![کتابِ خانه](/img/newspaper_pages/1398/09%20AZAR/04/nimroozi/1201.jpg)
کتابِ خانه
مدیر نشر رود پیشنهاد میکند شرایطی فراهم شود که کتابفروشیها بتوانند در ساختمانهای مسکونی هم دایر شوند
![کتابِ خانه](/img/newspaper_pages/1398/09%20AZAR/04/nimroozi/1201.jpg)
مرتضی کاردر ـ خبرنگار
خرداد1397 بود که خبر رسید «نشر رود» بهزودی تعطیل خواهد شد. «نشر رود» کتابفروشی قدیمی خود زیر پل کریمخان را پس از 20سال، فروخته بود تا به جای بزرگتری نقل مکان کند اما افزایش ناگهانی قیمتها سبب شد که یافتن جای جدید غیرممکن شود. «نشر رود» تعطیل شد اما خوشبختانه چندماه بعد آنطرف خیابان کریمخان، کتابفروشی تازه خود را دایر کرد؛ در جایی بزرگتر از گذشته. اما کتابفروشی تازه در طبقه دوم یک ساختمان است و بَرِ خیابان کریمخان نیست. حالا بیشتر از یکسال است که کتابفروشی نشررود در جای تازه خود ادامه حیات میدهد. در روز کتابگردی فرصتی فراهم شد که پای صحبتهای محمد زارع، مدیر نشررود بنشینیم تا از دشواریهای کتابفروشی بگوید. او پیشنهادهای تازهای برای کتابفروشی در شهر تهران دارد؛ یکی از این پیشنهادها امکان دایرشدن کتابفروشی در مجتمعهای مسکونی است؛ پیشنهادی که میتواند رونق تازهای به حرفه کتابفروشی ببخشد و هزینههای تأسیس کتابفروشی را بسیار کمتر کند.
«آمار میگوید که کتابفروشیها دارند مضمحل میشوند. باید آمار را جدی بگیریم و از واقعیتی که آمارها از آنها خبر میدهند، فرار نکنیم. کتابفروشیهای محلی یا تعطیل شدهاند یا با شرایط بسیار سختی روزگار میگذرانند و در حال تعطیلیاند.» محمد زارع مثل بسیاری از کتابفروشان از دشواریهای حرفه کتابفروشی سخن میگوید؛ دشواریهایی که سبب شده بسیاری حرفه خود را کنار بگذارند. «شما به همین خیابان کریمخان نگاه کنید. زمانی تعداد کتابفروشیها خیلی بیشتر بود. نشر نی کتابفروشی داشت، نشر نقره در دهه60 کتابفروشی داشت، مرغ آمین بود، ویستار بود، نشر آبی بود. حالا هیچکدام از اینها نیستند. مثلاً وقتی کتابفروشی نشر آبی با سالها سابقه تعطیل میشود و آقای طباطبایی از کتابفروشی میرود، چه اتفاقی میافتد؟ ما سرمایهای با 50سال سابقه را از دست میدهیم. چه چیزی میتواند جایگزین این سرمایه شود؟ «نشر آبی» مغازهای را میفروشد که 12متر است، یعنی نمیتواند آن را بگرداند و کار کتابفروشی برای او نمیصرفد. نمیتوانیم بگوییم که او بعد از 50سال تجربه نداشته یا نمیدانسته که کتابفروشی را چطور باید اداره کند.»
آخرین دریچه
خالیشدن کتابفروشیها از کتابفروشانی که قدمت و سابقه بسیاری در این حرفه دارند، لطمهای جدی است که باید بیشتر به آن توجه کرد. کتابفروشان قدیمی میروند و خیلی وقتها کسی نمیتواند جانشین آنها شود. «کتابفروش است که حلقه ارتباط بسیاری از مردم با کتاب است. هرچقدر هم بگوییم که شبکههای اجتماعی تأثیرگذار است و... اما بسیاری از کتابهای درجهیک هستند که هم از نظر محتوا و هم از جهت کیفیت بهتریناند اما خوانندگان کتاب از آنها خبر ندارند. کتابفروش است که این کتابها را معرفی میکند و به دست خوانندگان میرساند. کتابفروشان این دریچه را باز نگه داشتهاند. اگر کتابفروشی حرفهای تعطیل شود لطمه بسیار جدی میخوریم و به تاریکی مطلق میرسیم.»
قهوه، برای بیماری که به کما رفته
در سالهای اخیر، تسهیلاتی برای کتابفروشیها فراهم شده است. حتی طرح راسته خیابان کریمخان و خیابان انقلاب نیز در دستور کار شورای شهر قرار گرفته اما مدیر نشر رود میگوید شرایط کتابفروشیها آنقدر دشوار است که چنین تسهیلاتی بهتنهایی نمیتواند راهگشا باشد؛ «بهنظرم شاید فقط اعطای تسهیلات نمیتواند راهکار باشد، لازم است ولی کافی نیست. فانتزیها مشکل کتابفروشی و نشر را حل نمیکند. مثل این است که برای بیماری که به کما رفته قهوه با شیر ببریم. خیلی از کارها در حوزه کتاب تبدیل به نمایش شده است. کتابگردی اتفاق خوبی است اما کسانی را میخواهیم که پاسخگو باشند. وعدههای زیادی داده میشود اما در عمل اتفاقی نمیافتد.»
کتابفروشیها را به خانهها ببریم
اما پیشنهاد ویژه محمد زارع برای کمکردن از هزینههای تأسیس کتابفروشی چیست؟ «اینکه من مالیات ندهم، حق تابلو ندهم و... خوب است اما کافی نیست. مهمترین مسئله این است که کتابفروشی بتواند در جاهای مسکونی هم دایر شود. در این صورت ما هزینه اولیه زیادی را از کتابفروشی حذف کردهایم. مثلاً یک مغازه در خیابان کریمخان دستکم 10 تا 12میلیارد تومان قیمت دارد. طبیعی است که خیلیها نمیآیند مغازهای به این قیمت بخرند و به کتابفروشی تبدیل کنند. خیلیها هم توان چنین کاری را ندارند. بهتر است در جاهای مسکونی که معارض نداشته باشد، امکان تأسیس کتابفروشی هم فراهم شود. درست مثل پزشکان یا وکلا که میتوانند در مکانهای مسکونی هم دفتر خود را دایر کنند. باید هزینههای کار را بیاوریم پایین.»
قفسه مهربانی و قلک کتاب برای خوانندگانی که توان خرید ندارند
در عین حال، نشررود ایدههای تازهای را در کتابفروشی خود انجام داده که درصورت فراگیر شدن میتواند به خوانندگان بسیار کمک کند؛ «در کتابفروشیمان قفسه مهربانی گذاشتهایم. جایی است که دیگران میتوانند کتابهای خود را آنجا بگذارند و کسانی که میخواهند آنها را بردارند. صندوقی هم گذاشتهایم که خریداران میتوانند مبلغی را آنجا بگذارند تا کسانی که توان خرید کتاب ندارند، بتوانند از آن استفاده کنند. دستگاه کارتخوان هم هست که بتوانند به هر اندازهای که میخواهند، مبلغی را به قلک کتاب اختصاص دهند. کتابهای دستدوم هم گذاشتهایم تا دوستداران کتاب بتوانند کتابها را با قیمتهای کمتری تهیه کنند.»
کتابفروشی نشررود در روز کتابگردی مهمانان بسیاری داشته است. مشتریان قدیمی کتابفروشی رود، در روز کتابگردی به آنجا آمدهاند تا سری به کتابفروشی محبوب خود بزنند. قفسه مهربانی و قلک کتاب نیز پر شده است؛ ایدهای که مدیر نشررود پیشنهاد میکند، شاید بتواند سبب تولد کتابفروشیهای تازهای در محلههای تهران شود و جای خالی کتابفروشیهایی را که دیگر نیستند، پر کند.