بهشت دور نیست
شهلا ریاحی بازیگر بزرگ تئاتر، تلویزیون و سینمای ایران و نخستین کارگردان زن سینمای ایران درگذشت
علیرضا محمودی _ دبیر گروه ادب و هنر
شهلا ریاحی (1398 - 1305)، یکی از نخستین بازیگران زن تاریخ تئاتر و سینمای ایران، روز گذشته بعد از سالها بیماری و فراموشی در یک مرکز نگهداری از سالمندان بیمار در شهرک قدس درگذشت.
بهگزارش همشهری، اگر سیاهه نمایشهای تماشاخانههای تهران در سالهای دهه20 و فهرست فیلمهای دهه30 را مرور کنیم، اهمیت آقا و خانم ریاحی زوجی که زندگی خود را صرف نمایش و سینمای ایران کردند، بیشتر روشن میشود. شهلا ریاحی در مجموعهای از نخستین تجربههای مهم ایرانیان در تاریخ هنرهای نمایشی بهعنوان بازیگر نقش اول زن حضور دارد. تاریخ تحولات اجتماعی ایران بدون درک حضور و تحلیل بازتاب هنرمندان هنرهای نمایشی بهخصوص زنان بازیگر قابل درک نیست. شهلا ریاحی با حمایتهای همسرش اسماعیل ریاحی (1389-1299) توانست نخستین زن ایرانی باشد که نامش در یک فیلم ایرانی («مرجان»/ 1335) بهعنوان کارگردان ذکر میشود، عنوانی که تا 3دهه بعد برایش محفوظ ماند.
آقا شیخ آقای وفادوست، رئیس عدلیه مشهد در سال1304 بهعنوان نماینده مشهد در مجلس مؤسسان سلسله پهلوی راهی تهران میشود. در مدت حضورش در تهران درحالیکه در مشهد همسر و 4فرزند داشت، با دختر 13سالهای بهنام زهرا عسگری ازدواج میکند. وفادوست به مشهد برمیگردد تا مقدمات حضور در مجلس را فراهم کند که اجل امانش نمیدهد. زهرا در سال1305 در روز نیمه شعبان دختری بهدنیا میآورد که او را قدرت زمان نام میگذارد. زهرا چند سال بعد با مردی به نام ریاحی ازدواج میکند. این مرد برادرزادهای به نام اسماعیل دارد. اسماعیل ریاحی 20ساله که معلم مدارس تهران و شیفته تئاتر است با قدرتزمان 14ساله ازدواج میکند. ریاحی علاوه بر ادامه تحصیل در دانشسرای عالی، زمینه پیشرفت همسرش را هم فراهم کرد. او برای همسرش نام هنری شهلا را انتخاب کرد و نام خانوادگی او در فعالیتهای هنریاش ریاحی شد.
رفتوآمد با روشنفکرانی همچون معزالدیوان فکری زمینه بروز استعدادهای بازیگری شهلا را فراهم کرد. فکری با تأسیس گروه ملی تئاتر در پی رونقدادن به اجراهای پراکنده نمایش در تماشاخانههای لالهزار بود. او از شهلا دعوت کرد که بهعنوان بازیگر با گروه تئاتر ملی همکاری کند و شهلا ریاحی با نمایش سیاستهای هارونالرشید به کارگردانی فکری در سال1323 در تماشاخانه تهران واقع در لالهزار با همسرش و حمید قنبری بازیگر و پیشپردهخوان بزرگ تئاتر تهران همبازی شد. نمایشهای «برای وطن» و «فاجعه رمضان» (1323) تحسین همه از بازی شهلا را بهدنبال دارد. او در سال بعد با بازی در نمایشهای «کنت عروسی میکند»، «راهزنان»، «سلطان عبدالحمید» و «پژمان و پریوش» بهعنوان ستاره این نمایشها نام خود را بر سر زبانها میاندازد. شهلا در کنار لرتا هایرپتیان، پرخیده، ایران قادری، بدری هوفر، مورین، توران مهرزاد، ایرن زازیانس، ایران دفتری، ناهید سرفراز، مهری عقیلی و زری ودادیان از بازیگران ثابت نمایشهای لالهزار است. تئاتر در دهه20 مهمترین بیان هنری در ایران محسوب میشود. همه نگاهها را معطوف به صحنههای تماشاخانههای تهران میکند، تا آخرین تحولات جامعه پرجنبوجوش ایران بعد از جنگ جهانی دوم را درک کنند. شهلا ریاحی در متن این بیان هنری نقش مهمی در نخستین تجربههای ایرانیان از مفاهیم مدرن دارد.
در دهه30 سینما جای تئاتر را میگیرد. طبقه متوسط راهی سالنهای سینما میشوند تا نتیجه تجربه ایرانی با سینما را تماشا کنند. عوامل تئاترهای لالهزار، سازندگان نخستین فیلمهای ایرانی هستند. فکری نخستین فیلمش را براساس پیس «خوابهای طلایی» با بازی بازیگران تئاتر تهران به فیلم برمیگرداند. شهلا و همسرش در فیلم بازی میکنند. استودیوها برای جذب بازیگران محبوب تئاترها با هم رقابت میکنند. شهلا و همسرش وارد مسیر تازهای در زندگی هنریشان میشوند. شهلا بهعنوان بازیگر پای ثابت اغلب محصولات مهم و ملودرامهای سینمای ایران در دهه30 است. در سال1335 شهلا ریاحی با کارگردانی و بازی در فیلم مرجان گام مهمی در زندگی خود برمیدارد. مرجان ملودرامی درباره تحول زنان در جامعه جدید ایران است. موفقیت نسبی فیلم باعث میشود که ریاحی نام خود را بهعنوان بازیگر نقش زنانی که در تقابلهای نگرشهای سنتی و روشهای مدرن مجبور به انتخابهای سرنوشتساز هستند، ثبت کند. او در فیلم «بوسه مادر» به کارگردانی عطاءالله زاهد در همین سال از محصولات استودیو عصر طلایی، زنان را به سوادآموزی و شناخت عمیق از همسر قبل از ازدواج ترغیب میکند. او زنان را از سرنوشت زنانی شبیه مادرش برحذر میکند.
اسماعیل ریاحی در 1342 با همکاری احمد شیرازی و با بازی صارمی و شهلا و آرمان فیلم مهم «جاده مرگ» را میسازد. تریلری خوشساخت که با مهارت شیرازی و بازی خوب بازیگران، موفقیت ریاحی بهعنوان کارگردان را تثبیت میکند. خانم و آقای ریاحی نمادی از یک زوج خوشبخت در سینمای ایران محسوب میشوند. در سال1350 شهلا ریاحی با بازی در فیلم درشکهچی و ایفای نقش زینتسادات در کنار نصرت کریمی باردیگر تواناییهای هنری خود را در یک ملودرام ایرانی اثبات میکند.
شهلا ریاحی در بیش از 40تئاتر، بیش از 70فیلم و حدود 30سریال تلویزیونی بازی کرده است. او در نیمی از این آثار نقش مادران فداکار ایرانی را بازی کرده. او خود مادر یک پسر و یک دختر بود. مرگ اسماعیل ریاحی در دهه80 ضربه جبرانناپذیری برای شهلا بود. لبخند همیشگیاش را کم کرد و کارنامه مهم و حضور مؤثر او در نمایش و سینمای ایران را به تاریخ سپرد. اینک او در میان ما نیست. یادش برای خیلیها همیشه با مادرانگی همراه بود؛ مثل فیلمی با بازی فردین و فروزان به کارگردانی همسرش در سال1348: «بهشت دور نیست».