اخبار بد و شایعات چه بلایی بر سر بازار صنایع غذایی میآورد؟
شایعات غذایی
ذرت آلوده، برنج سمی، قرص در کیک، روغن پالم و قارچ سمی چگونه خبرساز شدند
نورا عباسی _ روزنامه نگار
انگار تولیدکنندگان موادغذایی را روی صندلی داغ نشانده باشند، هر از گاهی اخبار واقعی یا غیرواقعی سراغ یک گروه از تولیدکنندگان این حوزه میرود و در چشم بههمزدنی بازار را به هم میزند. این روزها نوبت تولیدکنندگان صنایع لبنی است که به دلیل یک اظهارنظر در مورد وجود سم آفلاتوکسین در شیر، روزهایشان را با ضرر مالی شب کنند. پیش از این هم صاحبان صنایع غذایی و شکلات، تولیدکنندگان قارچ و... هریک بنابه دلایلی، بیاعتمادی مشتریانشان را تجربه کردهاند، اما در یک الگوی یکسان تمام این صاحبان صنایع غذایی بعد از تکذیب تمام اظهارنظرها و اخبار، بعد از گذر زمان و فراموشی موضوع به نقطه قبل بازگشتهاند.
کیکهای قرصی
در آخرین هفتههای آذرماه، روزهای پرالتهابی برای صاحبان صنایع غذایی و شکلات رقم خورد؛ کشف قرص در کیک.
هرمزگان نخستین استانی بود که دانشآموزانش با قرص در کیک مواجه شدند و با گذشت زمان استانهای سیستانوبلوچستان، کرمان، کرمانشاه، بوشهر، آذربایجان شرقی و غربی، زنجان، البرز، ایلام، کردستان، تهران و کهگیلویهوبویراحمد نیز با این موضوع درگیر شدند. در این مدت هراس تغذیه دانشآموزان در مدارس چنان به دل خانوادهها افتاد که بسیاری برای حفظ سلامت فرزندانشان به سبک و سیاق قدیم، هر روز لقمهای آماده میکردند و در کیف مدرسه فرزندشان جای میدادند. در روزهای ابتدایی، خبرها حکایت از وجود قرصهای کشنده در کیکها داشت، اما بعد از بررسیها مشخص شد که داروهای خانگی ازجمله استامینوفن، بروفن، سیتریزین، هیدروکسیزین و متوکلوپرامید در کیکها گذاشته شده بودند. مسمومیت چند نفر بر اثر خوردن این کیکهای مسموم، موجب فراگیر شدن هراس از این محصولات شد و حتی نهادهای امنیتی در کنار مسئولان وزارت بهداشت وارد کار شدند.
سرانجام عبدالرضا رحمانیفضلی، وزیر کشور، در آخرین روز دیماه جزئیات بیشتری در رابطه با این پرونده را اعلام کرد؛« موضوع کیکهای حاوی قرصها حتی به شورای امنیت ارجاع و در آنجا بررسی شد. برخی افراد در داخل کشور پس از تولید کیک درون آن قرص میگذاشتند و از آن فیلم میگرفتند. بسیاری هم این کار را برای سرگرمی انجام میدادند که تعدادی از آنان بازداشت شدهاند.» هر چند بعد از گذشت زمان و ورود نهادهای امنیتی دیگر ماجرای کیکهای حاوی قرص تکرار نشد، اما آنطور که دبیر انجمن صنایع غذایی استان آذربایجان شرقی توضیح داده بود، این اتفاق موجب شد که «بیش از 10واحد تولیدی پیشرو این صنعت با مشکل افت 40درصدی فروش و کمبود نقدینگی» مواجه شوند.
قارچ سمی
بهار پرباران سال در کنار اخبار مختلف از پرشدن سدها و کم شدن نگرانی بیآبی، یک اتفاق نگرانکننده به بار نشاند؛ بارش باران زمینه رشد قارچهای جنگلی را مهیا کرد و این موجب شد که پای قارچهای جنگلی به فروش فلهای قارچ در شهرهای مختلف کشیده شود.
علاقه مردم به استفاده از قارچهای جنگلی بدون آگاهی از غیرسمی بودن آنها، موجب شد تا خطر مرگ بهدلیل مصرف قارچهای سمی بر سر اهالی استانهای مختلف سایه بیندازد. استانهای آذربایجان غربی، زنجان، کردستان، لرستان، کهگیلویه و بویراحمد، ایلام و خوزستان جزو نقاطی بودند که بیشترین آسیب را از قارچهای سمی دیدند و براساس آماری که در 31اردیبهشت سال گذشته از سوی وزارت بهداشت منتشر شده بود؛ استفاده از قارچ مسموم در آن زمان ۸۰۰ نفر از هموطنان را مسموم کرد و از این تعداد ۲۲۰ تا ۲۳۰ بیمار در بیمارستان بستری شدند و ۱۱ نفر فوت کردند.
این اتفاق موجب شد تا مردم دیگر تمایلی به خرید قارچ نداشته باشند و قارچ چنان منفور شد که بنابر گفته برخی تولیدکنندگان، در آن زمان حتی امکان فروش یک کیلو قارچ در روز را هم نداشتند.
ترسهای پفکی
درست است که ذات ذرت با بحث و حاشیههای تراریخته بودن یا نبودن گره خورده است، اما در کنار این موضوع چندی پیش پای آلودگی ذرتها به سم آفلاتوکسین کشیده شد. امیر خجسته، نایبرئیس کمیسیون اصل۹۰ مجلس، چهرهای بود که در آبان سالجاری این موضوع را رسانهای کرد و از ورود 500هزار تن ذرت سمی به کشور خبر داد.
نیاز به ذرت برای تولید پفک و تهیه خوراک دام و طیور و... موجب شد تا بسیاری با هراس سراغ بستههای پفک در فروشگاهها بروند و از گوشت و مرغی که استفاده میکنند، اطمینان خاطر نداشته باشند. دلنگرانیهای مردم در مورد سلامت ذرت و موادغذایی وابسته به آن موجب شد تا مرتضی رضایی، معاون وزارت جهادکشاورزی ،در گفتوگو با ایرنا دست به شفافسازی بزند. او با تکذیب این موضوع توضیح داد که «امکان ندارد حتی یک دانه ذرت آلوده از بنادر خارج شود. همچنین وارد شدن آن به غذای انسان که اخیراً مطرح شده، صحت ندارد. همچنین این ذرتها از اساس ترخیص نشده که بتوان آن را مصرف کرد. اگر چنین رویهای حاکم بود، ذرتهای آلوده جمع نمیشد که به 140هزار تن برسد و اکنون درباره معدومسازی آن صحبت کنیم».
ماجرای پالمها
شیر جزو خوراکیهایی است که بیشتر از سایر موادغذایی با بحرانهای ناشی از شایعات، اخبار منفی و البته گرانی مواجه شده است. سال93 حسن قاضیزادههاشمی، وزیر سابق بهداشت، از مصرف روغن پالم در لبنیات ابراز نگرانی کرده بود؛ «موضوع استفاده از روغن پالم در برخی لبنیات در شورای عالی سلامت و امنیت غذا بحث شده و قرار است مصرف آن کاهش یابد، این در حالی است که هماکنون ۵۰درصد روغنهای وارداتی، پالم است که قرار است در مرحله اول به ۳۰درصد و سپس به ۱۵درصد برسد.» هرچند بعد از مدت کوتاهی هدایتحسینی، مدیرکل نظارت بر مواد غذایی وقت وزارت بهداشت، اعلام کرد که گزارشی از وجود روغن پالم در شیر و ماست در کشور وجود ندارد، اما همان اظهارنظر وزیر کافی بود تا موجی از نگرانی در مورد شیرهای پالمدار در میان مردم گسترش پیدا کند و از همان جمعیت اندک مصرفکنندگان شیر نیز کاسته شود تا جایی که ابراهیم معتمدی، مدیرعامل شرکت تعاونی صنایع شیر و فراوردههای لبنی استان فارس، از کاهش 20درصدی مصرف شیر در آن بازه زمانی خبر داده بود.
برنج با طعم آرسنیک
در دهه اخیر بارها و بارها اخباری مبنی بر وجود سم آرسنیک در برنجهای وارداتی منتشر و بعد از مدت کوتاهی نیز به فراموشی سپرده شد.
برای نخستینبار سال88 خبر آلودگی 13نوع برنج وارداتی به آرسنیک منتشر شد و پس از آن هرقدر میزان علاقه ایرانیها به برنجهای وارداتی افزایش پیدا کرد، خطر برنجهای آلوده نیز بیشتر به چالش کشیده شد. هرچند در سال88 با دستور وزارت بهداشت دستور جمعآوری چند برنج آلوده صادر شد، اما این داستان برنجهای وارداتی در سالهای بعد چندبار دیگر تکرار شد و هر بار پس از ضرر مالی تولیدکنندگان برنج ایرانی، مشکل با دستور جمعآوری برنجهای ناسالم خارجی رها میشود.