مدرسی و هجرت وقفهاندازش
حسن میرعابدینی ـ نویسنده و منتقد ادبی
تقی مدرسی در سالهای دهه30 با «یکلیا و تنهایی او» مطرح شد؛ کتابی که قبل از «ملکوت» بهرام صادقی نوشته شد و مدرسی در آن به مفاهیم اسطورهای پرداخت.
این اثر شیوه جدیدی را در روایت داستان با ایجاد زبان آرکائیک و ارجاعاتی به متون کهن ایجاد کرد. زبان توصیفی و روایت منسجم موجب شد مدرسی با این کتاب بر فضای داستان آن دوره تاثیرگذار باشد.
او با رمان «شریف جان، شریف جان» فضای رئالیسم جادویی را تجربه کرد. درواقع مدرسی پیش از انتشار رمانهای رئالیست جادویی نویسندگان آمریکایی لاتین در ایران، به آن پرداخته بود. از این حیث مدرسی را باید جزو اولینهای این سبک در میان نویسندگان ایرانی دانست.
سفر او به آمریکا و اقامتش در آنجا وقفهای در کار ادبیاش ایجاد کرد. پس از آن تقی مدرسی نویسندهای از یاد رفته بود.
این نویسنده پس از انقلاب با نوشتن رمانهای «کتاب آدمهای غایب» و «آداب زیارت» به ایران دهههای 20و30 شمسی پرداخت و به اینسان به دنیای ادبیات داستانی بازگشت.
گرایش مدرسی به رئالیسم جادویی با رعایت اصول آن یعنی کنار هم گذاشتن تصاویر و توصیفات واقعگرایانه در کنار موضوعات غیرعادی و ناشی از وهم و خیال با چنان مهارتی که با هم چفت شوند و کل جریان واقعی به نظر برسد و باورپذیر باشد، همراه بود.
به نظرم هنوز آن طور که باید به تقی مدرسی و آثارش – مانند بسیاری از نویسندگان دیگر – پرداخته نشده است؛ آن هم به نویسندهای که 2 یا 3 اثر او از میان 5 رمانش قابل تامل و بررسی است.
بهرام صادقی در «ملکوت» از کتاب تقی مدرسی نام میبرد و از زبان شخصیت داستان میگوید: « یکلیا و تنهاییا و را میخوانم». تاثیر مدرسی بر نویسندگان پس از خود مشهود و ملموس است.
تقی مدرسی
18مهر1311
اردیبهشت 1376