نسرین جعفری_ روانشناس
بچهها در نوجوانی دنبال تمرین کردن بزرگسالی هستند و بهنوعی تلاش میکنند برای آینده خود تمرین خوبی داشته باشند. اما در برخی موارد شاهد آن هستیم که نوجوانان تحمل شکست را ندارند. این تابآوری پایین در مقابل شکستها میتواند تبعات بدی برای فرد و خانواده او به همراه داشته باشد. این فکر که باید همیشه همهچیز سر جای خودش باشد میتواند نوجوانتان را به هم بریزد و او را مأیوس کند، خصوصا اگر چنین شرایطی را در رفتارهای اطرافیان خود مانند والدین نیز ببیند. برای تغییرکردن باید نوجوان را با همه ویژگیهای خوبش دید. دراولین گام، باید نگاه کمالگرا و سطحبالابودن را از محیط زندگی خود و فرزند نوجوانتان دور کنید؛ به این معنی که فرصتی را فراهم کنید که نوجوان بتواند با استفاده از توانمندیهای خود آن را انجام دهد و از انجامش لذت ببرد. به جای تمرکز روی نتیجه کار بهگونهای عمل کنید که نوجوانتان از کاری که میکند لذت ببرد. بهعنوان مثال، آشپزی همراه مادر، یکی از فعالیتهایی است که میتواند در این زمینه تأثیر خوبی بر لذتجویی نوجوانتان از کاری که به او سپردهاید، بگذارد. حتی لازم است اگر در این فرایند خرابکاری هم اتفاق افتاد با یک لبخند از کنار آن گذشت و بهگونهای عمل کرد که نوجوان بهدلیل نگرانی از واکنش شما، دچار استرس نشود. معتقدم برای آماده کردن نوجوانان باید با 2روش به فکر مدیریت بلندپروازیهای آنان بود: روش اول به شکل مستقیم و با حرف زدن که ممکن است تبعاتی در پی داشته باشد. وقتی به شکل مستقیم نوجوان را مخاطب قرار میدهیم، او بلافاصله تلاش میکند از خود دفاع کند و بهاصطلاح در مقابلتان گارد میگیرد. این رویه حتی میتواند منجر به فاصله گرفتن نوجوان از پدر و مادر شود. اما روش دومی که اثرگذاری بسیار بیشتری نسبت به روش اول دارد، استفاده از روشهای آموزشی غیرمستقیم است. اگر در فرآیند آموزش از خاطرات دوران نوجوانی خود حرف بزنید یا به فیلمی که دیدهاید اشاره کنید که فلان نوجوان درآن فیلم فلان کار را انجام داد که خوب نبود، میتوانید به شکل غیرمستقیم جلوی بلندپروازی نوجوانتان را بگیرد، چراکه او با این روش، مقابله کمتری نسبت به نظرات و گفتارهای شما از خود نشان میدهد. از چنین فرصتهایی برای کمک کردن به نوجوانتان برای کسب تجربههای جدید استفاده کنید. فرزندتان از شما و اطرافیان خود باید جملات و رفتارهایی را ببیند و بشنود و در ذهن او اینقدر تکرار شود که حتی اگر هم والدین نباشند آن جملهها و رفتارها ملکه ذهن او شود و بتواند هنگام نیاز از آنها برای برخورد با مسائل استفاده کند. ازسوی دیگر، ممکن است بچهها فکر کنند که آنها در انجام کاری لایقتر از دیگران بودهاند و بهدلیل کارشکنیهایی که دیگران انجام دادهاند نتوانستهاند به جایگاهی که میخواستهاند و حقشان بوده است، برسند؛ بهعبارت دیگر، نوجوان دیگران را مقصر ناکامی خود میداند. در چنین شرایطی، فرزند بایدها و نبایدهایی در ذهن خود دارد و آن را پرورش داده است. خیلی وقتها نوجوان نقش دیگران را میبیند و این تصور را دارد که من مطلقا اشتباهی نمیکنم و این دیگران هستند که اشتباه میکنند. نوجوانان در این سن، تفکری جادویی درباره خود دارند که البته تفکری کاملا گذراست و پس از کسب تجربههای جدید و مواجهه با واقعیتهای روز جامعه با دنیای واقعی مواجه میشوند و این تفکر به سرعت رنگ میبازد و از بین میرود. والدین در این سن، باید تجربههایی را برای نوجوان خود بسازند که این تجربهها سبب لذت بردن نوجوان از آن شود. بهعنوان نمونه، درسنین نوجوانی، ما والدین کمی را میبینیم که با فرزند خود در پارک میدوند و با هم ورزش میکنند. چه خوب است در سنین نوجوانی، والدین با انجام فعالیتهایی اینچنینی که هزینه چندانی هم ندارد برای نوجوان خود تجربههایی را بسازند که او با انجامشان لذت ببرد. البته این نکته مهم است که فشار از بیرون و وجود رقابت بین افراد برای بهتر دیده شدن وجود دارد و به این دلیل، والدین باید رفتارهایی از خود نشان دهند که فرزند نوجوان آنها بتواند به درک درستی از رقابت برسد و در عین تلاش برای کسب عناوین بهتر، عنوان و رتبه را تنها راه و مقصد خود نداند. اما نکته دیگری نیز در این میان وجود دارد؛ ممکن است فرزند شما نمره 18بگیرد و شما بهعنوان پدر یا مادر بگویید که 18هم نمره خوبی است، اما فرزند شما از این جمله خوشاش نیاید و فکر کند که باید نمره بالاتری میگرفته. پدر و مادر باید در این زمان با فرزند خود حرف بزنند و عصبانیت یا ناراحتی او که چرا نمرهای کمتر از حد انتظارش گرفته است را با گفتوگو به حداقل برسانند و بگویند که با این ناراحتی، ساعتهای خوشی که در انتظارش است از بین میرود. برای اثرگذاری چنین رویهای، باید به فرزند آموزش مهارت زندگی داده شود تا بفهمد که در دنیایی زندگی میکنیم که منصفانه و عادلانه نیست و همهچیز قرار نیست بر وفق مراد ما پیش برود. باید به فرزند گفته شود هنگامی که چیزی را میخواهیم و بهدست نمیآوریم باید از این موضوع بهعنوان تمرینی مناسب برای رسیدن به نقطه هدفگذاریشده در آینده استفاده کنیم و از شکستهای احتمالی برای رسیدن به موفقیتهای آینده پل بسازیم.
دو شنبه 18 آذر 1398
کد مطلب :
89796
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/qxjpy
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved