دنبال یک سرگرمی جذاب هستید؟ پادکستهای معروف فارسی زبان پیشنهاد ما به شماست
جهان را با من گوش کن
عیسی محمدی
راست گفتهاند که رسانهها نابود نمیشوند بلکه به روز میشوند. روزی، روزگاری همه فکر میکردند که با ظهور تلویزیون و اینترنت و شبکههای مجازی و تلفنهای همراه هوشمند، دیگر کار رادیو تمام است و باید با این رسانه و مدیوم خداحافظی کرد. اما آنها که باسوادتر و آگاهتر بودند، میگفتند که نه، هر رسانهای در نهایت جایگاه خودش را دارد. در ابتدای هزاره جدید بود که با ترکیب اینترنت و رادیو و تدوین صوتی و استفاده از خوراکهای صوتی، پادکستها بهوجود آمدند؛ همانها که به رادیوی اینترنتی هم شهره شدند. پادکستها ثابت کردند که مدیوم صدا، نابود نمیشود، هرچند وارد قالبهای جدیدی هم بشود. حالا پادکستها، یکی از فرمهای قابل احترام تولید محتوا در ایران و جهان هستند. در همین ایران خودمان، برخی از پادکستها چنان موفق بودهاند که توفیق دریافت حمایتهای مالی بخش خصوصی را هم داشتهاند. حالا شاید سؤال بعدیتان این باشد که بهترین پادکستهای حال حاضر یا تولیدشده در ایران و به زبان فارسی کدامها هستند؟ شاید این نوشته، بتواند کمکی به شما بکند.
پادکست
یعنی نوشتن به زبان صدا؛ یعنی شما هر چیزی را به زبان صدا در بیاوری و تقدیم شنوندهات کنی؛ شنوندهای که حالا میتواند هر وقت که خودش خواست آن را گوش کند و هر وقت هم خواست، خاموش کند. پادکستها، این قالبهای خوشایند تولید محتوا، احترام زیادی برای مخاطب قائلاند
چنل بی
موضوع گزارشهای واقعی و اجتماعی
آغاز از سال1394
شاید بشود آن را معروفترین پادکست حال حاضر فارسیزبان دانست؛ اقدامی که باعث شد تا خیلیها متوجه بشوند این حوزه، چه امکانات کشفنشدهای داشته و دارد. این پادکست از وقتی که شروع بهکار کرده، هر بار یک گزارش واقعی از رسانههای انگلیسیزبان را در دست گرفته و آن را به زبان فارسی تعریف میکند. این پادکست ابتدا با حضور علی بندری و بعدتر، با شکلگیری یک تیم به کارش ادامه داد. اصحاب رسانه و ادبیات و هنر، از مشتریان همیشگی این پادکستها هستند.
بیپلاس
خلاصه کتابهای غیرداستانی
آغاز از سال1397
وقتی که چنلبی با موفقیت روبهرو شد، علی بندری و تیمش، اقدام به ایجاد یک پادکست دیگر هم کردند؛ بیپلاس. اما این پادکست چیست و چه تفاوتی با قبلی دارد؟ در این پادکست، شما هر بار خلاصه یک کتاب غیرداستانی را خواهید شنید. این خلاصه برای کسانی که حال و حوصله یا فرصت کتاب خواندن را ندارند، بسیار عالی است و میتواند آنها را علاقهمند به کتابخوانی کند. ضمن اینکه تأکید سازندگان بر این است که قرار نیست توضیح آنها، جایگزین کتاب شود؛ صرفاً قرار است تشویق به کتابخوانی کند.
فایلهای صوتی ترجمان
ادبیات و علوم انسانی
آغاز از 1394
مجموعهای وجود دارد به نام ترجمان که کارش ترجمههای درست و حسابی در زمینه علوم انسانی و ادبیات و فلسفه است و انصافاً مقالات بسیار با کیفیتی هم دارد. از سال94 فایلهای صوتی مقالات هم به امکانات سایت اضافه شده است. در اصل خود ترجمان، این فایلها را پادکست نمیداند و صرفاً تحت عنوان فایل صوتی از آنها یاد میکند. اما ماهیت کار همان است. ترجمان کلی فایل صوتی یا پادکست دارد؛ نزدیک به 27صفحه کامل. با انواع موضوعات و آن هم نگاه جدی و عمیق.
سوخت جت
موضوع توسعه فردی
آغاز از سال1396
گروهی از جوانان خوشفکر که دغدغه رشد و توسعه فردی را داشتند، دور هم جمع شدند و ابتدا گروه کارآفرینان جوان را تشکیل دادند. نیت آنها چنین بود که بتوانند تولید محتوای خوبی در حوزه توسعه فردی انجام بدهند. کمکم کارشان مورد توجه قرار گرفت و البته وارد حوزههای دیگر، ازجمله پادکست هم شدند. حالا پادکستهای تولیدی این گروه، در حال رسیدن به شماره 50است که طی آن اقدام به تشریح تکنیکهای توسعه فردی و کاری و سازمانی و... میکنند.
استرینگ کست
موضوع علم
آغاز از سال1394
این پادکست هم از فعالیت تیمی چند جوان ایرانی سر و سامان یافته است. آنها قصد دارند که به گوشههای خاص و اسرارآمیز علم سرک بکشند. در واقع پادکست، یک فعالیت حرفهای در حوزه ترویج علم به زبان عامهفهم تلقی میشود. این پادکست دارای موضوعات کنجکاوکننده و محتوای تازه و غیرتکراری است که به زبان فارسی در اختیارتان قرار داده میشود و میتواند در کنار سرگرمکردن، حسابی هم برای شما و فرزندانتان آموزنده باشد. تنها کافی است چند دقیقهای به این پادکست گوش بدهید تا متوجه حرفهای بودن کار بشوید.
رادیو گیک
موضوع فناوری و جامعهشناسی
آغاز از سال1394
در بیشتر معرفیهایی که نسبت به پادکستهای خوب فارسیزبان وجود دارد، این پادکست هم حضور دارد؛ در واقع تلاشهای انسانی یک عاشق فناوری و علوم نوین و... است تا از سطح این تکنولوژیها فراتر رفته و به جایی برسد که بشود آن را نگاهی دیگرگونه به این حوزه دانست. او در واقع قصد ندارد صرفاً درباره اخبار جدید این حوزه صحبت کند بلکه درباره نسبت انسان و تکنولوژی و جامعه صحبت میکند. پشت پرده این پادکست، فردی به نام جادی است که البته تعمداً میخواهد با این هویت شناخته شود.
رادیو چهرازی
طنز و اجتماعی
آغاز از 1392
یکی دیگر از پادکستهایی که در میان فارسیزبانان شهرتی به هم زد، پادکست یا رادیو چهرازی بود. در واقع ایده اصلی این پادکست، در یک آسایشگاه بیماران به نام چهرازی اتفاق میافتد. در اینجا داستان زندگی شخصیتهایی به نام علی و حبیب و جمشید و دلبر، دختری که همه بیماران عاشق او شدهاند، نقل شده و لابهلای این داستانها، پیامهای نویسندگان منتقل میشود. موضوعات انتخابی بیشتر احساسی و اجتماعی هستند و متنهای نوشته شده، انصافاً از کیفیت بالایی برخوردارند که نشان میدهد نگاه نمایشمحورانه خوبی پشت این قضیه بوده است.
رادیو دیو
موضوع فرهنگ و هنر
آغاز از 1393
سازندگان این پادکست، البته سعی میکنند خودشان را یک مجله شنیداری فرهنگی و هنری بدانند. این پادکست در هر اپیزود سعی میکند با بهانه ادبیات و موسیقی، به دنیایی دیگر و دنیای خلاقیتها و بهانههای هنری شکلگیری و... سفر کند. ایده شکلگیری این پادکست، در جنگلهای مازندران به ذهن سازندگان آن خطور کرد. به همین دلیل اسمش را دیو گذاشتند؛ چرا که معتقد بودند پشت هر درخت این جنگلها، یک دیو زندگی میکند و آنها هم رادیو دیو را آخر یکی از دریاچههای شمال پیدا کردند.
چرا پادکست؟ خیلی ساده است: شما تجربههایی دارید که باید منتقل کنید. این کار، هم برند شخصی شما را تقویت و هم اعتبار شما را بیشتر میکند و هم میتواند برایتان درآمدزا باشد
راهنمای تولید پادکست
چرا شما نه؟ چرا اینجا نه؟ چرا حالا نه؟
حمله به اعتماد به نفس نداشته
این متن ابتدا برای آموزش مختصر تولید پادکستها شکل گرفته بود اما یک لحظه برگشتیم و با خودمان گفتیم این دیگر چه کاری است؛ بیشتر خوانندگان به واسطه در دستداشتن گوشیهای همراه هوشمند، همه این موارد را بهتر از من و شما میدانند. در نتیجه همه جنبههای آموزش تکنیکی را حذف کردیم و هر چه که باقی ماند، آموزشهای ذهنی است. در اصل بیشتر مردم، یا نمیدانند چرا باید پادکست تولید کنند، یا احساس میکنند اعتماد به نفس این کار را ندارند، یا این تلقی در ذهنشان شکل گرفته که بله، اطلاعات و محتوایی برای ارائه ندارند. گاهی هم خودشان را با تولیدکنندگان پادکستهای معروف مقایسه میکنند و از همان ابتدا، قافیه را میبازند. پس ما این موارد را ذکر میکنیم تا موانع ذهنی شما برای تولید یک پادکست شنیدنی از میان برود.
1ـ یکی از دوندگان دوی ماراتن، اعتقاد جالبی داشت، میگفت 90درصد دوی ماراتن ذهنی است و صرفا 10درصد آن فیزیکی. تصور کنید که در مورد فعالیت طاقتفرسای جسمانی همچون دویدن در یک مسافت طولانی، چنین جملهای را میگفت. احتمالا در مورد باقی موارد هم چنین اصلی صادق است؛ یعنی بیشترین فعالیت ما ذهنی است، نه فیزیکی و واقعی.
2ـ وقتی در مورد فعالیتهای ذهنی در پادکستها صحبت میکنیم، از چه حرف میزنیم؟ حقیقت این است که خیلیها معتقدند که خب، تولید پادکست ربطی به آنها ندارد. چرا؟ چون تصور میکنند که هم نیاز به آدمهای حرفهای دارد، هم اطلاعات حرفهای، هم تدوین حرفهای. حالا در مورد تدوین حرفهای کمتر صحبت میکنیم، اما یکی از بدیهیات حوزه تولید و حتی فروش محتوا، این است که همه اطلاعات موجود و مورد لزوم، در اینترنت وجود دارد. با اینحال چرا بیشتر مردم از کلاسهای زبان و کنکور و آموزش مهارت و... استفاده میکنند؟ به یک دلیل ساده: به قول ژان بقوسیان، پژوهشگر و مدرس حوزه تولید محتوا و مدیریت و کارآفرینی، کار یک مدرس و مشاور در این حوزهها، کمکردن گزینههای شماست. شما در اینترنت و به زبانهای مختلف، هزاران گزینه مختلف دارید و همین، سردرگمتان میکند. یک مشاور و تولیدکننده محتوا و سخنران و مدرس، به واسطه تسلطی که دارد، گزینههای شما را بهشدت محدود میکند تا به راحتی بتوانید از آنها استفاده کنید. پس به این ترتیب، هر کسی میتواند در حوزه خودش، تولید محتوا داشته و حتی از این مسیر به درآمد برسد؛ این از نخستین نکته ذهنی.
3ـ نکته ذهنی دوم در اطلاعات است. همانطور که گفتیم همه اطلاعات در اینترنت موجود است. اما شما هر کجایی که هستید، میتوانید اطلاعات منحصر به فردی تولید و ارائه و یا با خلاقیتی جدید، اطلاعات قبلی را رنگآمیزی و بستهبندی کنید. مثلاً همین گردشگری. داریم به نوروز نزدیک میشویم اما همه ما اطلاعاتی که درباره مقاصد گردشگری داریم، سطحی و تکراری است. چرا شما بهعنوان ساکن یک مقصد گردشگری، اطلاعات جزئیتر و کاربردیتر ندهید؟ این اصل در دیگر حوزهها هم صدق میکند. این هم از نکته ذهنی دوم.
4ـ و نکته ذهنی سوم اینکه در تولید پادکست، بیشتر از کیفیت و فرم، این اطلاعات مفید و منحصر به فرد و به درد بخور شما هستند که اهمیت دارند؛ وگرنه میشود صدای متوسط و حتی تدوین متوسط را تاب آورد. اگر هم همگی آنها در سطح خوب و عالی باشند که دیگر موفقیت شما تضمینشده است.
5ـ خب، حالا این شما هستید و این هم دنیای بیانتهای تولید پادکستهای ریز و درشت. در واقع ابتدا باید نرمافزارهای ذهنی شما اصلاح شود، باقی موارد کار سختی نیست و غالب نوجوانان و جوانان امروزی، میتوانند با نرمافزارهای مربوط به ضبط و ویرایش صدا کار کنند و امکان ضبط هم که همهجا هست و.... دست بهکار شده و اطلاعات مفید کاربردی از حوزههایی که در آنها متخصص هستید را ارائه کنید.
کارگردان «تنهای تنهای تنها» و «آرماندو» که چند تا پادکست هم ضبط کرده و عاشق آن شده است
برایم یک قالب ناشناخته بود
در اصل او را به کارگردانی و نویسندگی میشناسیم و بیشتر به همان کارگردانی. اما به قول خودش، با یک اتفاق عاشق دنیای پادکستها شد. حالا این حوزه برایش به قدری جدی شده که وقتی داستانی یا متنی به جایی میدهد، تأکید میکند که سریع چاپش کنند؛ چون در حال پادکستکردن آن است. احسان عبدیپور، متولد بوشهر است و تا به حال، سریالها و فیلمهای مختلفی را ساخته. او را بیشتر با فیلم تحسینشده تنهای تنهای تنها و سریال تلویزیونی آرماندو به یاد میآوریم که فیلمنامه مینویسد و گاهی داستان نیز. با این چهره فعال سینمایی درباره دنیای پادکستها صحبت کردهایم.
دنیای کارگردانی و نویسندگی کجا و پادکست کجا؟
خیلی اتفاقی بود. همشهری داستان یکی از داستانهای مرا چاپ کرده بود. بچهها زنگ زدند و گفتند که برای عید، میخواهند سیدی صوتی بدهند تا نویسندهها داستانشان را بخوانند. گفتم بهنظرم خیلی کار بیهودهای است چون خودم هر وقت با کتاب یا مجلهای سیدی میبینم، آن را گوشهای میاندازم و گوش نمیدهم. اما به هر حال، به استودیو بل رفتیم و ضبط کردیم. دیدم که بازخورد آن بیشتر از خود نوشته مکتوب بود. 6ماه دیگر هم که دوباره درخواست دادند، همین اتفاق افتاد و دوباره ضبط کردیم. برایم یک مدیوم نامحسوس بود.
یعنی یک امکان ناشناختهای برای شما بود؟
برایم نامحسوس و ناشناخته بود. من اهل وبگردی و رسانهگردی و... نیستم ولی بعدها دیدم که حتی ساختارهایی برای حمایت تکنولوژیک و بارگذاری این آثار وجود دارد. الان هیجان من برای پادکستها، بیشتر از چاپ داستانها و نوشتههایم است. بچهها لطف دارند و آثار مرا چاپ میکنند. الان داستانی دادهام و گفتهام که سریع چاپ کنید، میخواهم پادکست آن را تولید کنم. برایم تبدیل بهکار پرهیجانی شده.
شما بهطور انحصاری هم پادکست تولید کردهاید؟
نه، من اساساً کانال اختصاصی ندارم، هر چیزی هم که به اسم من هست متعلق به من نیست و دیگران لطف دارند و آثارم را در آنجا جمعآوری میکنند. دستشان هم درد نکند، خوب کار میکنند؛ چون من از ابتدا نظم آرشیوسازی ضعیفی داشتم. خوشبختانه گروهی که حتی نمیشناسمشان، این کار را میکنند. اساساً معتقدم که پادکستها، حتی به افزایش عمر مفید آدم هم کمک میکند؛ از این حیث که شما در حال عادی، کارهایت را میکنی ولی در کنارش و بهطور موازی، پادکستها را هم گوش میکنی و مشکلی هم پیش نمیآید. ما اینجا یک فستیوال موسیقی هم داریم که برای سال سوم دارد برگزار میشود. قرار است از پادکستهای معروف ادبیات و موسیقی دعوت کنیم تا در لایو، پادکستشان را ضبط و اجرا کنند تا مخاطبان تماشا کنند.
شما که درگیر نوشتن هم هستید، فکر نمیکنید حس نوشته، به صدا منتقل نشود؟
برای من نه، چون تجربه سینما را هم دارم. در سینما من ایدههایی در مغزم دارم که به تصویر باید بکشم، در اینجا همان ایدهها را باید به صوت دربیاورم.
برای سینمای شما ضرر ندارد؟ اینکه فیلمهای شما را بیشتر دیالوگمحور و صدامحور کند، نه روایتمحور و لوکیشنمحور و حرکتمحور...
شاید این خطر هم وجود داشته باشد، ولی فکر نمیکنم خیلی صدمه بزند. شاید هم این ضربه را زده باشد و من خودم خبر ندارم.
صرفاً دوست دارید نوشتههای خودتان را پادکست کنید یا به نوشتههای دیگران هم فکر میکنید؟
بله، حتماً. مثلاً چیزهایی از محمدرضا صفدری و احمد محمود که میخوانم، دوست دارم پادکستشان کنم.
پس نگاه شما این است که پادکستها مدیوم خوبی بوده و در حال رشدند؟
بله. ببینید! آثار صوتی نسبت به آثار تصویری دمکراتتر هستند. یعنی مخاطب روایت را میشنود و باقی موارد را در خود تخیل میکند. مثلاً وقتی چنل بییک روایت از سفر به قطب جنوب را پادکست میکند، اطلاعات اولیه را به من میدهد، باقی موارد را من بهعنوان مخاطب در ذهنم میسازم. ضمن اینکه پادکست مثلاً از رادیو هم دمکراتتر است، چون هر وقت بخواهیم میتوانیم گوش کنیم و ترمز هم دارد؛ ترمزی که در دست خود ماست.