عیسی عظیمی روزنامهنگار
سال پیش رو، بیشتر از آن که بهار ورزش باشد، تابستان گرم و پرهیاهوی ماست. فصل چیدن محصولی که سالهاست منتظر آنیم. جام جهانی روسیه در خرداد و تیر، بازیهای آسیایی جاکارتا در مرداد و شهریور و جام ملتهای آسیا در دی آینده در امارات، 3 آوردگاه مهم ورزش و البته فوتبال ایران خواهد بود و فارغ از آنچه تاکنون بر ورزشکاران ایرانی گذشته، زمانی است برای امتحان و کارنامه. نمره قبولی در این امتحانها اما، تازه اگر محقق شود هم، چیزی است که بیشتر به درد سیاستمداران میخورد تا ورزشکاران؛ آنها هستند که در ستون برنامههایشان آن زیرها به ردیف ورزش میرسند و تصمیم میگیرند پز نمره ورزششان را هم در کنار اقتصاد، فرهنگ و سیاست، به افکار عمومی بدهند یا ندهند. چیزی که برای مخاطبان ورزش اهمیت خواهد داشت و نمیشود از ایشان پنهان کرد، رویههایی است که منجر به موفقیت یا ناکامی در چنین آوردگاههایی میشود.
فوتبال به مثابه گل سرسبد ورزش ایران، و تیم ملی به عنوان محصول ویترینی این ورزش کانون توجه افکار عمومی در سال پیش رو خواهد بود. سال ما در حالی با کیروش نو میشود که ۱۵ فروردین ۹۷، آغاز هشتمین سال سکانداری او در فوتبال ملی ماست؛ طولانیترین دورهای که یک مربی روی نیمکت تیم ملی ایران سپری کرده و البته موفقترین آن اگر کارنامه را با جام نسنجیم؛ 80 بازی و فقط 8 شکست که 4 تای آن در مسابقات دوستانه بوده، و ۱۷ ماه صدرنشینی در رنکینگ بهترین تیمهای آسیا. پس، عجیب نیست اگر با اطمینان از دست پر، به استقبال سال و فصل پیش رو برویم اما نگاهی به گذشته و به ویژه تیم کیروش، نکتههای مهمی در مورد کلیت فوتبال و ورزش به ما گوشزد خواهد کرد. اطمینان به تیم ملی یا دستکم امید به آبروداری در آوردگاهی به بزرگی جام جهانی حتی، نباید ما را از این نکته غافل کند که این تیم محصول گلخانهای ورزش ماست و نه میوهای که در شرایط طبیعی ورزش ایران به ثمر نشسته باشد.
آنچه ما به آن عادت داشتهایم، نه کار هدفمند و مبتنی بر شیوه و برنامه دقیق، که بیشتر مواجهه با فیل در تاریکی بوده. مستشاری کیروش در فوتبال ملی ما، بیش از هر چیز نوری در این تاریکی بوده و نباید تماشای تیم تر و تازه او، غافلمان کند از روندی که منجر به ساخت چنین تیمی شده. شاید بیشتر از امیدواری به آینده و انتظار برای چیدن این محصول، بهتر این است که با نگاهی به گذشته، فرآیند ساخته شدن این تیم را بررسی کنیم و تا میتوانیم شفاف و دقیق و عقلانی، آن را به شاخه شاخه ورزشمان تسری دهیم. دستکم حالا که کیروش را داریم و شفر و برانکو را، و حالا که بهتر و روشنتر از قبل میدانیم راه موفقیت در ورزش، از مسیر کار و سختکوشی در پرورش استعداد میگذرد. کاری که کم کردهایم و استعدادی که فراوان داریم.
بیا رسید وقت درو
در همینه زمینه :
گشتی در اقتصاد ایران
خبر آخر