• چهار شنبه 26 دی 1403
  • الأرْبِعَاء 15 رجب 1446
  • 2025 Jan 15
پنج شنبه 23 آبان 1398
کد مطلب : 87720
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/J66zg
+
-

ساعتی با کلکسیونر جوان تهرانی که خودروهای کلاسیک را از صفر به صد می‌رساند

نجات کلاسیک‌ها از مرگ حتمی

نجات کلاسیک‌ها از مرگ حتمی

بهنام سلطانی

پرداخت مبالغ هنگفت برای خرید خودروهای قدیمی و فرسوده خارجی شاید در نگاه اول یک ریسک تمام‌عیار باشد، اما اگر کلکسیونر باشید و حرفه شما خرید و بازسازی خودروهای کلاسیک باشد قضیه به کلی فرق می‌کند. اینجا دیگر پای عشق در میان است. شما از یک خودروی فرسوده و مستهلک خارجی می‌توانید یک خودروی لوکس و چشم‌نواز بسازید، به شرطی که عاشق این کار باشید و رنج چنین کار سختی را به جان بخرید. آیدین آرام، یکی از جوان‌ترین کلکسیونرهای خودروهای کلاسیک چنین روحیاتی دارد و از دوره جوانی دنبال خرید، بازسازی و نجات چنین خودروهایی از مرگ حتمی بوده است. کاری که او می‌کند را می‌توان به تبحر یک پزشک حاذق در درمان بیمارهای صعب‌العلاج تشبیه کرد. کلکسیونر جوان تهرانی دودهه است که با مشقت فراوان، برخی خودروهای کلاسیک را که فقط یک اتاق از آنها باقی‌ مانده، از خطر نابودی و اوراق شدن در توقفگاه‌های ترسناک اطراف تهران نجات می‌دهد و روح تازه‌ای به آنها می‌دمد. او که حالا بیش از 15خودروی کلاسیک دارد و آنها را مثل فرزندانش می‌داند معتقد است برخلاف تصور عموم، بازسازی این خودروها دیوانگی نیست و نوعی تلاش برای حفظ میراث و ثروت ملی است.

   شروع ماجراجویی با دوج چارجر 
کلکسیونر شدن، رؤیای دوران کودکی خیلی‌هاست، اما تعداد آنهایی که برای محقق شدن این‌رؤیا تقلا می‌کنند و یک سبک زندگی نامتعارف و پردردسر را درپیش می‌گیرند بسیار محدود است. کلکسیونرشدن تا دهه 60 آرزوی محالی نبود و خیلی‌ها با جمع‌آوری تمبر، سکه و اسکناس، عکس‌های قدیمی و... خودشان را سرگرم می‌کردند، اما خرید خودروهای کلاسیک به قصد کلکسیونر شدن به فکر کمتر کسی خطور می‌کرد. آیدین آرام هم علایقش را با جمع‌آوری تمبرهای قدیمی دنبال می‌کرد تا اینکه خرید یک خودروی دوج چارجر مدل 1972 او را وارد مسیر تازه‌ای کرد؛ «حدود 20سال پیش که این ماشین را خریدم کسی به‌خودروهای کلاسیک اعتنایی نمی‌کرد. من دوج چارجر را 2میلیون و 300هزار تومان خریدم درحالی‌که قیمت پژو 206حدود 11میلیون تومان بود. بعد از مدتی هم آن را فروختم و یک دوج مدل 1967خریدم و در سال‌های بعد خودروهایی مثل بلیزر یا چلنجر که به بازسازی نیاز داشتند را خریدم و آرام‌آرام کلکسیونر شدم.» بازسازی خودروهای کلاسیک ظاهرا کار چندان دشواری نیست، اما باید پای صحبت‌های کلکسیونری که دودهه از عمرش را وقف این کار کرده بنشینید تا از دشواری‌ها و فراز و نشیب‌های این حرفه با خبر شوید؛ «طی 8-7سال و از ابتدای دهه80 خودروهایی خریدم که به حال خود رها شده بودند و در آستانه نابودی قرار داشتند. من خودروهایی خریدم که فقط یک اتاق از آنها باقی مانده بود و همه لوازم و قطعات را با مشقت تهیه کردم. بازسازی هر خودروی کلاسیک به‌طور متوسط یک‌سال زمان می‌برد، اما من برای هر خودرو بین 4تا 5سال وقت گذاشتم تا آنها را به شکل اوریجینال 
دربیاورم.»

   وقتی شهر زیبا می‌شود 
پروسه صافکاری و نقاشی هر خودروی کلاسیک حدود یک‌سال زمان می‌طلبد و تهیه برخی لوازم از کشورهای مختلف هم مزید بر علت می‌شود تا بازسازی یک خودروی کلاسیک به یک عملیات غیرممکن شبیه شود. این نوع خودروها در همه کشورهای دنیا مشتریان پروپاقرصی دارند و انجمن‌هایی برای حمایت از کلکسیونرهای خودروهای کلاسیک فعالیت می‌کنند، اما در ایران هنوز تشکیلاتی از این دست سر و شکل نگرفته و کلکسیونرها با هزینه‌های شخصی این ثروت ملی را حفظ کرده‌اند. آیدین آرام نگاه متفاوتی به ماجرای نگهداری از خودروهای کلاسیک دارد؛ «رنگ قریب به‌اتفاق خودروهای امروزی که در خیابان‌های تهران می‌بینیم یا سفید است یا مشکی، چون مردم ترجیح می‌دهند خودرویی بخرند که همیشه در بورس باشد و برای فروختنش دردسر نداشته باشند. به همین دلیل تردد خودروهای کلاسیک با رنگ‌های متفاوت در خیابان‌های تهران یک موهبت بزرگ است و شهر را زیبا می‌کند. من خودروهای کلاسیک را به نسخه‌های خطی تشبیه می‌کنم که به‌عنوان یک اثر تاریخی باید از آنها نگهداری شود.» بازسازی و نگهداری خودروهای کلاسیک به حدی دشوار و هزینه‌بر است که به قول معروف گاو نر می‌خواهد و مرد کهن. شاید به همین دلیل آیدین آرام هم مثل بسیاری از کلکسیونرها بارها در میانه راه عطای ادامه چنین کاری را به لقایش بخشیده، اما عشق به نجات خودروهای کلاسیک از نابودی، او را به ادامه فعالیت ترغیب کرده است؛ «وقتی شروع به خریدن خودروهای کلاسیک کردم خیلی‌ها به من می‌گفتند دیوانه و باورشان این بود که با این کار پولم را دور می‌ریزم، اما من دنبال سود و منفعت مالی نبودم. شما در این کار روزی چند ساعت سرگرم می‌شوید و با آدم‌های جدیدی ارتباط برقرار می‌کنید که برای خودشان کلوپ و انجمن دارند. من با پول چند خودروی کلاسیک می‌توانستم پورشه بخرم اما هیچ وقت چنین کاری نکردم، چون نجات‌دادن خودروهای کلاسیک از نابودی و معاشرت با انسان‌هایی که حتی برای نجات یک خودرو زندگی‌شان را وقف می‌کنند برایم لذتبخش است.» 



   یکی یکدانه آمریکایی 
صنعت خودروسازی ایران در دهه50 و همزمان با تولید و مونتاژ خودروهایی مثل پیکان، رنو، شاهین، آهو، آریا، جیپ، بیوک، کادیلاک و... رونق گرفت و حتی ژیان و کادیلاک از ایران به چند کشور صادر می‌شد. در همان سال‌ها بلیزر و مدل‌هایی از مرسدس بنز و بی‌ام‌و به‌عنوان خودروهای وارداتی در بازار خودروی ایران قد علم کردند که امروزه از آنها به‌عنوان خودروی کلاسیک نام می‌برند. بازسازی خودروهای کلاسیک برای خودش فوت و فن و فرمول خاصی دارد، اما بسیاری از این قواعد در دهه‌های60 و 70زیر پا گذاشته شد و بسیاری از خودروهای کمیاب و نایاب کلاسیک را به مرز نابودی نزدیک کرد. آیدین آرام پایه‌گذار سبکی جدید در بازسازی این نوع خودروهاست و بسیاری از کلکسیونرها دنباله‌رو مسیری شده‌اند که او انتخاب کرده است؛ «در سال‌های گذشته عده‌ای از صاحبان خودروهای کلاسیک با تغییر حجم موتور و اعمال تغییرات ظاهری، این نوع خودروها را از حالت اوریجینال خارج کردند اما تلاش من این است که همه آنها را به شکل قبلی برگردانم. خودروهایی که در این سال‌ها بازسازی کرده‌ام عین نمونه خارجی است و در روزهایی که حال خوبی ندارم سوار یکی از آنها می‌شوم و در تعطیلات آخر هفته به دیدار دوستان کلاسیک‌باز می‌روم.» کوروت سبز‌رنگی که معمولا در مراسم مختلف مورد توجه مردم قرار می‌گیرد مشتریان زیادی دارد، اما آیدین آرام از علاقه‌اش به‌خودروی آمریکایی«کودا» می‌گوید که بازسازی آن 5سال زمان برده است؛ «این خودرو مدل 1971 است و قیمت جهانی‌اش، هر دستگاه بین 100هزار تا 3میلیون دلار برآورد می‌شود. در تحقیقاتم متوجه شدم که 501دستگاه خودروی کودا ساخته شده و همین یک دستگاه در ایران باقی مانده است. وقتی این خودرو را خریدم فقط یک اتاق کامل از آن باقی مانده بود و موتور و گیربکس نداشت، به همین دلیل بازسازی آن حدود 5سال زمان برد.» آنطور که آیدین آرام می‌گوید این خودروی آمریکایی به یک خلبان قدیمی تعلق داشته که دست به‌دست چرخیده و به او رسیده است و چنان با وسواس بازسازی شده که با نمونه‌های خارج از کشور تفاوتی ندارد؛ «سال 1385برای بازسازی کودا 150میلیون تومان هزینه کردم. آن موقع قیمت هر دلار هزار تومان بود و با احتساب گرانی نرخ ارز، من سود چندانی نکرده‌ام. زنده نگه‌داشتن این خودروهای کمیاب برای من یک علاقه است.»


   مرد یک میلیون دلاری 
کلکسیونر جوان تهرانی هم‌اکنون 15خودروی کلاسیک دارد که با وسواس فراوان آنها را بازسازی کرده و ارزش تقریبی آنها حدود یک میلیون دلار است. بازسازی خودروهای کلاسیک مثل سال‌های قبل تجارت نسبتا پرسودی نیست و گرانی نرخ ارز روی این حرفه سایه انداخته است. آیدین آرام توقف روند بازسازی این خودروها را بی‌ارتباط با گرانی دلار نمی‌داند؛ «بعد از گرانی دلار، قیمت هر قطعه سه برابر شده و به همین دلیل بسیاری از پروژه‌ها یا متوقف شده یا به کندی پیش می‌رود. مثلا قیمت هر حلقه لاستیک از 2میلیون به 7میلیون تومان رسیده و همین موضوع آینده خودروهای کلاسیک را به خطر انداخته است.» نشان دادن خودروهای کلاسیک در خانه‌های ویلایی و در لوکیشن برخی فیلم‌های سینمایی، عده‌ای را به این باور رسانده که این نوع خودرو به افراد پولدار تعلق دارد و افراد معمولی از پس هزینه‌های خرید، بازسازی و نگهداری آنها بر نمی‌آیند. کلکسیونر تهرانی چنین تصوری را باطل می‌داند و می‌گوید: «بسیاری از دوستانم که خودروی کلاسیک دارند از افراد معمولی با درآمد متوسط به‌حساب می‌آیند. حتی یکی از دوستانم خانه‌اش را فروخت تا یک خودروی کلاسیک بخرد. خود من برای خرید نخستین خودروی کلاسیک از اداره وام گرفتم. بچه پولدارها معمولا مشتری پورشه و لندکروز و فراری هستند و سراغ خودروهای کلاسیک نمی‌آیند. البته به‌عنوان کلکسیونر بدم نمی‌آید که پای پولدارها به بازار خودروهای کلاسیک باز شود چون برای تعداد زیادی مکانیک و صافکار و نقاش شغل ایجاد خواهد شد و بسیاری از خودروهای قدیمی از نابودی نجات پیدا می‌کنند». رنج کلکسیونرها بابت بازسازی خودروهای کلاسیک با استقبال شهروندان از تردد این خودروها در خیابان‌ها قابل تحمل می‌شود. کلکسیونر تهرانی از نگاه‌های کنجکاوانه‌ای می‌گوید که گاهی اوقات منجر به تصادف‌های خفیف هم می‌شود؛ «همه خودروها را در سوله‌ای در اطراف تهران بازسازی و نگهداری می‌کنم. معمولا بعد از پایان ساعت اداری به سوله می‌روم و تا ساعت 11شب روی بازسازی خودروها نظارت می‌کنم. از نظر مالی هم تمام دارایی‌ام را وقف این کار کرده‌ام و هیچ پس اندازی برای دوران بازنشستگی ندارم. استقبال مردم از خودروهای کلاسیک در خیابان‌ها همه این سختی‌ها را به لذت بدل می‌کند. باور کنید گاهی اوقات مردم چنان محو رنگ و طراحی خودروهای قدیمی می‌شوند که با خودروی جلویی تصادف می‌کنند.»


   جای خالی موزه 
حرفه یا به قول کلکسیونرها، صنعت بازسازی خودروهای کلاسیک مدام در معرض خطر بوده و ورود افراد ناشی به این بازار مخاطراتش را بیشتر از سال‌های قبل کرده است. به همین دلیل بسیاری از خودروهای کمیاب و بعضا نایاب در پارکینگ‌ها خاک می‌خورند یا در توقفگاه‌های اطراف تهران اوراق می‌شوند. کلکسیونر تهرانی برای جوان‌هایی که می‌خواهند وارد این حرفه شوند چند پیشنهاد دارد؛ «این کار آدم عاشق می‌خواهد و کسی که می‌خواهد وارد آن شود باید ببیند عاشق خودروی کلاسیک است یا نه. به این افراد پیشنهاد می‌کنم در ابتدا خودرویی بخرند که نیاز به بازسازی نداشته باشد و خودشان را محک بزنند که می‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند یا خیر. در مرحله بعد هم می‌توانند عضو کلوپ‌هایی شوند که در زمینه خودروهای کلاسیک فعالیت می‌کنند و این مسیر را تا تبدیل شدن به یک کلکسیونر ادامه بدهند. طی چند سال اخیر چند کلکسیونر جوان که متولد دهه 70 هستند وارد این حرفه شده‌اند و انتقال این میراث ملی به نسل‌های بعدی، بدون حمایت مسئولان به نتیجه روشنی نمی‌رسد. در همه کشورهای دنیا کسانی که یک خودرو را 25سال نگهداری می‌کنند از پرداخت مالیات خودرو معاف می‌شوند و در کشور ما هم باید چنین معافیتی را برای صاحبان خودروهای کلاسیک که با هزینه شخصی از این ثروت ملی نگهداری می‌کنند قائل شوند.» با تعطیلی موزه خودروهای کلاسیک، فقدان جایی برای نگهداری این نوع خودرو در کشور احساس می‌شود و به‌نظر می‌رسد نداشتن متولی، یکی از بزرگ‌ترین مشکلات کلکسیونرهاست. کلکسیونر جوان تهرانی، مبهم بودن سرنوشت خودروهایی که در موزه ماشین‌های قدیمی نگهداری می‌شد را نشانه‌ای خطرناک برای ادامه حیات این خودروها می‌داند؛ «بعد از تعطیلی موزه ماشین‌های قدیمی که در جاده مخصوص کرج بود، چند سالی می‌شود که مردم از تماشای انواع خودروی کلاسیک محروم شده‌اند. از سرنوشت ده‌ها خودروی کلاسیک که پس از بازسازی در این موزه نگهداری می‌شد هم خبر دقیقی در دست نیست. خودروهای بسیار باارزشی ازجمله نوترین پورشه 930 جهان در این موزه نگهداری می‌شد اما کسی از سرنوشت آنها خبر ندارد. ما امروز به تاسیس موزه خودروهای کلاسیک در مرکز شهر نیاز داریم تا این ثروت ملی را در معرض دید عموم قرار بدهیم و گردشگران خارجی ببینند که نسل ما چگونه از گنجینه خودروهای کلاسیک نگهداری کرده است. تماشای این خودروها برای نسل بعدی که می‌خواهند طراح خودروهای داخلی باشند الهام بخش است».




 

این خبر را به اشتراک بگذارید