هنر شهری و دریافت مخاطب
ریحانه امید قائمی:
هنرمند تجسمی
عنوان «هنر شهری» ممکن است ابتدا ساده به نظر برسد و در ذهن همه ما با عبارت «هر هنری که در شهر قرار میگیرد» معادل شود که ازجمله میتوان به مجسمههای شهری، نقاشی دیواری، طراحی فضاهای عمومی و... اشاره کرد اما برای دقیقترشدن در این موضوع باید مشخص کرد زمانی که از هنر شهری نام میبریم دقیقا به چه چیز اشاره داریم.
در بسیاری از زبانها، هنر شهری به هنری گفته میشود که توسط هنرمندی که به آن شهر تعلق دارد یا دارای احساسات ویژه به آن شهر است خلق میشود. چنین هنری بیشتر با آثاری مانند گرافیتی و دیگر آثار غیرقانونی و بدون مجوز ارتباط پیدا میکند؛ یعنی هنری که هنرمند بر اساس یک نیاز درونی و احساس تعلق خاطر به آن شهر خلق کرده و تبعات آن را نیز پذیرفته است. اما چنین اتفاقی در ایران بهندرت دیده میشود؛ گرافیتی به معنای هنر خودجوش و آوانگاردی که در شهر اجرا میشود، هرگز در ایران پا نگرفت و به همین دلیل ما در اینجا هنر شهری را معمولا همان آثار سفارشی میدانیم که با طی مراحل قانونی و پرداخت هزینهها از سوی نهادهای مربوط در شهر انجام میگیرد. در بررسی آثار هنر شهری، همین نخستین نکته ما را به سوی این ایده رهنمون میشود که شاید هنر شهری در اینجا به دلیل ذکرشده، فاقد روح و حس مرتبطبودن با آن شهر باشد.
در بسیاری از موارد ممکن است هنرمند، خود متعلق به آن شهر نباشد و فقط به دلایل مادی سفارش انجام آن اثر را پذیرفته باشد یا حتی در صورت متعلقبودن به آن شهر، هنرمندی که در فرایند پذیرفتن یک سفارش، دریافت بودجه، اجرای اثر، پیشپرداخت، تسویهحساب و دیگر مسائل اداری قرار میگیرد، به احتمال زیاد دغدغههای حسی و معنوی خود را فراموش کرده و ممکن است به جای تلاش برای انتقال عواطف و روحیات خود در اثرش نسبت به آن شهر، به اثر هنری تنها بهعنوان شیئی مادی و مکانیکی، شیئی که با تکمیل آن پول دریافت خواهد کرد و به فرایند مذکور پایان خواهد داد، نگاه کند؛ به این ترتیب اکثر آثار شهری، بهویژه در شهرهای بزرگ که با بودجههای کلان سروکار دارند و فضای رقابتی در پذیرفتن سفارشها در آنها زیاد است، به آثاری صرفا تزئینی و فاقد روح و معنا تبدیل خواهند شد؛ این در حالی است که اکثر مخاطبان هنر شهری به دنبال دریافت احساسات مذکور در کنار زیبایی اثر هنری هستند.
در تجربهای که شخصا در اجرای نقاشی دیواری داشتهام، اکثر عابرانی که حین اجرای اثر با آن مواجه میشدند، نهتنها نسبت به خود اثر که به شیوه اجرای آن نیز واکنش نشان میدادند. آنها حتی این موضوع را که نقاشی به وسیله جوانان اجرا میشود و اینکه ایدهپردازان، خود مستقیم اثر را اجرا میکنند و آن را به کارگران نسپردهاند، مثبت میدانستند؛ حتی اکثر آنها گمان میکردند که این نقاشی، اثری خودخواسته و غیرسفارشی است و پیشبینی میکردند که محصول نهایی حس و حال بیشتری نسبت به آثار سفارشی مشابه داشته باشد.