تحقیق و پژوهش راهکار درست فکر کردن
مجید فراهانی _ عضو شورای سیاستگذاری جشنواره پژوهش و نوآوری در مدیریت شهری
نقش پژوهش در پیشبرد توسعه و موفقیت در مدیریتهای کلان و خُرد جوامع بر کسی پوشیده نیست. با یک بررسی معمولی و سرانگشتی میتوانیم اهمیت، اعتبار و جایگاه پژوهش و تتبع را در کشورهای توسعه یافته به خوبی مشاهده کنیم، طوری که در عمده جوامع توسعه یافته، برنامههای بلندمدت و طراحی سندهای بالادستی و استراتژیک آنها در بستر یک نگاه ۳۰ ساله و حتی فراتر از آن تدوین میشود. این رویه در قدم اول حاصل درک و تفسیر درست از مدیریت است که نه فقط در قالب نگاه پروژهای و کوتاهمدت، بلکه در قامت رویکردی پروسهای و بلندمدت مسائل و بحرانها را تحلیل میکند. بهدلیل همین نگاه پروسهای است که عموما جوامع مذکور با وقایع غیرمترقبه و دفعی روبهرو نمیشوند. اگر هم به هر دلیل با ناگواریهایی دراقتصاد، اجتماع، فرهنگ، سیاست و مدیریت برخورد کنند بهدلیل تسلط ناشی از مطالعه و پژوهش و درک ابعاد پیدا و پنهان پدیدهها و پدیدارها، با خسارت کمتری از آن میتوانند عبور میکنند. این در حالی است که ما موفق نشدهایم هنجارهای فرهنگی و اعتبار پژوهش را غالب و باور پژوهشی را در میان مسئولان کشور نهادینه کنیم. به همین علت است که نتوانستهایم با صرف هزینههای کمتر در قیاس با هزینه جمع کردن مشکلات با چابکسازی واکنش منطقی در برابر پدیدههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی از دامنههای خسارت بار بکاهیم. به یک معنا ما «عمدتا مسائل را حل نمیکنیم بلکه آن را جمع میکنیم». در نهایت هم با انباشتی از بحرانها مواجه میشویم که به یکباره بر سر ما آوار میشود. در چند سطح و محور میتوانیم چالش و نقاط ضعفهای پیش روی پژوهش در کشور را ردهبندی کنیم. اول ؛ موانع مربوط به سیاستگذاری و نظام تحقیقاتی که در بر گیرنده طیف متنوعی از نگاه فانتری و غیرواقعی تا بیاعتمادی و جدی نگرفتن پژوهش در سیاستگذاری را شامل میشود.دوم؛ موانع فرهنگی که چالش اصلی پژوهش در کشور است که هم در جامعه و هم در بین مدیران مصادیق آن وجود دارد.سوم؛ موانع مربوط به پژوهشگران و فضای استاندارد علمی و پژوهشی است که ناشی از فترت فرهنگی، بسته به فضاهای مختلف، شدت و ضعف دارد و باعث شده باور مسئولان ما به پژوهش به سطحی از ارتقا نرسد که پژوهش را سنگ بنای هر نوع سیاستگذاری بدانند و به قول معروف قبل از هر اقدامی خوب فکر کنند. این «خوب فکرکردن راهی به غیراز پژوهش ندارد. »
چهارم؛ موانع قانونی و بودجهای است که نیازمند اصلاح قوانین است تا از خلال آن راهحلهای نوآورانه و ظرفیتسازیهای علمی در مدیریتهای گوناگون را هدف قرار دهد.بهرغم اینکه براساس فرمایش رهبری ۴ درصد از درآمد ناخالص داخلی برای پژوهش اختصاص پیدا کرده اما باز هم شاخصهای پژوهش، وضعیت مطلوبی را تجربه نمیکنند.بهنظر میرسد اگر دستگاههای اجرایی بهعنوان مثال 2درصد از درآمد خود را صرف پژوهش کنند میتوانند با اصلاح فرایندها به بهبود امور کمک کرده باشند.معتقدم بزرگترین مانع پیش روی پژوهش چالشهای فرهنگی و نگرشی یا به یک معنا نرمافزاری است.در بین مدیران بهدلیل همین ذهنیت منفی پژوهش بهعنوان عاملی برای زیر سؤال بردن عملکردها تلقی میشود که باعث شده نهتنها از پژوهش حمایت نکنند بلکه در مواردی مانع تراشی هم بکنند. حتی در نظام آموزشی ما چه در سطوح ابتدایی و چه در سطوح عالی، نقش آموزش در برابر پژوهش ناچیز است و «حقالتحقیق» در برابر «حق التدریس» ناچیز است. اگر در خیابان انقلاب چند دقیقهای قدم بزنیم متوجه وخامت اوضاع خواهیمشد.جایی که حتی پایان نامههای دکتری را هم با پرداخت مبلغی میتوان خرید.یا جمله «تحقیق و مقاله اینترنتی پذیرفته میشود» که بر در و دیوار کافینتها نقش بسته عدهای را به فکر انداخته که بدون زحمت و با یک جستوجوی ساده از اینترنت پژوهشی را سر هم کنند و زحمت مطالعه را بهخود ندهند.هر چند اینترنت میتواند نقش مثبت و سازندهای برای پیشبرد علم داشته باشد اما اتکای صرف به آن اشتباه بزرگی است. معتقدم نهادهای آموزشی مثل آموزش و پرورش و مراکز دانشگاهی و فرهنگی و حتی رسانهها نقش بزرگی در جا انداختن فرهنگ تحقیق و پژوهش و مقابله با تجاریسازی آن بر عهده دارند.