سیمین حاجیپور ساردویی- پژوهشگر حوزه جامعهشناسی سیاسی و مطالعات زنان
قدرت رأیدهی برابر در انتخابات عمیقا با دمکراسی در پیوند است. انتخابات مستلزم آن است که همه شهروندان یک کشور بتوانند از طریق نمایندگانی که با رأیدهی آزاد، مستقیم و پنهانی و با استفاده از اصل جهانی «هر شخص، یک رأی» انتخاب میکنند، در تصمیمات سیاسی کشور خود مشارکت کنند. نمایندگی شامل 5 ویژگی/ عنصر مرتبط است: 1- میزان مشارکت رأیدهندگان در انتخابات؛ 2- میزان ارتباط مستقیم میان رأیدهندگان و منتخبان؛ 3-دامنه انتخاب در دسترس رأیدهندگان؛ 4- میزان برابر اثرگذاری مؤثر هر رأیدهنده؛ و 5- نسبت انتخاباتی که به نمایندگی واقعی میرسد.
جامعه ایران به برگزاری یک انتخابات دیگر نزدیک میشود. اما نمایندگان پارلمان در ایران چگونه انتخاب میشوند؟ در نظام انتخاباتی اکثریتی، کاندیدا یا کاندیداهایی که بیشترین رأی را در هر حوزه انتخابیه کسب کنند، به تعداد کرسیهای تخصیص داده شده به آن حوزه، به مجلس شورای اسلامی راه مییابند.
از انتخابات سال1394، مردم بنا به رفتار انتخاباتی مبتنی بر رأیدهی لیستی، به کاندیداها رأی میدهند. در واقع، آنها به احزاب سیاسی رأی میدهند. در این سیستم رأیگیری بهطور واضح به دو جریان اصلی ایران یعنی جریان اصلاحطلبی و اصولگرایی کمک میشود تا در انتخاباتهای عمومی مانند مجلس یا شوراهای شهر و روستا به نسبتهای متفاوت پیروزیهایی کسب کنند. بهعنوان مثال، در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی ایران که در سال1394 برگزار شد، 44.6درصد کرسیها به ائتلاف اصلاحطلبان و حامیان دولت، 28درصد کرسیها به ائتلاف بزرگ اصولگرایان و 27.4درصد کرسیها به افرادی خارج از دو لیست اختصاص داده شد.
همواره عوامل سراسری مهمی بر نحوه رأیدهی مردم تأثیر میگذارد؛ یکی از این عوامل اندازه و بزرگی حوزههای انتخابیه است. کشورها میتوانند از حوزههای انتخابیه چندعضوی یا تکعضوی یا ترکیبی استفاده کنند. در ایران، از نوع ترکیبی استفاده میشود، اما تعداد حوزههای انتخابیه تکعضوی غالب است. در اصل، میتوانیم بگوییم انتخابات مجلس شورای اسلامی شامل 207انتخابات کوچک محلی است - براساس مصوبه سال1383 مجلس، در ایران 207حوزه انتخابیه وجود دارد - از این 207حوزه انتخابیه، 5حوزه به اقلیتهای مذهبی تعلق میگیرد. از 202حوزه انتخابیه باقیمانده، 167حوزه تکعضوی هستند که 82.7درصد از حوزههای انتخابیه ایران را تشکیل میدهند.
1- با حوزههای انتخابیه بزرگ تنوع و تکثر سیاسی در مجلس بهتر انعکاس مییابد، زیرا در حوزههای انتخابیه بزرگ امکان بیشتری وجود دارد که از جریانهای مختلف سیاسی، افراد مستقل و گروههای به حاشیه رانده شده مانند زنان به مجلس راه یابند. در نتیجه، پارلمان بهطور صحیحتری نما و آینه نظرات و دیدگاههای مختلف مردم خواهد بود. اما در حوزههای انتخابیه کوچک، صدای تعداد زیادی از رأیدهندگان شنیده نمیشود و پارلمان در انعکاس خواستهها، نیازها، علایق و منافع افرادی که نمایندگی آنها را برعهده دارد، شکست میخورد. در واقع بسیاری از مردم نقشی در تصمیمگیریهای ملی ندارند. این وضعیت فقط برای دمکراسی بد نیست؛ بلکه برای کل عرصه سیاست و جامعه مطلوب نیست.
2- همه بر این باور هستند که تمام آرا باید ارزش یکسان داشته باشند، درست است؟ اما با وجود حوزههای انتخابیه کوچک و تکعضوی، ارزش آرا با یکدیگر برابر نیستند. بهعنوان مثال، در انتخابات دهمین دوره مجلس در یکی از شهرستانها، فردی با 9842رأی به مجلس راه یافته است، درحالیکه در حوزه انتخابیه تهران افراد با زیر یک میلیون رأی به مجلس راه نیافتهاند. بنابراین، نحوه تقسیمبندی حوزههای انتخابیه در ایران بهگونهای است که ارزش آرا با یکدیگر برابر نیست.
3- در حوزههای انتخابیه کوچک، نتیجه انتخابات بهوسیله رأیدهندگان خاکستری تعیین تکلیف میشود. در نتیجه احزاب و سیاستمداران تلاشها، منابع، تبلیغات و حتی سیاستهای خود را روی این تعداد اندک از رأیدهندگان متمرکز میکنند. بهعلاوه، هزینههای کارزارهای انتخاباتی برای صندلیهای حوزههای انتخابیه کوچک بسیار پایینتر از حوزههای انتخابیه بزرگ و نابرابر با آنهاست.
4- در حوزههای انتخابیه کوچک، کل رأیدهندگان فقط یک نماینده، در پارلمان دارند. ممکن است تعداد بسیار زیادی از مردم آن حوزه انتخابیه اصلا به این نامزد پیروز رأی نداده باشند و با تفکر و خطمشی او موافق نباشند. در این حوزهها، حتی فردی با یک رأی درصورتی که اکثریت را کسب کند، میتواند به مجلس راه یابد، در حالی که باقیمانده افراد آن حوزه انتخابیه به او رأی ندادهاند.
5- در حوزههای تکعضوی، پرسش ایجابی «میخواهم چهکسی نماینده من باشد؟» به پرسش سلبی «به چهکسی رأی بدهم تا فردی که مایل نیستم به مجلس راه یابد، نتواند به موفقیت دست یابد؟» تبدیل میشود و در نتیجه، تعداد زیادی از آرا هدر میرود. این همان ذهنیت اشتباه چند سال اخیر است که «بد را انتخاب میکنیم تا بدتر به موفقیت دست نیابد». در نتیجه، رأیدهی به این طریق، نوعی رأیدهی تاکتیکی است: رأیدادن به شخصی که شما واقعا گرایشی به سمت او ندارید و فقط برای شکست شخصی که کمتر به او تمایل دارید، به شخص دیگر رأی میدهید. درحالیکه در حوزههای انتخابیه بزرگ نیازی به رأیدهی تاکتیکی نیست. هرکس میتواند به کسی که اعتقاد دارد، رأی بدهد؛ بدون ترس از «راهیابی منحصربهفرد طرف مقابل».
6- در حوزههای انتخابیه بزرگ و چندعضوی شانس و احتمال ورود زنان به مجلس نیز افزایش مییابد و افزایش حضور زنان در مجلس نیز معنای بهبود عدالت حضور در مجلس شورای اسلامی است.
از اینرو، حوزههای انتخابیه بزرگ و دارای 2نماینده یا بیشتر در مجلس بهمعنای آن است که هر یک از افراد ملت دارای صدای برابر است. فرصت برای اصلاح قانون انتخابات در این دوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی سوخت اما لازم است مجلس آینده بهصورت جدی به اصلاح قانون انتخابات فکر کند و ایرادهای قانون فعلی از ثبتنام نامزدها گرفته تا نحوه رأیگیری برای نامزدها را رفع و رجوع کند.
اصلاح انتخابات و عدالت فراگیر
در همینه زمینه :