عملیات غیرممکن در ارتفاعات دنا
گفتوگوی همشهری با فرمانده تیپ65؛ فرمانده تکاورانی که در عملیات سقوط هواپیمای آسمان حضور دارند
صادق خسروی علیا:
یکی از همکارانش قبل از گفتوگو، در موردش میگوید: «سعهصدر دارد؛ خیلی فروتن و خاضع است. اگر میخواهی یک مصاحبه درست و درمان از او بگیری باید مرتب سؤالات را در شکل و شمایل مختلف بزک کنی و از او بپرسی. اینها بهسختی حاضر میشوند در مورد خودشان چند کلمه حرف بزنند». سرهنگ سیروس اماناللهی، فرمانده تیپ65 در ارتفاعات دناست و الان با تکاورانش پای همان کوهیاست که هواپیمای ATR نتوانست از آن عبور کند و با وقوع یک سانحه هوایی تلخ، مردم کشور در غمی دیگر فرو رفتند. بعد از سقوط هواپیمای آسمان همهچیز در هالهای از ابهام بود؛ نه محل سقوط مشخص شده بود و نه دلیل آن. دل مردم ایرانزمین پیش آن 66مسافری بود که سرنوشتشان در ارتفاعات دنا مبهم مانده بود. در ساعات اولیه، تلاشها برای پیداکردن لاشه هواپیما به بار ننشست و به همین دلیل، نیروهای امدادی کشور با تمام قوا وارد میدان شدند. یکی از این نیروها، تیپ65 ارتش است؛ تیپی متشکل از تکاورانی که برای عملیاتهای دشوار و غیرممکن پرورش یافتهاند؛ «کوه دنا 2جبهه دارد؛ جبهه شمالی و جبهه جنوبی. جبهه شمالی به «پادنا» معروف است و جبهه جنوبی به «کُهگل»؛ کوه گل به زبان محلی. محل سقوط هواپیمای تهران ـ یاسوج در جبهه شمالی واقع شده؛ تقریبا 100 تا 150متر پایینتر از قله پادنا. الان ساعت 11شب است و ما در کمپ کوهگل هستیم.» این حرفهای سرهنگ اماناللهیاست؛ ارتشی فروتنی که یک در میان وسط گفتوگو وقتی به جایی میرسد که میبیند مخاطبش حیرتزده شده از شرم آنکه مبادا از خود و تکاورانش تعریف کرده باشد، میگوید: «ما سربازیم؛ وظیفهمان است...».
از جزئیات ماموریت تیپ65 در سانحه هوایی اخیر بگویید؟
یک روز بعد از وقوع حادثه دلخراش هواپیمای آسمان، به دستور آقای رئیسجمهور به ارتش ماموریت داده شد که برای امداد و نجات وارد منطقه شود. برابر این دستور، بلافاصله فرمانده نیروی زمینی، فرماندهان بخشهای مختلف را احضار کرد. در آن جلسه تیپ65 (نیروهای ویژه هوا ـ دریا با نماد اختصاری نوهد) معروف به کلاهسبزهای ارتش ایران به همراه هوانیروز برای عملیات امداد و نجات هواپیمایATR مامور شدند. تیپ65 یکی از 7یگان تکاور نیروی زمینی ارتش ایران و از زبدهترین نیروهای ویژه ارتش جمهوری اسلامی ایران است که در سال۱۳۷۱ به تیپ۶۵ تغییر نام داد. این تیپ از نیروهای متخصصی برخوردار است و تا به حال در حوادث مختلفی ماموریت داشته که اغلب در مکانهای صعبالعبور و کوهستانها انجام شده است.
بعد از دریافت ماموریت، تیمی از تکاوران تیپ65 سازماندهی شد. یک روز از حادثه گذشته بود و با وجود تلاش امدادگران، بهعلت شرایط سخت جوی، پیشرفتی صورت نگرفته بود. ما به همراه 40تکاور با بالگردهای هوانیروز به ارتفاعات پادنا رسیدیم. بچههای امداد و نجات هلالاحمر ظرف 24ساعت توانسته بودند اطلاعات بسیار مفید و مؤثری از منطقه کسب کنند. با استفاده از اطلاعاتی که برادران هلالاحمر در اختیار ما گذاشتند و پایشی که تکاوران در منطقه انجام دادند، بلافاصله جلسهای با حضور امیر نعمتی فرمانده نیروی زمینی ارتش، امیر شرفی، فرمانده هوانیروز، استاندارکهگیلویه و بویراحمد و بنده برگزار شد. بر مبنای نتایج آن جلسه، مدیریت کار امداد و نجات، به ارتش واگذار شد.
شرایط عملیات در ارتفاعات دنا چگونه است؟
در وهله اول شناساییها برای انجام عملیات توسط ارتش در ساعات اولیه انجام شد. شرایط جوی پادنا، شرایط مناسبی نیست و کوچکترین اشتباه، بزرگترین فاجعه را برای تیم عملیاتی رقم میزند.
تندبادهای شدید و برف و بوران، هم بالگردهای امدادی را تهدید میکند و هم تکاورانی را که به صورت زمینی در گروههای کوهنوردی در حال صعود به ارتفاعات و محل سقوط هواپیما هستند. روز اول، شرایط به نحوی بود که بالگردهای هلالاحمر، ارتش و سپاه پاسداران به صورت مستمر در حال تلاش بودند تا بتوانند نیروهای امدادی را در محل سقوط هواپیما هلیبرن کنند. با تلاش بسیار و لطف خداوند، تکاوران تیپ65 بهعنوان نخستین نیروهای امدادی، در محل سقوط هواپیما هلیبرن شدند. بچههای تیپ65 نخستین نیروهایی بودند که در منطقه پیاده شدند و به سمت قطعات بازمانده هواپیما حرکت کردند.
از لحظهای بگویید که تکاوران در محل سقوط هواپیما هلیبرن شدند.
متأسفانه شدت حادثه به حدی بود که 66هموطن عزیزمان در دم تسلیم مرگ شده بودند. تکاوران نزدیک غروب آفتاب با تجهیزات کامل موفق به هلیبرن شده بودند. پیشبینی شده بود که ممکن است نیروها مجبور شوند شب را در محل سقوط هواپیما سپری کنند. با توجه به حساسیت ماموریت، ناپایداری شرایط جوی و دشواری هلیبرن، تکاوران بلافاصله بعد از پیادهشدن، در محل حادثه کمپ برپا کردند. همرزمان ما آن شب را در دمای منفی 30درجه سانتیگراد در ارتفاعی بیش از 3هزارمتر سپری کردند. فردای آن روز راس ساعت 7صبح تکاوران به همراه تعدادی از برادران هلالاحمر، به لاشه هواپیما نزدیک شدند. بنده هم حضور داشتم. متأسفانه با مناظر دردناکی روبهرو شدیم. اجساد، متلاشی شده بود. بلافاصله از بقایای هواپیما و اجساد، تصاویری تهیه کردیم. پیشبینی میکردیم که با توجه به بارش برف، اجساد و قطعات هواپیما مدفون شود که البته اینطور هم شد اما بحمدالله با وجود آن تصاویر، نیروهای امدادی میتوانند مکانهای اجساد را پیدا کنند.
بعد از پیادهشدن نخستین نیروها در محل سقوط، چه مشکلاتی برای تکاوران پیش آمد؟
تلاش تکاوران و نیروهای امدادی در محل حادثه، حدود یکساعتونیم به طول انجامید. بنا به دستور مقام قضایی و مسئولان استان برای انتقال تعدادی از اجساد وارد عمل شدیم. بعد از ابلاغ این دستور تا آنجا که ممکن بود بقایای اجساد جمعآوری شد. تکاوران، اجساد عزیزان ازدسترفته را به وسیله کولهپشتیهای خود به پایین ارتفاعات انتقال دادند. ناگفته نماند که بچههای هلالاحمر هم آن روز به قله و محل سقوط، صعود کردند و به ما و عدهای از همکارانشان پیوستند.
بعد از انتقال اجساد مسئله ریزش شدید جوی و بردوت هوا پیش آمد. پیشبینیها اینطور بود که شرایط جوی ارتفاعات دنا بدتر و سختتر خواهد شد. با توجه به این موضوع، جلسهای در فرمانداری دنا برگزار شد. دوستان فدراسیون کوهنوردی، هلالاحمر، تیپ65، مسئولان استان و تکاوران مرکز کمیته تکاور شیراز نیروی زمینی ارتش در این جلسه تخصصی حضور داشتند. در نهایت 2راهکار، نتیجه این خرد جمعی بود؛ راهکار اول برای دسترسی و جمعآوری اجساد از طریق زمینی و راهکار دوم از طریق هلیبرن پیشبینی شد. در بحث راهکار زمینی ما نیاز به ایجاد کمپهای مختلف از کمپ اولیه داشتیم.
طبق پیشبینیها امروز از پایینترین نقطه تا بالاترین نقطه 3کمپ ایجاد شده؛ در ارتفاع 2200، 3400 و3800متری. این اقدام به منظور انتقال تجهیزات لازم برای اجرای عملیات صورت گرفت. تنها راه پشتیبانی از تیمهای امداد و نجات زمینی، ایجاد کمپ بود. در حال حاضر تیم عملیاتی زمینی به این کمپها صعود میکند و به محض مساعدشدن شرایط جوی در محل سقوط، برای جمعآوری اجساد دستبهکار میشود.
با وجود شرایط ناپایدار جوی و با دشواری بسیار، کمپها استقرار یافته و تجهیزات و نیروها انتقال داده شدهاند. ما در عملیاتها دست به دست عزیزان زحمتکش هلالاحمر و فدراسیون کوهنوردی دادهایم تا با عنایت خدا بتوانیم هر چه سریعتر همه اجساد را از محل سقوط تخلیه کنیم.
آیا برای ارتشیها عملیاتهای نجات مانند یک مانور جنگی است؟
هموطنانی که در این حادثه جان سپردند مثل عزیزان خودمان هستند؛ نه در این سانحه که در هر حادثهای. شاید تصور غالب این باشد که نظامیها و ارتشیها قلبشان از رویارویی با این حوادث به درد نمیآید اما اینطور نیست؛ نظامیان و ارتشیها تنها در برابر دشمنان، آن هم برای دفاع از خاک و ملت، درگیر عواطف نمیشوند اما وقتی پای یک هموطن و همنوع در میان باشد که در پی حادثهای ناگوار جان یا کاشانهاش از دست میرود، بغض راه گلویمان را میبندد و دلمان به درد میآید. حالا تعدادی از اجساد هنوز آن بالا در ارتفاعات هستند. خدا میداند که برای ما و برادران امداد و نجات هلالاحمر، داوطلبان فدراسیون کوهنوردی و مردمی که داوطلبانه به ما پیوستهاند و از جان مایه گذاشتهاند، فرقی نمیکند و آن اجساد را پیکر عزیزان خود میدانیم و تا زمانی که به پایین انتقال داده نشوند ما هم آرام و قرار نداریم.
چرا انتقال اجساد و کشف جعبه سیاه هواپیما تا به حال به صورت کامل صورت نگرفته است؟
دستور سلسلهمراتبی به این صورت است که ما طوری این عملیات را پیش ببریم که خداینکرده هیچکدام از نیروها دچار آسیب و سانحه نشوند. این دستور استاندار کهگیلویه و بویراحمد نیز هست. اتفاقیاست که متأسفانه رخ داده و ما باید سعی کنیم در این شرایط بحرانی طوری عمل کنیم که اتفاق ناگوار دیگری رخ ندهد. صعود به قله کار دشواری نیست؛ این حرفه ماست و رسیدن به محل حادثه برای نیروهای ما آسانترین اقدام است اما اصل، این است که وقتی به نقطه اصلی رسیدیم بتوانیم دسترسی به اجساد پیدا کنیم و آنها را به پایین ارتفاعات انتقال دهیم.
در محل سقوط هواپیما لایههای برف یخ زده و احتمال وقوع بهمن، بسیار است. بارشهای اخیر نیز این مسئله را جدی و بحرانیتر کرده است. نهتنها احتمال وقوع بهمن در محل سقوط هواپیما وجود دارد که حتی کمپهای ما هم ممکن است طعمه بهمن شوند. با این شرایط ما باید با دقت بیشتر و استفاده از نفرات و نیروهای متخصص، کارها را پیش ببریم.
تکاورانی که شما فرمانده آنها هستید چه تخصصی دارند؟
یک عضو یگان ویژه و تکاور ارتشی باید تخصصهای مختلفی داشته باشد. تکاورانی که در این عملیات ما را همراهی میکنند افراد زبدهای هستند که تخصص کوهستان و کوهنوردی و یخنوردی دارند. همچنین این تیم متخصصانی برای احداث کارگاه در کوهستان برای مقابله با بهمن دارد. صعود به یخچال و قلههای مختلف در کارنامه تکاوران ارتشی فراوان است. این افراد تکاور پایور هستند؛ یعنی از نیرو های کادری ارتش؛ دورههای سختی را سپری کردهاند؛ دورههایی که به صورت مستمر تا پایان زمان خدمت یا حضور در تیپ65 ادامه دارد.
تیپ65 در حوادث بسیاری حضور داشته؛ آیا در رابطه با سقوط هواپیما سانحه مشابهی را به خاطر دارید؟
در منطقه سفیدکوه خرمآباد برخورد هواپیمای توپولف را به خاطر دارم. ساعت 7 و 4دقیقه صبح سهشنبه 23بهمن 1380بود که پرواز 956 شرکت «ایرانایرتور» از نوع توپولف154 و به علامت ثبت EP-MBS با 107مسافر و 12خدمه، فرودگاه مهرآباد را به مقصد خرمآباد ترک کرد. ساعت 7 و 32دقیقه، هواپیما در ارتفاع، گردش به راست نکرد و همچنان به سمت شمال ادامه مسیر داد. 3مایل به شمال منحرف شد و ناگهان هواپیما در ارتفاع 9هزار و 100 پایی با قله 10هزار پایی سفیدکوه واقع در تنگه گُلیج و منطقه چگنی برخورد کرد. در آن زمان نیز همین بچههای تیپ65 به منطقه اعزام شدند. آنجا هم مشکلاتی از قبیل یخزدگی کامل و همچنین هلیبرن وجود داشت. خوشبختانه در آن عملیات هم تکاوران تیپ65 توانستند موفق عمل کنند. پرواز بالگردها در منطقه سفیدکوه بسیار دشوار بود. همچنین پرتگاههای مرگباری نیروهای امداد را تهدید میکرد. در آن سانحه هوایی با مشقت بسیار، اجساد متلاشی جمعآوری و به پایین انتقال داده شد.
بحث دیگری که درست مشابه سقوط هواپیمای تهران ـ یاسوج، آنزمان برای سقوط هواپیمای خرمآباد هم مطرح بود، مفقودشدن جعبه سیاه هواپیمای توپولف بود. خوشبختانه تکاوران تیپ65 توانستند جعبه سیاه آن هواپیما را نیز کشف کنند. در مقایسه با حادثه سقوط هواپیماها در سفیدکوه و ارتفاعات دنا باید بگویم هر دو عملیات، سخت و دشوار به حساب میآید اما در سفیدکوه، مشکل ناپایداری هوا تا به این حد نبود. اگر شرایط جوی پایدار بود همان روز اول، تکاوران کار را به پایان میرساندند. همچنین هواپیمای آسمان در منطقه بهمنخیز به قله برخورد کرده و این موضوع، دشواری این عملیات را صدچندان کرده است.