گفتوگو با حمیدرضا قربانی، کارگردان «مغز استخوان»
فکر کارگردان یا سلیقه اجتماع
ندا زندی- روزنامهنگار
حمیدرضا قربانی کارش را در سینما با تدوین آغاز کرده و حتی به عنوان دستیار در کنار کارگردانی مثل اصغر فرهادی هم حضور داشته است. جدیدترین ساخته او «مغز استخوان» نام دارد که فیلمی اجتماعی است و تنور رقابت فیلم های اجتماعی جشنواره را داغتر میکند. در این فیلم بازیگرانی همچون پریناز ایزدیار، بابک حمیدیان، جواد عزتی و بهروز شعیبی حضور دارند که مطمئنا باعث افزایش مخاطبان آن می شوند. با قربانی درباره این فیلم و سینمای اجتماعی همکلام شدهایم که در ادامه ماحصل آن را میخوانید.
اینطور که پیداست «مغز استخوان» فیلمی اجتماعی است، درست است؟
بله. فیلمی اجتماعی است و درباره اتفاقی است که برای فرزند خانوادهای می افتد و زن و شوهر این خانواده برای اینکه مشکل فرزندشان را حل کنند، راه غیرمتعارفی را در پیش میگیرند که ممکن است مخاطب احساس کند از عرف جامعه عدول کردهاند.
وفور فیلمهای اجتماعی در جشنواره به دلزدگی مخاطب منجر نمیشود؟
اولا، فیلم هایی که دغدغهها و مسائل مردم را مطرح کنند، فارغ از اینکه در چه ژانری هستند یا چه حال و هوایی دارند، مورد توجه مردم قرار میگیرند. حالا اگر این فیلمها زیرمتن و ساختار خوبی هم داشته باشند، منتقدان هم به آنها توجه میکنند. ثانیا، شما در جشنواره در مدت 10 روز تعدادی فیلم اجتماعی را در کنار هم میبینید و فکر میکنید که همه فیلمهایی که در سال آینده اکران میشوند، اجتماعی هستند اما در طول سال تعداد زیادی فیلم کمدی ساخته و اکران میشود که در کنار فیلمهای اجتماعی به نمایش درمیآیند و به ایجاد تنوع کمک میکنند. به همین دلیل به نظرم کسانی که دغدغه فیلم اجتماعی دارند، نباید از کار دست بکشند و مثلا در خانه بنشینند تا با کار نکردن در سینما تنوع ایجاد شود. کسانی که واقعا دغدغه مردم را دارند و حرف دل مردم را میزنند، نباید رها کنند و کنار بروند، مگر اینکه کسی واقعا دغدغه جدی نداشته باشد و تنها برای ژست گرفتن فیلم اجتماعی بسازد.
توجه زیاد فیلمهای اجتماعی به پیروی از اصغر فرهادی، به داستانهایی که مردم را شگفت زده کند، باعث شبیه شدن این نوع فیلمها بههم نشده است؟
در فیلم اولی که ساختم، کفه هنری فیلم سنگینی میکرد. وقتی فیلم را در کنار مردم تماشا کردم و بازخوردها را دیدم، تصمیم گرفتم در سینمای خودم بیشتر به سلیقه مردم توجه کنم. دوست نداشتم فکرکنم مخاطب اگر متوجه شد، شد و اگر متوجه نشد، نشد. سعی کردم توجه مخاطب را با تغییر ریتم و تمپوی فیلم به دست بیاورم، نه به هر قیمتی. کسانی هم که در این حوزه فیلم می سازند طبیعی است که به سلیقه مردم توجه کنند ولی باید مواظب باشند که تفکرات خودشان حذف نشود.
دلیلتان برای حضور در جشنواره چیست؟
اول اینکه من مالک فیلم نیستم و مالک فیلم شخص دیگری است و طبیعتا من نمیتوانم درباره حضور یا غیبت فیلم در جشنواره تصمیم بگیرم. دوم اینکه چون فیلمساز اجتماعی هستم، به نظرم میرسد اگر حرفی و اعتراضی دارم، باید آن را از طریق فضاها و لایهها و آدم های فیلمم بیان کنم. سوم هم اینکه تفکر و فرهنگ تعطیلبردار و تحریمکردنی نیست.
جواد عزتی 5 فیلم در جشنواره دارد. فکر نمی کنید سال دیگر تماشاگران از تماشای جواد عزتی روی پرده خسته شوند؟
همانطور که گفتم این فیلم ها در طول سال پخش میشوند و این اتفاق نمیافتد. درضمن، انتخاب جواد عزتی برای من تنها به دلیل قابلیتهایش بود. من جواد را از زمانی که سریال بازی میکرد میدیدم و مطمئن بودم که در سینما به جایگاه بالایی میرسد. با اینکه عزتی بازیگر محبوبی است و تهیه کنندهها روی همین محبوبیت برای فروش بیشتر فیلم حساب میکنند، اما موضوعی که باعث شد جواد را انتخاب کنم، قابلیت او بود.
شما با اینکه خودتان تدوینگر هستید، خانم هایده صفییاری فیلمتان را تدوین کرده. این کار را برای اینکه اعتقاد داشتید کارگردان نباید خودش فیلمش را تدوین کند، انجام دادید؟
من خانم صفییاری را از قبل میشناختم و دوست داشتم با ایشان کار کنم که تا این فیلم، این اتفاق نیفتاده بود. معتقدم ایشان کارش را کاملا بلد است و من هم سبک مونتاژشان را بسیار دوست دارم و باعث افتخار من است که ایشان فیلم را تدوین کردهاند. درضمن، این روزها فیلمبرداری و تدوین همزمان انجام میشود، به همین دلیل، ترجیحم این بود که تدوینگر دیگری کار را تدوین کند تا نگاه دوم در فیلم وجود داشته باشد.