینما در سیما
فیلمهای پخش شده در ایام نوروز، تلویزیونیها را در حرفه تدوین مجدد به تجارب عجیبی رساند. «غلامرضا تختی» از سیما پخش شد اما فصل جشن و پایکوبی بعد از قهرمانی در کافه اصلا در فیلم وجود نداشت. «قصر شیرین» در حالی پخش شد که ناظران کجسلیقه پخش ترجیح داده بودند تا موسیقی فیلم را هم عوض کنند. این تغییرات در تدوین مجدد البته برای این دو فیلم بیشتر به چشم آمد چون این دو فیلم بیشتر هم در سینما دیده شده بودند وگرنه فیلم درجه سه نیمه شب فلان شبکه را که اگر هزاربار تدوین مجدد کنند هم خیلی مهم نیست.
سلبریتی کجایی!؟
هر چقدر سلبریتیهای ایرانی برای سیل و زلزله خودی نشان دادند برای کرونا به قرنطینه رفتند و اثری از خود بر جا نگذاشتند. هر روز خبر کمکهای مالی و بهداشتی سلبریتیهای دنیا منتشر شد و هر روز این سؤال مطرح شد که سلبریتیهای ما در حساب و کتابهای خودشان فولدری برای کمک مالی علیه کرونا باز نکرده بودند؟ اصلا بیخیال کمک مالی شوید. برای این آقایان و خانمها کسر شأن بود که در فرهنگسازی و آموزش علیه این بلا مشارکت کنند؟ دست شستن با صابون شاید برای سلبریتیهای ما کلاس نداشت...