بیصدا کات میدهند
گزارش همشهری از فصل ساکت و پرترافیک تولید فیلم در سینمای ایران
مسعود میر ـ روزنامهنگار
یک بخش از خانواده سینما این روزها درگیر لباس و حواشی پوشش اعضای خود در مراسم و جشنوارههاست و یک بخش دیگر برای روشن ماندن چراغ همان جشنوارههایی که فعلا لباس مهمانانش زیر قیچی اعمالنظرهای شخصی است در حال تولید فیلم هستند. بحران اقتصادی و رکود تا خشت آخر جریان فیلمسازی یعنی اکران و بلیتفروشی نفوذ کرده و سینما را مانند هر فعالیت تجاری دیگری هدف قرار دادهاست، اما با همه این تفاسیر یک روی دیگر سکه سینما یعنی تولید، همچنان روزهای پررونقی را پشتسر میگذارد. ظاهرا تولید در سینما فارغ از تمام مشکلات اقتصادی به راه خود ادامه میدهد و مصداق این ادعا خبرهای رنگارنگی است که از ساخت فیلمهای سینمایی منتشر میشود. خبرهایی که همگی یک وجه اشتراک دارند و آن هم انتشار کمترین جزئیات از مراحل تولید آثار است.
پیش از آنکه درباره تعدد فیلمهای در حال تولید سینمای ایران حرفی بزنیم باید درباره میزان سکوتی که مرحله تولید این آثار را پوشش میدهند کمی دقیقتر شویم. انبوه فیلمهای سینمایی با بودجههای مختلف و سرمایهگذاران متنوع دولتی و نیمهدولتی و خصوصی کلید میخورند و جز نام کارگردان، نام موقت اثر و در بهترین حالت یکی، دو بازیگر فیلم آن هم به شرط چهره بودن، دیگر اثری از شناسنامه آثار به چشم نمیآید. خلاصه فیلمهای یکخطی همانقدر به علاقهمندان اطلاعات میدهد که نامهای ناشناس سرمایهگذاران جدید سینمای ایران. تولید، ظاهرا بازار پررونقی است و همه میخواهند در این بازار مشغول باشند و سودی ببرند.
همه میخواهند فیلم بسازند فارغ از اینکه آیا این فیلمها امکان نمایش دارند و یا درصورت نمایش کفاف هزینههای تولید را میدهند یا خیر. تولید در سینمای ایران فعلا گلخانهای است؛ در سکوت، پرمحصول و البته بیعطر و طعم واقعی سینما.
پاییز پرمحصول
همین حالا که شما در حال خواندن این کلمات هستید بسیاری از کارگردانهای نامی سینمای ایران در حال فیلمبرداری جدیدترین فیلمهایشان هستند. داریوش مهرجویی و مسعود کیمیایی درگیر فیلمبرداری پلانهای «لامینور» و «خون شد» در مرکز تهران هستند و مجید مجیدی در جنوب شهر برای آخرین سکانسهای «خورشید» کات میدهد. ابراهیم حاتمیکیا و تیمش در گچساران گرفتار ساخت «خروج» هستند و حمید نعمتالله با «قاتل و وحشی» سر و کله میزند. این اما همه ماجرا نیست چون کارگردانهای جوانتر هم از هیجان تولید دور نیستند. محمدحسین مهدویان در سردشت «درخت گردو» را جلوی دوربین برده و نیکیکریمی به تازگی از ساخت «آتابای» در خوی فارغ شدهاست. ابراهیم ایرجزاد گرفتار «عنکبوت» است و مهران احمدی «جنوب از جنوب شرقی» را میسازد. سعید ملکان نخستین تجربه کارگردانی خودش با نام «روز صفر» را جلوی دوربین برده و بهروز شعیبی درگیر ساخت «روز بلوا» است.
محصولات آماده
رضا درمیشیان با صف بلند بالایی از نامآوران سینما «مجبوریم» را ساخته و شهرام مکری هم بعد از پایان فیلمبرداری «جنایت بیدقت» درگیر امور فنی فیلمش است. بهنام بهزادی نیز سال گذشته «من میترسم» را ساخت که احتمالا برای نمایش در جشنواره فجر پیشرو تاکنون به نمایش درنیامدهاست. «خوب، بد، جلف؛ ارتش سری» هم که دنباله فیلم موفق خوب، بد، جلف پیمان قاسمخانی است، در فهرست فیلمهای آماده نمایش قرار دارد.
مشغول محصول
گروهی از کارگردانانی که در مراحل مختلف پیشتولید یا تولید فیلمشان هستند فهرست بلندبالایی دارند اما در میان مهمترینهایشان میتوان به آیدا پناهنده اشارهکرد که درگیر پیش تولید «تیتی» است. مجید توکلی «روزی دو میلیون» را جلوی دوربین برده و سامان سالور فیلمبرداری «سه کام حبس» را بهپایان رساندهاست.
محصولات فارابی
شرایط ویژه اقتصادی باعث نشده که فارابی حمایت از تولیدات سینمایی را متوقف کند و جالب اینکه ایندفعه حمایت فارابی به نام جوانترهای سینما گره خوردهاست. کاظم ملایی با حمایت بنیاد سینمایی فارابی دومین فیلم بلند خود به نام «گورکن» را میسازد و احسان عبدیپور با مساعدتهای این بنیاد فیلم «موسی» را در زادگاهش بوشهر جلوی دوربین خواهد برد. کاوه صباغزاده هم با مشارکت فارابی «رمانتیسم عماد و طوبا» را بهزودی کلید خواهد زد.
البته علی عطشانی هم از حمایتهای فارابی بهرهمند شده و در حال ساخت «سلفی با دمکراسی» است.
تنوع محصولی
فارغ از قرار داشتن فیلمها در مراحل مختلف تولید، نام فیلمهایی که این روزها در سینمای ایران بهگوش میخورد خیلی زیاد است. این فیلمها یا برای اکران آماده میشوند یا رقابت در جشنواره فیلم فجر را هدف قرار دادهاند.
مرور عناوین آنها میتواند مصداقی باشد از تنوع و تکثر تولید در سینمای امروز ایران. «انفرادی» مسعود اطیابی، «به هدی» حسین دارابی، «مغز استخوان» حمیدرضا قربانی، «سمپاشی» علی یاور، «ملاقات با جادوگر» حمید بهرامیان، «کوچه ژاپنیها» امیرحسین ثقفی، «کیک زرد» علی شاهحاتمی، «دختر ایران» سیدجلال دهقانی اشکذری، «چند میگیری گریه کنی۲» علی توکلنیا، «قتل عمد» سعید دولتخانی، «زنبورکارگر» افشین صادقی، «بیصدا حلزون» بهرنگ دزفولیزاده، «دوزیست» برزو نیکنژاد، «سبز، سفید، قرمز» محمدحسین لطیفی، «لتیان» علی تیموری، «ریست» محمدرضا لطفی، «راند چهارم» علیرضا امینی، «تومان» مرتضی فرشباف، «سگها دیشب نخوابیدند» رامین رسولی، «خطاستوا» اصغر نعیمی و «لباسشخصی» امیرعباس ربیعی.