جزئیات تازه از تصادف مرگبار تریلی با 10خودرو و 4مغازه در خیابان استخر
نجات عجیب مرد جوان از مرگ حتمی
محمد جعفری-روزنامهنگار
وقتی کنترل تریلی حامل سنگ از دست راننده خارج شد، دیگر هیچچیز جلودارش نبود. تریلی 10خودروی پارک شده کنار خیابان را له و 4مغازه و خانهای را ویران کرد تا اینکه سرانجام یک درخت، غول آهنی را متوقف کرد. در این حادثه هرچند 3نفر جان خود را از دست دادند، اما مردی که در یکی از این مغازهها کار میکرد به طرز معجرهآسایی از مرگ نجات یافت. بهگزارش همشهری، صبح روز پنجشنبه برای ساکنان خیابان استخر در شمالشرق تهران خیلی آرام شروع شده بود. خودروها در شیب تند این خیابان مثل هر روز در حال رفتوآمد بودند، اما هیچکس خبر نداشت که این آرامش، آرامش پیش از توفان است. عقربههای ساعت 7:40 را نشان میداد که ناگهان صدای مهیبی شنیده شد. یک تریلی حامل سنگ از شمال به جنوب خیابان در حال حرکت بود، اما بنا به دلایلی نامعلوم کنترل آن از دست راننده خارج شد. تریلی در شیب خیابان با خودروهایی که در سمت راست پارک شده بودند برخورد کرد و در شرایطی که یک پژو207 زیر آن گیر کرده بود به سمت چند مغازه منحرف شد. تریلی ابتدا به یک سوپرمارکت برخورد کرد که صاحب آن و مشتریانی که آنجا حضور داشتند لحظاتی قبل با شنیدن صدای تصادف از مغازه بیرون آمده بودند. در کنار آن نانوایی، ساندویچی و یک بنگاه املاک قرار داشت که تریلی یکی پس از دیگری همه را ویران کرد. این غول آهنی بعد از له کردن 10خودرو و آوار کردن 4مغازه و یک خانه با یک درخت تنومند و یک تیر برق برخورد کرد و متوقف شد.
عملیات امداد
دقایق کوتاهی از این حادثه گذشته بود که گروههای امدادی خود را به محل حادثه رساندند. سیدجلال ملکی، سخنگوی آتشنشانی تهران در اینباره گفت: بهدنبال این حادثه آتشنشانان 3ایستگاه همراه با 2دستگاه جرثقیل سنگین و خودروهای پشتیبان به محل حادثه اعزام شدند. در این حادثه زنی جوان جان خود را از دست داد و 3مرد که راننده کامیون نیز جزو آنها بود به همراه دختری 3ساله مصدوم شدند.
خبرهای تکمیلی از این حکایت دارد که در ادامه 2نفر از مصدومان نیز جان خود را از دست دادند تا شمار قربانیان حادثه به 3نفر افزایش پیدا کند.
به گفته محمداسماعیل توکلی، رئیس مرکز اورژانس استان تهران، مصدومان این حادثه بعد از اقدامات اولیه درمانی توسط کارشناسان اورژانس استان تهران به بیمارستانهای تهرانپارس و شهدای تجریش انتقال یافتند.
علت حادثه چه بود؟
دیگر سرهنگ احسان مومنی، معاون عملیات پلیس راهور تهران بزرگ درباره این حادثه گفت: تریلی حامل سنگ در مسیر شمال به جنوب خیابان استخر در حال تردد بود که کنترل وسیله نقلیه از دست راننده خارج شد و این اتفاق افتاد. او درباره علت اصلی وقوع حادثه گفت: متأسفانه بهدلیل حواسپرتی راننده بیاحتیاط این حادثه اتفاق افتاد و خسارات زیادی به کسبه منطقه وارد و خیابان استخر برای ساعتی مسدود شد.
نجات معجزهآسا
در جریان تصادف هولناک تریلی حامل بار سنگ در خیابان استخر هرچند 3 نفر جان باخنتد و شماری نیز مصدوم شدند و به افراد زیادی خسارت وارد شد، اما یک نفر به طرز معجزهآسایی از مرگ نجات پیدا کرد. او یکی از کارکنان مغازه ساندویچی است که تریلی با آن برخورد کرد. اصغر نوری، صاحب ساندویچی که در این حادثه مغازهاش و همه وسایل داخل آن بهطور کامل تخریب شده درباره آنچه اتفاق افتاده به همشهری میگوید: من و برادرم مدتهاست که این مغازه را در خیابان استخر، نبش بوستان دهم اجاره کردهایم و در آن کار میکنیم. زمانی که حادثه اتفاق افتاد من در مغازه نبودم و همسایهها تماس گرفتند و گفتند این حادثه اتفاق افتاده است.
او ادامه میدهد: نمیدانید وقتی این خبر را شنیدم با چه حالی خودم را از خانهام در کرج به مغازه رساندم. معمولا هر شب برادرم در مغازه میخوابید و نگران بودم که مبادا بلایی بر سر برادرم آمده باشد. خوشبختانه در راه بودم که فهمیدم آن شب همسر برادرم تماس گرفته و او به خانه رفته و هنگام وقوع حادثه هیچکس در مغازه نبوده است.
این مرد درباره مشاهداتش بعد از رسیدن به محل حادثه میگوید: صحنههایی را که دیدم باورنکردنی بود؛ چیزی از مغازه من و 3مغازه دیگر باقی نمانده بود و اگر یک درخت و تیر برق نبود که جلوی کامیون را بگیرد، کامیون مغازه و ماشینهای دیگر را هم درو کرده و جلو میرفت و در این صورت معلوم نبود این حادثه چقدر تلفات دیگر به جای میگذاشت.
او ادامه میدهد: همه کسانی که آنجا حضور داشتند، وحشت کرده بودند. آنطور که متوجه شدم کامیون که بار سنگ داشت در سراشیبی خیابان ابتدا با چند ماشین برخورد کرده و بعد وارد مغازهها شده بود. یک خودروی 207 که ظاهرا کنار خیابان پارک بود زیر کامیون گیر کرده و آنچنان مچاله شده بود که اول فکر کردیم یک فرغون است. کامیون بعد از برخورد با خودروها ابتدا از سوپرمارکت و نانوایی گذشت و در ادامه وارد ساندویچی من شد و بعد هم از یک بنگاه گذشت. بالای مغازه من و بنگاه یک خانه است که این خانه هم تخریب شده است. این حادثه طوری اتفاق افتاده که چیزی از مغازههایمان باقی نمانده و حتی وسایلمان هم از بین رفته است. با اینکه این اتفاق زندگیمان را نابود کرد، اما خدا را شکر میکنم که برادرم موقع وقوع حادثه آنجا نبود و حالا سالم است.