تهران نیازمند آرامش است و بازیابی اقلیم
عباس ثابتیراد _ دبیر گروه شهر
تهران در طول سالهای گذشته بهویژه از سال84 تا سال96 اتفاقات عجیبی دید. در این سالها جای جای شهر از کوچههای بن بست گرفته تا خیابانهای تنگ و باریک تا حاشیه بزرگراهها، جولانگاه ساختوساز شد. درست در این سالها میشد انتظار داشت که آمار ساختوساز در تهران نیز افزایش یابد اما نه آنگونه که بعدها در آمار سالانه ساختوساز پایتخت از سوی مرکز ملی آمار منتشر شد.
رشد حیرتآور ساختوساز که از سال84 شروع شده بود، ناگهان در سال87 اوج گرفت و در ابتدای دهه90 نیز رکورد زد. تنها در سال90 براساس آمار منتشر شده از سوی مرکز ملی آمار ایران، 15درصد از کل پروانههای ساختمانی صادر شده در کشور، متعلق به تهران بود. رقمی عجیب و حیرتآور.
تهران که همیشه حداکثر 6 تا 7درصد کل ساختوساز کشور را در اختیار داشت، ناگهان از سال87 در صدور پروانه ساختمانی رشد حیرتآوری کرد و در سال90 به این رشد ادامه داد و حتی تا سال92 نیز صدور پروانه ساختمانی در تهران در نقطه اوجش بود.
در سال93 ناگهان ساختوساز کاهش چشمگیری یافت و به نصف رسید و در سال94 نیز کاهش یافت و تا سالهای 95 و 96 نیز این روند کاهشی ادامه داشت.
تمام آنچه میتوانست در شهر رخ دهد، طی سالهای 1384 تا 1392 رخ داد. شهر در آن روزگار بدون توجه به ضوابط فنی و شهرسازی به حراج گذاشته شد و حالا اگر قرار است ساختمانی در شهر ساخته شود، قطعا براساس طرحهای تفصیلی و برنامههای بالادستی است.
در واقع آنچه در آن سالها از شهر به یغما رفت، نه خرج مترو شد و نه پروژههای مردمی بلکه صرف پروژههای بلندپروازانهای شد که با اهداف سیاسی به اجرا در میآمد.
درست در همان سالهایی که شهر به حراج گذاشته شده بود، ایدهای اقتصادی در شهرداری شکل گرفت. در تمام آن سالها، شهرداری به هنگام تدوین بودجه سالانه، از بودجهای بهنام «بودجه غیرنقدی» بهره میبرد. بودجه غیرنقدی در بودجه هرساله شهرداری بهمعنای فروش شهر بود. بودجه غیرنقدی یعنی بودجهای که در دست شهردار نیست و در طول سال با فروش تراکم میتوان بهدست آورد.
بخش عمدهای از بودجه هر ساله شهرداری در طول سالهای 84 تا 96 بودجه غیرنقدی بود. یعنی درآمدی که شهرداری هنوز بهدست نیاورده است. بنابراین ساختوساز براساس قانون جای خود را به شهرفروشی و ساختوساز بدون ضابطه داد و خیلی زود تهران به یک کارگاه بزرگ عمرانی تبدیل شد.
حالا تهران از آن روزها فاصله گرفته است. اگر یکباره بودجه تهران از 18هزار میلیارد تومان به 30هزار میلیارد تومان میرسد نه بهخاطر شهرفروشی بلکه بهخاطر افزایش درآمدهای شهرداری است. نمونه افزایش درآمد شهرداری، درآمدهای ناشی از مالیات بر ارزش افزوده است.
سهم شهرداری از مالیات بر ارزش افزوده، از 3درصد به 4درصد افزایش یافته است و بهدلیل افزایش تورم طی سالهای گذشته، درآمد شهرداری نیز افزایش قابل توجهی یافته است.
تهران در طول دهههای گذشته تا توانسته اقلیمش را از دست داده. شهرفروشی در آن صورت گرفته. کوه و درهاش را نابود شده دیده است. حالا دیگر چیزی ندارد برای فروش. تهران این روزها بیش از هر چیزی نیازمند سکون و آرامش است. نیازمند بازیابی اقلیم و توان اقلیمی. قرار نیست شهر فروخته شود، تا خیابانهای تهران آسفالت بهتری داشته باشند.