محمدصادق خسروی علیا ـ خبرنگار
چهرهها پشت ماسکها پنهان شده و چشمهای هراسان فضای بیمارستان و اطراف را واکاوی میکند. ترس و تردید در عمق نگاهها رخنه کرده؛ اینجا بخش اورژانس بیمارستان شهدای یافتآباد است. ویروس رعب و وحشت به جان سرماخوردهها افتاده، وسواسها در صف اول هستند تا تست کرونا بدهند. مسئول تریاژ آن سوی شیشه خودش را در هالهای از نایلون پنهان کرده و از پشت عینک و ماسک فیلتردار، مردم در صف را نگاه میکند و با آنها حرف میزند. این طرف اغلب ماسک زدهاند و بقیه با شال جلوی بینیشان را گرفتهاند. در این بیمارستان افراد مشکوک به ویروس کرونا، ابتدا در صف تریاژ میایستند و وقتی نوبتشان میشود بعد از ثبت اطلاعات و عکسبرداری از آنها راهی درمانگاه اورژانس میشوند. آنجا هم یک صف طویل است، پزشکی پشت دیوارهای یک اتاقک لباسهای مخصوص ایزوله به تن دارد و با دستگاه تب سنج، بیماران را معاینه میکند. تعداد زیادی از افرادی که در آن صف ایستادهاند بعد از معاینه پزشک، مقداری داروی سرماخوردگی دریافت میکنند و به خانههایشان میروند. اما عدهای که علائم جدیتری دارند، بعد از معاینههای تخصصی وارد راهروی اورژانس میشوند و تونلهای بیمارستان، بیمار را به ساختمان3 «بخش ایزوله بیماران تنفسی» میرساند. این بخش قرنطینه بیماران مبتلا به کروناست. از بیرون درهای آن قفل و زنجیر شده! و اطراف آن پرنده هم پر نمیزند. افراد عادی و حتی خانوادهها هیچ اطلاعاتی در مورد بیماران در قرنطینه ندارند.
اینجا تدابیر امنیتی بیشتر از تدابیر پیشگیرانه و مقابله با بیماری کرونا لحاظ شده است. افراد بسیاری وارد بیمارستان میشوند و با خوداظهاری عنوان میکنند تمام علائم ابتلا به کرونا را دارند هرچند بیشتر آنها دچار سرماخوردگی و آنفلوآنزا هستند اما در میانشان احتمال دارد افرادی حضور داشته باشند که پس از ساعتی چرخیدن در محوطه بیمارستان و ایستادن در صفهای پر ازدحام، راهی قرنطینه شوند. هیچ حساسیتی در اینباره وجود ندارد و هیچکس دیگر مانع از حضور افراد مشکوک (که احتمالا برخی از آنها مبتلایان به ویروس کرونا هستند) در بین اجتماع مراجعهکنندگان نمیشود.
مرد جوانی در صف تریاژ میپرسد: «چند نفر کرونا دارن اینجا!؟ چقدر میتونیم به این معاینه اعتماد کنیم!؟ اگه کرونا داشته باشیم کجا میبرینمون؟ چی میشه؟» یکی از پرسنل پاسخ میدهد: «شما وایسا تو صف. کاری به این کارا نداشته باش. کارت که انجام شد برو. ما خودمون هم نمیدونیم چه خبره!»
جستوجو برای پیدا کردن بستگان بیماران مبتلا به کرونا به نتیجه نمیرسد. همراه یک بیمارکلیوی در اینباره میگوید:«تا 2 روز پیش برخی از خانوادهها را میدیدم که از پشت شیشه به ملاقات بیماران کرونا میرفتن اما الان پیدا شون نیست. منم شنیدم که برای ملاقات از پشت شیشه، ساعت خاصی تعیین کردن.»
مرد سنگینوزنی به زحمت خودش را به تریاژ میرساند و میگوید: «خانم دکتر؛ من همه نشونههای این بیماری کرونا رو دارم. هم تب دارم، هم سرفههای خشک. تازه از دیشب تا حالا نفسم هم بالا نمیاد. سینم سنگین شده خس خس میکنم. پیشونیم عرق سرد میکنه و...» مرد جوان همینطور که توضیح میدهد افراد در صف با وحشت از او فاصله میگیرند و عقب عقب میروند. برخی از آنها که با دوست یا بستگانشان آمدهاند برای تست بیماری در گوش هم پچ پچ میکنند. دختر جوانی به مادرش میگوید:« بیا از اینجا بریم. شاید سرما خورده باشیم. تو این صف حتما ناقل بیماری هست. بیچاره میشیم...» 2پسر نوجوان هم صف را ترک میکنند:« این دیگه چه وضعشه! خودشون میگن باید یک و نیم متر از هم فاصله داشته باشیم بعد تو بیمارستانها آدمو مجبور میکنن تو صفهای شلوغ وایسه. اصلا از کاراشون سر در نمییارم. انگار اومدیم تست دیابت بدیم! اونقدر ساده گرفتن ماجرارو.»
البته در همین بیمارستان افرادی به چشم میخورند که برخلاف دیگران اصلا عین خیالشان نیست که ویروسی آمده که به خاطرش خیلیها خواب و خوراک ندارند. آنها در آرامش کامل و بدون هیچگونه استرسی، بدون ماسک و رعایت نکات پیشگیرانه در تردد هستند. آنها مسئله را یا به شوخی میگیرند و یا باور دارند ماسک زدن، پوشیدن دستکش و رعایت نکات بهداشتی بیفایده است و هیچ تأثیری در انتقال بیماری ندارد! مرد میانسالی میگوید: «همش بازی هست. شنیدم تو چین داروش رو پیدا کردن. اما به ما نمیدن چون تحریم هستیم. این بازیها را در میارن تا سر ما رو گرم کنن. اگه راست میگین داروشو تهیه کنین از کشورهای دیگه. آقا وقتی دارو و امکانات برای معالجه و درمان این بیماری نداریم، الکی که نمیشه جون مون رو نجات بدیم. با یه ماسک دل مون رو خوش کنیم که چی!»
خانم پا به سن گذاشتهای از وضعیت موجود شکایت میکند و میگوید: «میگن ما برنامهای برای مقابله با این بیماری داریم. کو؟ شما تدبیری میبینی؟ به کی بگم خدا شاهده 4روز آزگاره دنبال ماسک و ژل ضدعفونیکننده هستم. نه برای خودم، خودم به درک برای بچههام. تو این مملکت ماسک پیدا نمیشه بعد میگن ما تدبیر کردیم برای مقابله با بیماری.»
بیرون از بیمارستان شهدای یافتآباد، موضوع در میان عامه مردم هم جدی است اما نه به اندازه آنهایی که در درمانگاهها در صف تست بیماری هستند. شهروندانی که از جلوی بیمارستان عبور میکنند، نگاهی به جمعیت در صف میاندازند و با سرعت از آن مکان دور میشوند. خیلی از عابران ماسک به چهره دارند، برخی هم اعتنایی ندارند و تصور میکنند ویروس کرونا فقط در بیمارستانها لانه کرده و کاری با آدمهای سالم و سرحال ندارد.
سه شنبه 6 اسفند 1398
کد مطلب :
95943
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/0R8r7
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved