سعید مروتی- روزنامهنگار
جشنواره فیلم فجر همان است که بود. همان شیوه برگزاری، همان بینظمی در جدول نمایش، همان حاشیهها و حتی همان فیلمها، که انگار فقط اسمشان تغییر کرده و بازیگرانشان جابهجا شدهاند. سینمای ایران بهسختی تن به تغییر میدهد و برگزارکنندگان جشنواره با هر روش و منشی در نهایت همان راه همیشگی را میروند. بعد از 38سال هنوز هم جشنواره با فیلمهای ضعیف و خنثی شروع میشود. هنوز هم روزهای اول خبرنگاران و منتقدان غر میزنند که جشنواره امسال اینجوری است؟! و یادشان نمیآید که سالهای پیش هم همین بساط برقرار بوده. داستان ذوقزدگی از فیلمها همچنان ادامه دارد. مخالفخوانهای حرفهای هم همچنان و مصرانه میکوشند به بازتولید نفرت بپردازند. فیلمها مثل دهه60 با شتاب به جشنواره میرسند و نمایش نسخه رافکات همچنان متداول است. جمله «بعدا درستش میکنیم» هنوز هم میان سینماگران پرکاربرد است. نسخههای طولانی و ملالآور به جشنواره میآیند و ادیت نهایی میماند برای اکران عمومی. همچنان تصور میشود برای رسیدن به تصویر اجتماع باید عرقگیر تن ستاره فیلم کرد و در خرابه نشاندش و تریاک و هروئین و شیشه به دستش داد. همچنان فیلمهای استراتژیک با سرمایه فراوان نهادهای دولتی و حاکمیتی ساخته میشود و جشنواره بهترین ویترین را در اختیارشان میگذارد. تلقی بسیاری از فیلمسازان از سینمای هنری و روشنفکرانه همچنان دِمده است. نگاهکردن به ساعت موقع تماشای فیلمها، عادتی است که به ندرت ترک میشود. این فقط یک گوشه از داستان جشنواره فیلم فجر و سینمای ایران است. هر دوره ممکن است استثناهایی وجود داشته باشد، ولی قاعده همین است. بهنظر میرسد باید فیلم فجر را همان طوری که هست پذیرفت و از تکرار هرساله رخدادهایش متعجب نشد. امید به تغییر البته خوب است ولی تجربه میگوید خیلی نباید به خروج از این ورطه تکراری دل بست. جشنواره فیلم فجر را همینجوری هم میشود دوست داشت؟ پاسخ جوانها ظاهرا مثبت است. و شور و هیجانی که وجود دارد نشان میدهد خیلیها با پدیده فجر کاملا کنار آمدهاند و حتی با بینظمیها و اغتشاش و آشفتگیهایش تفریح میکنند و از آنها خاطره میسازند. باقی بهانه است.
خیلیها با پدیده فجر کاملا کنار آمدهاند و حتی با بینظمیها و اغتشاش و آشفتگیهایش تفریح میکنند و از آنها خاطره میسازند
تکرار مکررات
در همینه زمینه :