زنجیرهای که فقط حلقه آخر دارد
حسین سلاحورزی/ نایبرئیس اتاق ایران
در روزهای پایانی سال که خریدهای نوروزی اوج گرفته است، از تریبونهای رسمی برای حمایت از تولید داخلی تبلیغ میشود. صدا و سیما در برنامههای خود مردم را دعوت به خرید کالای ایرانی میکند تا تقاضای ایجاد شده در این ایام بیشتر متوجه تولید داخلی شود. نکته اینجاست که برای حمایت از تولید ملی میتوان از مردم خواهش کرد که در خریدهای خود به کالای تولید داخل، توجه بیشتری نشان دهند اما همه میدانیم که بازار با توصیه و دستور عمل نمیکند.
اگر میخواهیم، آنگونه که سیاستگذاران از بازار انتظار دارند، اتفاق بیفتد، باید بسترها را طوری فراهم کنیم که تصمیم متقاضیان برای خرید بهطور طبیعی و معمول به آن سمت سوق پیدا کند. پس کار تأثیرگذاران بر فضای کسب و کار این است که بسترها را برای خودنمایی تولید ملی در بازار فراهم کنند. منظور از این سخن این نیست که با دیوار تعرفهای، فضایی ایزوله برای کالای داخلی ایجاد شود تا متقاضی انتخاب دیگری نداشته باشد بلکه باید شرایط برای تولید رقابتپذیر مهیا شود تا نهتنها در بازار داخل که در بازارهای صادراتی توفیق پیدا کنیم. رسیدن به تولید رقابتپذیر از نظر قیمت و کیفیت با روندهای کنونی حاکم بر فضای کسب و کار شدنی نیست. باید تصمیم جدی نه فقط در دولت که در سایر قوا و نهادها گرفته شود و موانع فضای کسب و کار را برطرف کرد. حذف مقررات زائد همچنان در حد حرف باقی مانده و به کندی پیش میرود. قوه مقننه و قضاییه نیز ابزارهای تأثیرگذاری در فضای کسب و کار دارند که باید نسبت به اصلاح آن در جهت بهبود فرایند تولید و تجارت اقدام کنند.
همکاری مشترک با سرمایهگذاران و برندهای خارجی برای استفاده از تکنولوژی روز و تجربه موفق آنها در بازارهای جهانی میتواند بهعنوان یکی از راهکارهای رسیدن به تولید رقابتپذیر مطرح باشد. موفقیت برندهای پوشاک در ترکیه را میتوان با جلب مشارکت آنها در ایران تکرار کرد نه اینکه بهدنبال اختراع چرخ باشیم و در همه زمینهها خودمان از ابتدا شروع کنیم.
اخیرا خبر رسیده که شرکت سرمایهگذاری تأمین اجتماعی قصد دارد لوازم خانگی پارس را به برند ترکیهای در این زمینه واگذار کند. با تکرار چنین رویههایی در سایر بخشها میتوان ظرفیت مغفول مانده و بلااستفاده در برخی کارخانههای قدیمی را بالفعل کرد. با این فرمول، هم سرمایه خارجی جذب میشود، هم با دانش آنها تولید در کشور تقویت میشود، هم تولید رقابتپذیر از سوی بخشخصوصی روانه بازار میشود و هم بنگاه شبهدولتیِ بدهکار، دارایی کمبازده خود را به نقدینگی قابل استفاده تبدیل میکند.
اگر این زنجیرهها را از مرحله سرمایهگذاری و تولید به درستی در هم بیاویزیم قطعا زنجیره نهایی که بازار و مصرفکننده است نیز براساس این نظم عمل خواهد کرد. بنابراین نمیتوان سُرنا را از سرِ گشاد آن نواخت و برای بازار نسخهپیچی کرد بلکه باید بهطور اصولی و از ابتدا رویههای درست را در پیش گرفت.